تاثیر نرخ بهره در اقتصاد اینگونه است که سیگنال اشتباه آن میتواند کسی و کارها را دچار چالش کند یا بازار را با رکود یا رونق مواجه کند.
به گزارش سرمایه فردا، محمد مهدی وکیلی: فرانک شوستاک در مقالهای منتشر شده از سوی مؤسسه میزس با عنوان «افسانه فرود نرم در اقتصاد» به نقد باور رایجی میپردازد که بانکهای مرکزی، بهویژه فدرال رزرو، میتوانند با دستکاری نرخ بهره در دوران تورمی، اقتصاد را بهطوری کارآمد مدیریت کرده و به «فرود نرم» دست یابند. این اصطلاح به این معناست که اقتصاد میتواند بدون ورود به رکود، با تنظیم مناسب نرخ بهره به مسیر رشد پایدار بازگردد. مقاله استدلال میکند که این رویکرد بیش از حد پیچیدگیهای دینامیک اقتصادی را ساده میکند و مشکلات واقعی موجود در پس تورم و ناپایداری اقتصادی نهفته در آن را نادیده میگیرد.
به بیان شوستاک، تورم به اشتباه بهعنوان افزایش عمومی سطح قیمتها در نظر گرفته میشود که بانکهای مرکزی سعی میکنند با تنظیم نرخ بهره برای تعادل عرضه و تقاضا آن را کنترل کنند. او میگوید که تورم واقعی نتیجه گسترش مصنوعی پول و اعتبار است که باعث بازتوزیع ثروت از افراد مولد به کسانی میشود که از پول تازه تولید شده بهرهمند میشوند. این فرآیند سیگنالهای اقتصادی را تحریف کرده و با تخصیص نادرست منابع، زمینهساز رونق و رکود اقتصادی میشود.
چرخه رونق و رکود بهعنوان نتیجه دستکاری مصنوعی عرضه پول توضیح داده میشود که در ابتدا فعالیتهای اقتصادی را با افزایش تولید در پاسخ به تقاضای مصنوعی تحریک میکند. با این حال، وقتی ناپایداری این رشد آشکار میشود. اقتصاد با رکود مواجه میشود. زیرا حمایت تصنعی از این فعالیتها از بین میرود. سیاستهای بانک مرکزی که سیگنالهای نرخ بهره طبیعی را تحریف میکنند. باعث میشوند کسبوکارها بر اساس اطلاعات نادرست سرمایهگذاری کنند که این امر موجب تضعیف بیشتر تولید ثروت میشود.
افزایش نرخ بهره در تلاش برای مهار تورم میتواند آسیب بیشتری به اقتصاد وارد کند، زیرا این اقدام همچنان به تحریف سیگنالهای بازار و تخصیص نادرست منابع ادامه میدهد. مقاله استدلال میکند که چنین سیاستهایی بهجای کاهش مشکلات اقتصادی، در واقع با دخالت در فرآیندهای تعدیل طبیعی اقتصاد آنها را طولانیتر میکنند. اثرات منفی افزایشهای پولی گذشته همچنان ادامه دارد و حتی با افزایش نرخ بهره نیز به آسیب رساندن به تولید ثروت ادامه میدهد.
مقاله در نهایت بهدنبال یک رویکرد متفاوت برای مدیریت ثبات اقتصادی است. به جای تکیه بر دستکاری نرخ بهره، پیشنهاد میکند که باید به علت اصلی ناپایداری اقتصادی یعنی گسترش تصنعی عرضه پول بهطور مستقیم پرداخته شود. با بستن مکانیزمهایی که امکان ایجاد پول از «هیچ» را فراهم میکند، اقتصاد میتواند از تحریفاتی که منجر به رونق و رکود میشود، جلوگیری کرده و در نتیجه دوره رکودها را کوتاهتر و رشد اقتصادی واقعی را تقویت کند. این ایده که با استفاده از سیاستهای پولی کنونی بتوان به یک «فرود نرم» دست یافت، غیرواقعی و زیانآور خواهد بود.
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا