با وجود تصفیه ۸۵ درصدی فاضلاب شهری و تأمین ۶۰ درصدی آب مصرفی از دریا، سرزمین های اشغالی در رتبه نهم جهانی از نظر شدت تنش آبی قرار دارد؛ در حالیکه ایران در جایگاه چهاردهم است.
نخست وزیر رژیم صهیونیستی وضعیت آب ایران را دستمایه سیاسی قرار داده و در پیامی اعلام کرده که ما می توانیم برای مردم ایران با استفاده از فناوری روز آب تصفیه کنیم! این پیام مورد تمسخر بسیاری از کاربران شبکه های اجتماعی قرار گرفته چراکه این کشور هم اکنون حدود ۸۵ درصد از آب اسرائیل را با تصفیه آب فاضلاب تامین می کند با این حال همچنان از نظر تنش آبی در وضعیت بسیار بحرانی تری از ایران قرار دارد به همین دلیل اگر این کشور واقعا توان حل مشکل آب را داشتند تا کنون مشکل سرزمین های اشغالی را حل می کرد.
در همین رابطه مهدی عزیزی دستگردی، کارشناس مسائل بینالملل، با اشاره به وضعیت بحرانی منابع آب در سرزمینهای اشغالی گفت: «آمارهای رسمی و بینالمللی نشان میدهند که رژیم اسرائیل خود با بحران جدی آب مواجه است. در هفتههای اخیر، یکی از محورهای اعتراضات شبانه در تلآویو، بهویژه از سوی شهرکنشینان، همین مسئله کمبود آب بوده است.»
وی افزود: «بحران آب در اسرائیل بهویژه برای شهرکنشینان چالشبرانگیز شده و یکی از دلایل اصلی تلاش این رژیم برای گسترش جغرافیایی و جذب مهاجران یهودی از کشورهای آفریقایی مانند اتیوپی، همین نیاز به توسعه منابع و زیرساختهاست. اما این روند، خود موجب تشدید بحرانهای دیگر از جمله تبعیض نژادی، نابرابری در تأمین نیازهای اولیه و فشار بر منابع طبیعی شده است.»
عزیزی دستگردی ادامه داد: «پیش از بازگشت نتانیاهو به قدرت، اعتراضات گستردهای با محوریت مسائل اقتصادی، بحران آب و مواد غذایی برگزار شد؛ موضوعاتی که معمولاً در رسانههای اسرائیلی سانسور میشوند. پس از جنگ ۱۲ روزه و پاسخ موشکی ایران، موج جدیدی از درخواستهای مهاجرت از اسرائیل شکل گرفت و طبق گزارشها، بیش از یک میلیون نفر از این کشور خارج شدهاند. این روند تا جایی پیش رفت که وزیر مهاجرت اسرائیل اعلام کرد برای جلوگیری از خروج شهروندان، پلیس در فرودگاه بنگوریون مستقر شده است.»
او در پایان خاطرنشان کرد: «نکته قابل توجه اینجاست که نتانیاهو در حالی تلاش میکند بحران آب را به ایران نسبت دهد، که طبق آمار جهانی، اسرائیل در جایگاه نهم از نظر شدت تنش آبی قرار دارد، در حالیکه ایران در رتبه چهاردهم است. این آمارها نه از منابع داخلی ایران، بلکه از نهادهای بینالمللی منتشر شدهاند و نشان میدهند که رژیم اسرائیل خود درگیر بحرانی جدی و رو به وخامت است. تلاش برای فرافکنی و استفاده سیاسی از این بحران، بیشتر به یک نمایش تبلیغاتی شباهت دارد تا یک تحلیل واقعگرایانه.»
همچنین صابر گل عنبری کارشناس مسائل بین الملل در اینباره گفت: «نتانیاهو در پیام خود بر بحران آب در ایران و وعده حل آن متمرکز شد و با شگرد خاصی تلاش کرد که روح و روان مخاطبین خود را تحت تاثیر قرار دهد. هرچند اسرائیل در فناوری آب بسیار پیشرفته است، اما تجربه روابطش با همسایگان خود، بطلان وعده کمک آبی به دیگران را عیان میکند. با وجود پیمان صلح، اسرائیل از اردن آب میدزدد و به بندهای آب توافق وادی عربه بیاعتناست. مصر نیز با وجود اهمیت فوق راهبردیاش برای تلآویو، در برخی مناطق خود با بحران آب روبرو است؛ بدون این که اسرائیل اندک کمکی به آن بکند؛ چه رسد به ایران! سوریه بماند که اسرائیل در یک سال اخیر سد المنطره آن را به عنوان بزرگترین منبع آبی جنوب این کشور اشغال و همراه ذخایر آبی فراوان جولان سرقت میکند.»
در دو دهه اخیر، بحران جهانی آب به یکی از دغدغههای اصلی محققان و سیاستگذاران بدل شده است. با وجود گستردگی این بحران در سطح جهان، هیچ منطقهای به اندازه خاورمیانه عربی با پیامدهای سیاسی و امنیتی آن درگیر نبوده است. در این منطقه، آب نهتنها یک منبع حیاتی بلکه یک عامل تعیینکننده در شکلگیری سیاستهای ملی و منطقهای است.
کمبود طبیعی منابع، توزیع ناعادلانه و اشتراکی بودن آبهای مرزی، در کنار رشد جمعیت، وابستگی شدید به کشاورزی، سوءمدیریت ساختاری و اختلافات قومی، ایدئولوژیک و مرزی، همگی دستبهدست هم دادهاند تا بحران آب به یکی از محرکهای اصلی خشونت و بیثباتی در خاورمیانه تبدیل شود. رعایت نکردن چارچوبهای حقوقی بینالمللی توسط رژیم صهیونیستی برای مدیریت آبهای مشترک نیز بر شدت این بحران برای کشورهای عربی افزوده است.
با این حال، شدت بحران در بخشهای مختلف اسرائیل همچنان بالاتر از سایر کشورهای خاوریمانه است. در حوزه کشورهای عربی خلیج فارس، کمبود طبیعی منابع آبی با اتکای به درآمدهای نفتی، واردات آب از همسایگان پرآب و توسعه پروژههای شیرینسازی آب دریا تا حدی کنترل شده است. تا زمانی که نفت جریان دارد، این وضعیت برای آنها قابل دوام خواهد بود.
در حوزه رود نیل، مصر بهعنوان بزرگترین مصرفکننده پاییندست، نقش تعیینکنندهای دارد. کشورهای بالادست، همچون رژیم صهیونیستی به دلیل نیاز فزاینده سهم بیشتری از آب مطالبه می کند. این وضعیت موجب شده تا در قبال آب گرایش به مصالحه و اجتناب از درگیریهای جدی در این حوزه با مصر غالب باشد.
اما در دو حوزه بحرانی رود فرات و رود اردن، شرایط کاملاً متفاوت است. در این مناطق، کشورهای ترکیه و اسرائیل کنترل کامل منابع آبی را در اختیار دارند و کشورهای پاییندست، با وجود نیاز شدید، نتوانستهاند این قدرتها را به توزیع عادلانه آب وادار کنند. رژیم صهیونیستی نیز با کنار گذاشتن شعارهای صلح در برابر زمین و تداوم حضور در مناطق اشغالی مانند بلندیهای جولان، نشان داده که حتی در صورت توافقات سیاسی، توسعهطلبی آبی این رژیم همچنان تهدیدی جدی برای صلح پایدار در منطقه بوده است. این موضوع حکایت از این دارد که بحران آب در سرزمین های اشغالی به قدری جدی است که رژیم صهیونیستی به بهانه های سیاسی جنگ طلبی را انتخاب کرده تا در لوای آن توسعه سرزمینی پیدا کند و فارغ از اینکه بتواند هویتی بین المللی پیدا کند و در مقابل سایر کشورهای بزرگ منطقه بتواند قد علم کند عملا به دنبال رفع بحران آب با دستیابی به ذخایر آب زیر زمینی مناطقی از سوریه و دستیابی به سفره های آب زیرزمینی مشترک با اردون و سایر کشورهای همسایه است.
در حالیکه این رژیم مدعی است که از نظر فناوریهای مدیریت منابع آبی در زمره کشورهای پیشرو جهان قرار دارد، اما شدت تنش آبی در این کشور بهحدی است که آن را در میان ده کشور اول جهان از نظر بحران آب قرار داده است. گزارشهای مؤسسات بینالمللی مانند World Resources Institute نشان میدهند که میزان تقاضا برای آب در اسرائیل بهمراتب فراتر از ظرفیت منابع موجود است.
بیش از ۶۰ درصد آب مصرفی شهری سرزمین های اشغالی از طریق تأسیسات شیرینسازی آب دریا تأمین میشود. همچنین حدود ۸۵ درصد فاضلاب شهری تصفیه شده و مورد استفاده قرار میگیرد. بحران آب در اسرائیل صرفاً یک مسئله فنی نیست، بلکه با چالشهای اجتماعی و تبعیض ساختاری نیز گره خورده است. در کرانه باختری، شهرکنشینان یهودی به منابع آبی پایدار دسترسی دارند، در حالیکه فلسطینیها در برخی مناطق تنها چند ساعت در هفته آب دریافت میکنند. گزارشهای سازمان ملل و نهادهای حقوق بشری بارها نسبت به این نابرابری هشدار دادهاند.
علاوه بر این، اسرائیل متهم به بهرهبرداری یکجانبه از منابع آبی مشترک با کشورهای همسایه است. استفاده از منابع رود اردن، سدهای سوریه و لبنان بدون توافقات دوجانبه، و نقض مکرر توافقنامه وادی عربه با اردن، که شامل تبادل آب و انرژی بود، از جمله مواردی هستند که موجب بیاعتمادی منطقهای شدهاند.
بحران آب در اسرائیل بهتدریج به یک عامل مهاجرت معکوس تبدیل شده است. گزارشهایی از خروج بیش از یک میلیون نفر در سالهای اخیر منتشر شدهاند که بخشی از آن به بحرانهای زیستمحیطی و اقتصادی مرتبط است. در عرصه سیاست خارجی، نخستوزیر این رژیم تلاش کرده بحران آب را به ایران نسبت دهد و وعدههایی برای کمک به حل آن مطرح کرده است. اما آمارهای جهانی نشان میدهند که سرزمین های اشغالی خود در رتبه نهم تنش آبی قرار دارد، در حالیکه ایران در رتبه چهاردهم است. این فرافکنی بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد تا راهحلمحور.
بحران آب سرزمین های اشغالی نهتنها یک چالش داخلی بلکه یک محرک ژئوپلیتیکی در روابط این رژیم با همسایگانش است. مطالعات دانشگاه تهران نشان میدهد که آب به کالایی استراتژیک در خاورمیانه تبدیل شده و اسرائیل برای تأمین منابع آبی خود به کشورهای همسایه وابسته است. اسرائیل با اجرای طرحهایی برای تسلط بر منابع آبی اردن، سوریه، لبنان و مصر، موجب بیاعتمادی و تنشهای فزاینده شده است. از جمله، اشغال منابع آبی جولان در سوریه و بهرهبرداری از رودخانههای مرزی لبنان، به تقویت مواضع گروههایی مانند حزبالله منجر شده است. در اردن نیز نقض توافقات آبی موجب اعتراضات داخلی و کاهش اعتماد عمومی شده است. در فلسطین، تبعیض شدید در دسترسی به آب، نارضایتی عمومی و اعتراضات گسترده را در پی داشته است.
در مجموع، بحران آب در اسرائیل، با وجود پیشرفتهای فنی، همچنان یک عامل بیثباتکننده در روابط منطقهای است. بهجای حرکت بهسوی همکاریهای منطقهای، اسرائیل مسیر بهرهبرداری یکجانبه را در پیش گرفته است؛ مسیری که نهتنها بحران داخلی را تشدید میکند، بلکه روند صلح با همسایگان را نیز با چالشهای جدی مواجه ساخته است.
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا