کاهش ۲.۷ برابری ارزش پول ملی: زنگ خطر اقتصادی

کاهش ۲.۷ برابری ارزش پول ملی: زنگ خطر اقتصادی

ارزش پول ملی ما در برابر دلار آمریکا ۲.۷ برابر کاهش یافته است. این کاهش چشمگیر نه تنها یک آمار سرد و خشک نیست، بلکه هشداری جدی برای اقتصاد کشورمان است.

به گزارش سرمایه فردا،در سی و سه ماه گذشته، ارزش پول ملی ما در برابر دلار آمریکا ۲.۷ برابر کاهش یافته است. شاید این رقم برای شما نیز تازگی داشته باشد، اما باید تاکید کنم که این مسئله صرفاً یک آمار نیست. این واقعیت تلخ به منزله یک زنگ خطر جدی است که نیازمند توجه بیشتری است. تا دیروز، همگی مطلع بودیم که تورم و قدرت خرید روز به روز کاهش می‌یابد، اما شنیدن این خبر از زبان وزیر محترم اقتصاد، جناب آقای همتی، در مجلس شورای اسلامی، تاثیر بسیار بیشتری داشت. زیرا هنگامی که حقیقت از زبان یک مقام مسئول بیان می‌شود، وزن و اهمیت آن بیشتر احساس می‌شود.

تأثیرات کاهش نرخ بهره بر بازارها

اکنون سوالی که پیش می‌آید این است که در کشوری مانند ایران، که همه نگاه‌ها به قیمت دلار معطوف است، پایین نگه‌داشتن نرخ بهره چه تأثیری می‌تواند داشته باشد؟ این خبر ممکن است برای سهامداران خوشایند باشد، زیرا کاهش نرخ بهره به طور مستقیم نسبت قیمت به درآمد (P/E) بازار را افزایش می‌دهد، هزینه‌های تولید و مالی شرکت‌ها را کاهش می‌دهد، و در نهایت موجب افزایش سود شرکت‌ها می‌شود. اما این ظاهر خوشایند نباید ما را فریب دهد. در واقع، این تصمیم در بلندمدت بیشتر از اینکه سودآور باشد، می‌تواند آثار مخرب بسیاری بر بازارها داشته باشد.

آسیب‌های کاهش نرخ بهره به اقتصاد

برای اینکه به درک بهتری از این موضوع برسیم، باید ببینیم که کاهش نرخ بهره چگونه می‌تواند به اقتصاد آسیب برساند. در شرایطی که تورم به شدت افزایش یافته، کاهش نرخ بهره در کوتاه‌مدت ممکن است جذاب به نظر برسد، اما در بلندمدت نمی‌تواند پایدار باشد. افزایش تورم، به ویژه هنگامی که نرخ دلار نیز بالا می‌رود، باعث کاهش قدرت خرید مردم و وارد آمدن فشار بیشتر بر طبقات متوسط و پایین جامعه می‌شود. این فشار در نهایت منجر به کاهش پس‌اندازها می‌شود و وقتی پس‌اندازها کاهش می‌یابد، طبیعی است که انتظار رشد سرمایه‌گذاری نیز نباید داشته باشیم.

کاهش ۲.۷ برابری ارزش پول ملی

اهمیت پس‌انداز و سرمایه‌گذاری

اما چرا پس‌انداز اهمیت دارد؟ در اقتصاد، پس‌انداز موتور محرکه سرمایه‌گذاری است. وقتی مردم نمی‌توانند پس‌انداز کنند، چطور می‌توان انتظار داشت که بورس و دیگر بازارها رشد کنند؟ ممکن است یک رشد ریالی موقت در بورس رخ دهد، اما از نظر دلار، این رشد واقعی نخواهد بود. بورس تنها زمانی می‌تواند از سایر بازارها پیشی بگیرد که امنیت سرمایه‌گذاری و منفعت واقعی وجود داشته باشد؛ منفعتی که نه فقط آنی بلکه بلندمدت باشد. در غیر این صورت، باید خود را برای روندی سخت آماده کنیم.

راهکارهای معکوس‌سازی روند کاهشی

اکنون سوالی که باید از خود بپرسیم این است که چگونه می‌توان این روند را معکوس کرد؟ جواب ساده نیست، ولی به طور کلی، نرخ بهره باید متناسب با تورم انتظاری تنظیم شود. اگر نرخ بهره بالا باشد، نقدینگی کنترل می‌شود، سفته‌بازی کمتر می‌شود و در نتیجه سرمایه‌گذاری بیشتر خواهد شد. به این ترتیب، می‌توانیم چرخه اقتصادی را به درستی هدایت کنیم.

اثرات منفی کاهش نرخ بهره در شرایط تحریم

اما در شرایط فعلی، کاهش نرخ بهره به هیچ وجه برای اقتصاد کشور مناسب نیست. به ویژه وقتی که اوضاع تحریم‌ها و صادرات به گونه‌ای نیست که ارزآوری خوبی داشته باشیم. تا زمانی که این شرایط تغییر نکند، بحث کاهش نرخ بهره به نتیجه نخواهد رسید. باید واقع‌بین باشیم و درک کنیم که این سیاست در بلندمدت، نه تنها مفید نیست بلکه می‌تواند باعث رکود و کاهش اعتماد مردم به بازارهای مالی شود.

نگاهی به آینده: ثبات اقتصادی و کاهش نرخ بهره

این وضعیت امروز ما را به یاد این مثل معروف می‌اندازد: “شیرینی امروز، تلخی فردا.” البته، این به معنای مخالفت من با هرگونه کاهش نرخ بهره نیست. به طور قطع، در شرایطی که تورم و نرخ ارز به ثبات نسبی رسیده و صادرات و ارزآوری کشور بهبود یافته باشد، کاهش نرخ بهره ممکن است به سود بازار و مردم باشد. اما در شرایط فعلی، این موضوع بیشتر شبیه یک شوخی به نظر می‌رسد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *