شمارش معکوس مکانیزم ماشه

شمارش معکوس مکانیزم ماشه

با نزدیک شدن به تاریخ انقضای مکانیزم ماشه، فضای دیپلماتیک جهانی به نقطه‌ای بحرانی رسیده است. تهدید به بازگشت تحریم‌های سازمان ملل علیه ایران، نه‌تنها توافق هسته‌ای را در معرض فروپاشی قرار داده، بلکه احتمال انزوای کامل ایران، خروج از NPT و تشدید تنش‌های منطقه‌ای را افزایش داده است. این ابزار حقوقی، اکنون به سلاح ژئوپلیتیکی بدل شده که می‌تواند آینده تعامل ایران با جهان را رقم بزند.

به گزارش سرمایه فردا، با رسیدن شکایت رسمی به شورای امنیت سازمان ملل، مرحله نهایی فعال‌سازی مکانیزم ماشه وارد فاز حساس خود شده است؛ جایی که یک تایمر ۳۰ روزه آغاز می‌شود و در صورت عدم توافق، تحریم‌ها به‌طور خودکار بازمی‌گردند. این فرآیند که به «وتوی معکوس» معروف است، یکی از پیچیده‌ترین و در عین حال تعیین‌کننده‌ترین بخش‌های حقوقی توافق برجام محسوب می‌شود. برخلاف سازوکارهای معمول شورای امنیت که برای اعمال تحریم نیاز به اجماع و رأی‌گیری دارند، در مکانیزم ماشه، اصل بر بازگشت تحریم‌هاست مگر آنکه قطعنامه‌ای برای لغو آن تصویب شود—و این قطعنامه می‌تواند توسط کشورهای مخالف وتو شود، حتی اگر اکثریت موافق باشند.

در این ساختار، کشورهایی مانند آمریکا، فرانسه و انگلیس که خواهان بازگشت تحریم‌ها هستند، می‌توانند هرگونه تلاش برای جلوگیری از آن را وتو کنند. در نتیجه، حتی اگر چین یا روسیه بخواهند مانع بازگشت تحریم‌ها شوند، عملاً دستشان بسته است. این همان نقطه‌ای است که مکانیزم ماشه را به ابزاری یک‌طرفه و غیرقابل مهار تبدیل می‌کند؛ ابزاری که تنها با اراده یک کشور غربی می‌تواند کل توافق را به نقطه پایان برساند.

 

تاثیر مکانیزم ماشه برای فعالان اقتصادی و معامله‌گران بین‌المللی

این وضعیت، برای فعالان اقتصادی و معامله‌گران بین‌المللی، به‌ویژه ایرانیانی که در بازارهای جهانی فعالیت دارند، منبعی از اضطراب و بی‌ثباتی شده است. در شرایطی که دارایی‌ها در سیستم‌های مالی بین‌المللی قفل شده‌اند و هرگونه تحریم جدید می‌تواند منجر به مسدود شدن حساب‌ها و توقف تراکنش‌ها شود، نگرانی‌ها از آینده اقتصادی ایران به‌شدت افزایش یافته است.

  • مکانیزم ماشه با فعال شدن شکایت در شورای امنیت وارد مرحله شمارش معکوس ۳۰ روزه شده است.
  • سازوکار «وتوی معکوس» اجازه می‌دهد تحریم‌ها بدون رأی‌گیری مستقیم بازگردند، حتی اگر اکثریت مخالف باشند.
  • ایران در صورت فعال شدن ماشه، تهدید به خروج از NPT و اخراج بازرسان آژانس کرده است.
  • دو سناریو مطرح است: بازگشت تحریم‌ها با شوک اقتصادی یا تأیید وضعیت موجود؛ اما پیامد سیاسی آن انزوای جهانی ایران خواهد بود.

اما پرسش مهم‌تر این است: این سازوکار از کجا آمده و چرا ایران با وجود خطرات آن، در توافق برجام آن را پذیرفته است؟ پاسخ به این پرسش به مذاکرات فشرده سال ۲۰۱۵ در وین بازمی‌گردد. در آن زمان، یکی از نگرانی‌های اصلی آمریکا این بود که در صورت تخلف ایران، روسیه و چین با استفاده از حق وتو مانع بازگشت تحریم‌ها شوند. برای حل این بن‌بست، پیشنهاد «وتوی معکوس» از سوی سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه، مطرح شد تا مسیر توافق هموار شود. ایران نیز تحت فشار شدیدترین تحریم‌های تاریخ، ناگزیر این شرط را پذیرفت تا راهی برای خروج از بحران اقتصادی پیدا کند.

با این حال، هیچ‌کس تصور نمی‌کرد که چند سال بعد، خود آمریکا از توافق خارج شود و بخواهد از همین مکانیزم علیه ایران استفاده کند. تلاش ترامپ در سال ۲۰۲۰ برای فعال‌سازی ماشه، با مخالفت گسترده جهانی مواجه شد. از ۱۵ کشور عضو شورای امنیت، ۱۳ کشور از جمله انگلیس، فرانسه و آلمان با این اقدام مخالفت کردند و اعلام کردند که آمریکا پس از خروج از برجام، دیگر صلاحیت استفاده از این ابزار را ندارد. این شکست، به یک درس تاریخی تبدیل شد: آمریکا به‌تنهایی نمی‌تواند ماشه را فعال کند، و اکنون کلید این ابزار در دستان اروپاست.

 

دلیل بازگشت دوباره بحث مکانیزم ماشه

دلیل بازگشت دوباره بحث مکانیزم ماشه، نزدیک شدن به تاریخ انقضای آن است. طبق قطعنامه ۲۲۳۱، این اختیار تا ۱۸ اکتبر معتبر است و پس از آن، کشورها دیگر نمی‌توانند از آن استفاده کنند. به همین دلیل، فضای دیپلماتیک به یک مسابقه با زمان تبدیل شده است. اروپایی‌ها—به‌ویژه انگلیس، فرانسه و آلمان—اکنون در موقعیت تصمیم‌گیری قرار دارند و تهدید کرده‌اند که اگر ایران در مذاکرات کوتاه نیاید، ماشه را خواهند کشید. هدف آن‌ها، علاوه بر نگرانی‌های هسته‌ای، استفاده از این تهدید به‌عنوان کارت چانه‌زنی برای گرفتن امتیازات بیشتر در مذاکرات آینده است.

در این میان، آمریکا که در سال ۲۰۲۰ تیرش به سنگ خورد، اکنون از حاشیه گود، اروپایی‌ها را به سمت فعال‌سازی ماشه هل می‌دهد. در مقابل، روسیه و چین به‌عنوان متحدان استراتژیک ایران، مخالف سرسخت این اقدام هستند و آن را غیرقانونی می‌دانند. اما اگر ماشه فعال شود، موضع نهایی آن‌ها همچنان در هاله‌ای از ابهام قرار دارد.

موضع ایران در این بازی شطرنج دیپلماتیک کاملاً روشن است: فعال‌سازی ماشه، خط قرمز مطلق است. ایران هشدار داده که در صورت چنین اقدامی، پاسخ قاطع و دندان‌شکنی خواهد داد که می‌تواند به پایان کامل برجام و خداحافظی با مسیر دیپلماسی منجر شود.

در مجموع، مکانیزم ماشه اکنون به نقطه‌ای رسیده که نه‌تنها سرنوشت توافق هسته‌ای، بلکه آینده روابط ایران با غرب را تعیین خواهد کرد. این ابزار، اگرچه در ابتدا برای تضمین اجرای تعهدات طراحی شد، اکنون به تهدیدی برای فروپاشی دیپلماسی تبدیل شده است. تصمیم‌گیری درباره آن، آزمونی است برای عقلانیت سیاسی، تعهد به توافقات بین‌المللی، و سنجش میزان تمایل طرف‌ها به حفظ صلح و ثبات در منطقه‌ای پرتنش.

 

مکانیزم ماشه: از تهدید حقوقی تا بحران ژئوپلیتیکی

در ادامه سناریوی فعال‌سازی مکانیزم ماشه، پیامدهای احتمالی آن از منظر اقتصادی، سیاسی و امنیتی به‌طور فزاینده‌ای نگران‌کننده ارزیابی می‌شود. اگر این سازوکار فعال شود، ایران ممکن است از پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای (NPT) خارج شود، نظارت‌های بین‌المللی بر برنامه هسته‌ای‌اش را متوقف کند و بازرسان آژانس را اخراج نماید. این اقدام، نه‌تنها پایان شفافیت هسته‌ای ایران خواهد بود، بلکه آغاز یک بحران امنیتی جدید در منطقه و جهان را رقم خواهد زد.

از منظر اقتصادی، دو دیدگاه متضاد وجود دارد. دیدگاه نخست، فعال شدن ماشه را معادل بازگشت تحریم‌های سازمان ملل و قطع کامل روابط بانکی و نفتی ایران با جهان می‌داند—سناریویی که می‌تواند منجر به سقوط ارزش ریال، جهش تورم، و انزوای مالی کامل شود. دیدگاه دوم اما معتقد است که تحریم‌های فعلی آمریکا آن‌قدر شدید هستند که تفاوت چندانی با تحریم‌های سازمان ملل ندارند؛ بنابراین، فعال شدن ماشه صرفاً تأیید وضعیت موجود خواهد بود. اما واقعیت، جایی میان این دو قرار دارد: شاید در کوتاه‌مدت تغییر محسوسی در زندگی روزمره رخ ندهد، اما از نظر سیاسی، بازگشت تحریم‌های سازمان ملل به معنای مهر تأیید جهانی بر فشار علیه ایران است—برچسبی که حتی کشورهای متمایل به همکاری مانند چین و امارات را نیز محتاط‌تر خواهد کرد.

  • آمریکا پس از شکست در سال ۲۰۲۰، اکنون از حاشیه، اروپا را به سمت فعال‌سازی ماشه سوق می‌دهد.
  • روسیه و چین مخالف سرسخت این اقدام‌اند، اما موضع نهایی‌شان در صورت وقوع بحران هنوز مبهم است.
  • فعال شدن ماشه سه پیامد دارد: مرگ برجام، واکنش غیرقابل پیش‌بینی ایران، و یک پیروزی پرهزینه برای غرب.
  • این ابزار حقوقی اکنون به شمشیر دو لبه‌ای تبدیل شده که می‌تواند هم ایران را منزوی کند و هم جهان را وارد بحران امنیتی جدیدی سازد.

سه پیامد کلیدی قابل پیش‌بینی

در این شرایط، سه پیامد کلیدی قابل پیش‌بینی است: نخست، مرگ قطعی برجام و بسته شدن کامل پرونده توافق هسته‌ای؛ دوم، واکنش غیرقابل پیش‌بینی ایران که ممکن است شامل خروج از NPT و تغییر دکترین هسته‌ای باشد؛ و سوم، یک پیروزی پرهزینه برای غرب که به قیمت از دست دادن آخرین پل‌های ارتباطی با ایران تمام خواهد شد.

در نهایت، مکانیزم ماشه نه یک تهدید توخالی، بلکه یک شمشیر دو لبه است. از یک سو، قدرت روانی و حقوقی آن برای منزوی کردن ایران واقعی و مؤثر است؛ از سوی دیگر، استفاده از آن می‌تواند واکنش‌های تند و غیرقابل کنترل ایران را به‌دنبال داشته باشد—از خروج از NPT گرفته تا افزایش احتمال درگیری نظامی مستقیم با اسرائیل یا آمریکا. در این میان، روسیه و چین نیز با توجه به درگیری‌های استراتژیک خود در اوکراین و تایوان، ممکن است تصمیم بگیرند تحریم‌های بازگشته را نادیده بگیرند و همکاری با ایران را ادامه دهند؛ اقدامی که می‌تواند اثرگذاری تحریم‌ها را کاهش دهد.

با نزدیک شدن به پاییز ۱۴۰۴، خطر اشتباه محاسباتی از سوی هر یک از طرف‌ها افزایش یافته است. تهدید به کشیدن ماشه اکنون به سلاح اصلی دیپلماسی بدل شده و سرنوشت آن به واکنش‌های پیچیده بازیگران جهانی گره خورده است. در این فضای پرتنش، تنها راه عبور از بحران، بازگشت به عقلانیت دیپلماتیک و یافتن راه‌حلی است که نه‌تنها از فعال شدن ماشه جلوگیری کند، بلکه مسیر گفت‌وگو و تعامل را دوباره باز کند. در غیر این صورت، جهان باید خود را برای یک دوره جدید از بی‌ثباتی و تقابل آماده کند.

دیدگاهتان را بنویسید