به گزارش سرمایه فردا، پس از انتشار اسامی وزرای پیشنهادی، خبر میرسد که فشارها روی دولت پزشکیان در حدی است که احتمالاً برخی گزینه ها تغییر میکنند.
اسفندیار خدایی: همین حضور در صحنه و انتقاد دلسوزانه نشانه امیدواری مردم به دولت پزشکیان نمایان شدهاست. بررسی سریع اعتراضات در فضای مجازی به دولت پزشکیان حکایت از آن دارد که پیکان اعتراضات بیش از همه به سمت چند وزیر کشور، وزیر صنعت، وزیر نفت و آموزشپرورش نشانه رفته است. این انتخابها بیش از همه غافلگیرکننده و دور از انتظار بودهاند.
مومنی گزینه وزارت کشور یک شخصیت نظامی و اصولگراست که اتفاقاً مواضع تند و تیز انقلابی دارد و توفیقی در مواجهه با اعتراضات اخیر نداشته و نگاهی انحصارطلبانه و نظامی نسبت به سیاست دارد. او قرار است استانداران و فرمانداران سراسر کشور را عزل و نصب کند و سایر مسئولان استانها و شهرستانها را نظارت و عتاب خطاب کند و در انتخابات کار تایید و رد صلاحیت اولیه نامزدها را برعهده گیرد.
وزیر آموزش پرورش پزشکیان تحصیلات حوزوی و نگاه سنتی به تعلیم و تربیت دارد و غالب سوابق او فقط در حوزه پرورشی و امنیتی است نه آموزشی. متاسفانه امروز کار پرورشی یعنی کار سیاسی در مدارس. در حالیکه نیاز کشور و دغدغه مردم و حامیان پزشکیان، آموزش است نه فعالیتهای سیاسی افراطی با عنوان پوششی پرورشی.
دولت پزشکیان دولت وفاق است که اینهمه چالش دارد! وزیر پیشنهادی آموزشپرورش یعنی جناب کاظمی که قرار است جانشین پروفسور حسابیِ دولت مصدق و محمدعلی فروغیِ دولت رضاشاهِ صد سال قبل باشد. قاعدتاً باید از آنها باسوادتر و فرهیختهتر باشد، اما هیچ سابقه آموزشی و معلمی ندارد و هیچ اثر، مقاله یا کتابی و یادداشتی در زمینه مدرسه و معلمی ننوشته است. در ستادهای پزشکیان در دورافتادهترین شهرهای کشور، معلمان و مدیران باسوادتر و جوانتر از آقای کاظمی فراوانند اما متاسفانه برادری مثل برادر آقای کاظمی ندارند که سفارششان کند برای مسند وزارت دولت پزشکیان! آخ سی بیبراری
فرهنگیان بدنه اصلی دولت پزشکیان در سراسر کشور هستند و اگر آنها حمایت نمیکردند پزشکیان پیروز نمیشد. فرهنگیان امروز از انتخاب این وزیر حیرتزدهاند. تصور کنید مدیر کلهای اصولگرای پزشکیان چه بلایی بر سر بدنه فرهنگیان ستادهای پزشکیان خواهند آورد.
قرار بود پزشکیان به تقسیم ملت به خودی و غیر خودی خاتمه دهد و صدای بیصدایان باشد نه بلندگوی آنها که صدای گوشخراششان گوش فلک را کَر کرده. ظاهراً تصور آقای پزشکیان از وحدت، همدلی و وفاق این است که جهت همدلی و تحبیب قلوب، کابینه دولت را به اصولگرایان شکست خورده واگذار کند و مردم را مقصر وضع موجود و بدهکارتر از قبل معرفی کند.
در این انتخابات کسانی از اقشار و اقوام ایرانی تحریم را شکستند و پای صندوقها آمدند و رای دادند و پیروز شدند. آنها امروز از این بابت نگرانند سرکوفت میشنوند و عذاب وجدان دارند که آیا رای آنها تغییری در وضع موجود ایجاد کرده یا خیر. این کابینه پزشکیان تکلیف آنها را در انتخابات بعدی چه زود مشخص کرد.
اگر مردم شاهد تغییر جدی در وزارت کشور و آموزش پرورش نباشند و انتظارات در این دو زمینه برآورده نشود، دولت پزشکیان قطعاً زمین خواهد خورد. اما آیا امروز میتوان نتیجه گرفت که کار دولت تمام است یا هنوز برای قضاوت زود است. قاعدتاً کار مسعود پزشکیان تازه شروع شده و در این مسیر قاعدتاً شکستها و پیروزیهای دیگری در راه است.
به خاطر دارم که در کابینه پیشنهادی دوم آقای روحانی، پیکان انتقادات و اعتراضات به سمت وزیر جوان پیشنهای ارتباطات یعنی آقای محمدجواد آذری جهرمی نشانه رفته بود چون سابقه اطلاعاتی داشت و بیم تندروی میرفت. ولی بعداً معلوم شد که حق با آقای روحانی بود و آقای جهرمی خوش درخشید و امروز در کنار ظریف، حامی تاثیرگذاری برای پزشکیان بود. آقای جهرمی جوان بود و کارنامهاش نامشخص بود ولی کارنامه این آقایان تکرار خستهکنندهایست که بوی نامطبوع تبعیض و تقسیم ملت به خودی و غیرخودی میدهند.
کابینه پیشنهادی آقای پزشکیان نشان داد که اوضاع سیاسی کشور خوب نیست، رئیسجمهور کارهای نیست و ریشههای ساختاری فساد سیاسی را نمیتوان با انتخاب یک رئیسجمهور پاکدامن خشکاند. اما همین بیداری مردم و موج اعتراضات مسالمتآمیز و حضور در صحنه یک سرمایه امیدبخش است در مبارزه بیساختار با فساد ساختاری.
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا