چگونگی فروپاشی رژیم های ایدئولوژیک

چگونگی فروپاشی رژیم های ایدئولوژیک

حکومت های ایدئولوژیک حامیان خود را سازماندهی کرده و به عنوان‌ میلیشا در کنار نیروهای مسلح به خدمت می گیرند.

 

به گزارش سرمایه فردا، فروپاشی رژیم های ایدئولوژیک در خور فلسفه تاریخ است، ولی تا جایی که به ژئوپولیتیک تاریخی بر می گردد، بیشتر رژیم ها، نظام ها و حکومت های ایدئولوژیک با حمله خارجی و یا ترکیبی از تهاجم خارجی و شورش درونی فرو پاشیده اند.

بنگرید به چگونگی فروپاشی رژیم های فاشیستی هیتلر‌، موسولینی، پل پوت در خمر، طالبان اول، بعث عراق و لیبی قذافی. هیچکدام از این حکومت ها با شورش، اعتراض و انقلاب درونی ساقط نشدن. بلکه از راه تهاجم خارجی و به ویژه ترکیب شورش داخلی و تهاجم خارجی رژیم را پاشیدند.

حتی در تاریخ ایران نیز گونه ای‌از این روند و فرآیند چیره بوده است. مثلا پادشاهی سکولار پهلوی با انقلاب فروپاشید و قاجار قبیله‌ای نیز با جنبش مشروطه اضمحلال یافت. زندیه و افشاریه نیز از درون و در منازعات قبایلی و رقابت جنگسالاران نابود شدند؛ ولی صفویه که برخلاف ۴ سلسله پیش گفته، حکومتی مذهبی و بلکه مقدس پنداشته می شد، با ترکیبی از هجوم‌ طوایف حاشیه ای(ابدالی و غلجایی) و ناخشنودی و بی سامانی درونی از هم پاشید. جالب است که شیوه فروپاشی امپراتوری زرتشتی ساسانی نیز بی شباهت به دولت شیعی صفوی نبود. نه؟

ولی چرا دولت های ایدئولوژیک با وجود مخالفت های درونی مقاومت‌ کرده و میزان تاب آوری آنها بالا است؟ به گونه ای که اغلب در برابر اعتراضات داخلی دوام می آورند؟ پاسخ تا حدودی روشن است.

نخست آن که بالاخره شمار و درصدی از شهروندان مخاطب این حکومت ها قرار می گیرند.  دوم‌ آن که حکومت های ایدئولوژیک حامیان خود را سازماندهی کرده و به عنوان‌ میلیشا در کنار نیروهای مسلح به خدمت می گیرند. و سوم آن که چنین رژیم هایی تا سر حد توان برای بقا در برابر مخالفین داخلی می ایستند.‌ برای این دولت ها و پیروانش، در واقع حفظ رژیم ، فراتر از هر هدف دیگری بوده و در جهت این هدف، بهره گیری از هر ابزاری لازم وبلکه الزام آور پنداشته می‌شود.

چنان چه این تفسیر درست باشد، به راحتی آینده رژیم هایی چونان ونزوئلا، نیکارگوا، ترکمنستان، کره شمالی، اریتره و… پیش بینی پذیر می نماید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *