عامل صف فروش بورس شکسته شدن سطح حمایتی دو میلیون واحد بود. در شرایط کنونی حمایت یک میلیون و ۹۵۰ هزار واحد اگر بشکند دن درصد دیگر افت میکند.
به گزارش سرمایه فردا، سرانجام شاخص بورس تهران، کانال دو میلیون واحد را از دست داد و به زیر این سطح مهم و حساس سقوط کرد. شکست کانال دو میلیون واحد عامل صف فروش بورس است.
با وجود قدم گذاشتن بورس در مسیر نزول و ریزش،حواشی بازار مذکور پایان پذیر نیست.همانطور که در گزارشهای پیشین نیز اشاره کرده بودیم؛کانال دو میلیون واحد به دلیل شرایط متغیرهای اثرگذار بر بازار سهام ،”سیگنال تنزل قدرتمند” را به طور مشخص مخابره کرده بود.
امروز دماسنج اصلی بازار سهام در حالی کانال دو میلیون واحد را از دست داد. داد و ستدهای سهامی، ششمین روز متوالی خود را با دامنه نوسان یک درصدی به پایان بردند.
کارشناسان بورسی درباره عامل صف فروش بورس میگویند اگر محدودیت دامنه نوسان نبود؛ شاخص کل با قدرت و سرعت بیشتری نزول را به سهامداران تحمیل میکرد.
باید توجه داشت بهصورت کلی همه بازارها وارد دورهای شدهاند که به دلیل ریسکهای سیاسی با کاهش تقاضا و شرایط غیرقابل پیش بینی مواجهند.
به این ترتیب طی چند هفته آتی نمیتوان انتظار چشم انداز روشنی را در بازار سهام به تصویر کشید. شاخص بورس، ۱۴۰۳ را در محدوده ۲میلیون و ۲۳۶ هزار واحد آغاز کرد .
اکنون و با گذشت ۸۸ روز معاملاتی در محدوده یک میلیون و ۹۹۸ هزار واحدی جا خوش کرد . آخرین بار که شاخص در این محدوده بود به ۱۳ آبان ۱۴۰۲ بازمی گردد.
روز دوشنبه شاخص کل با کاهش ۰٫۲۴ درصدی در سطح یک میلیون و ۹۹۸ هزار واحد ایستاد تا سهامداران با موج جدیدی از هراس و تردید مواجه شوند.
در جریان داد و ستدهای دیروز ،خروج پول به میزان ۳۲۵ میلیارد تومان رسید تا سهامداران حقیقی به برای دوازدهمین روز متوالی در سمت فروش بایستند.
طی این دوازده روز مبلغی به میزان ۴ هزار و ۶۶۸ میلیارد تومان از بازار خارج شده است.ارزش معاملات خرد نیز به سطح یک هزار و ۸۶ میلیارد تومان رسید.
دوشنبه روز وداع بورس با کانال ۲میلیون واحدی بعد از ۱۸۳ روز معاملاتی بود.اما این همه ماجرا نیست.براساس اظهارات کارشناسان بورسی، با توجه به وضعیت متغیرهای اثرگذار بر بازار سهام نمیتوان دست بورس را خواند.
در همین رابطه سلمان یزدانی،کارشناس بازار سرمایه در گفتگو با خبرنگار گروه رسانهای “دنیای اقتصاد”، گفت: به نظر میرسد؛صعود سریع بازار سرمایه با توجه به وضعیت متغیرها تا حدودی دور از واقعیت است.به عنوان بازارگردان توصیه میکنم؛سرمایهگذاران پورتفوی خود را رویایی انتخاب نکنند.
بورس تهران علاوه بر ریسکهای سیاسی با ریسکهای اقتصادی نیز مواجه است.در حال حاضر کابینه دولت چهاردهم برای بازار سرمایه از اهمیت بسزایی برای فعالان اقتصادی برخوردار است.
به گفته این کارشناس،هرچند با آمدن هر طیفی از افراد در کابینه دولت جدید، نباید انتظار داشت؛سیاستهای اقتصادی به طور سریع دچار تغییر شوند.همچنین احتمال این که قیمت دلار تک نرخی شود؛بسیار پایین به نظر میرسد و شکاف میان دلار نیما و بازار آزاد حفظ خواهد شد.در نتیجه تفاوت بنیادینی میان دولت فعلی و دولت گذشته، حداقل در ۶ ماه آینده مشاهده نخواهد شد.
به نظر میرسد؛سرمایهگذاران، بهترین استراتژی که میتوانند اتخاذ کنند این است که سررسیدهایی که نزدیک است را به سررسیدهای دورتر منتقل کنند، چرا که احتمال برگشت بازار به قیمتهای قبل از انتخابات در یک یا دو ماه آینده وجود دارد، در نتیجه این امر میتواند بخشی از زیانها را جبران کند.
اتفاقات غیرقابل پیشبینی نظیر جنگ، زلزله، ترور و… ممکن است بازار سرمایه را از حالت عادی خود خارج کند.
به همین سبب قانونگذار این اختیار را به سازمان بورس و اوراق بهادار داده است تا بازار سرمایه را حداکثر به مدت سهروز تعطیل کند.
این امر سبب ایجاد وقفهای کوتاه میشود تا بازار سرمایه به شرایط عادی خود بازگردد و سرمایهگذاران فرصت تصمیمگیری با آرامش را داشته باشند.
حال زمانی که فروش و عرضه گسترده همچون سونامی، در بازار به راه میافتد، ایده تزریق پول از صندوق توسعه ملی به جز هدررفت منابع، ثمر دیگری به همراه نخواهد داشت.
شاید سناریوی پیشروی ارکان تصمیمگیر و سیاستگذار، محدود کردن دامنه نوسان و مثبت کردن چند نماد و در نهایت حفظ دستوری بازار باشد که این امر نیز کارساز و نتیجهبخش نخواهد بود.
بارها در مورد ناکارآمد بودن سناریوی محدود کردن دامنه نوسان صحبت شده است و بارها شاهد بودهایم که محدود کردن دامنه نوسان، علاوهبر اینکه نمیتواند جلوی ریزش بازار را بگیرد، سبب طولانیتر شدن روند نزولی بازار سرمایه هم خواهد شد.
همچنین نقدشوندگی بورس را کاهش میدهد و بازار سرمایهای که خاصیت نقدشوندگی آن یکی از مزیتهای اصلیاش نسبت به سایر بازارهای مالی به حساب میآید، دیگر مورد استقبال برای سرمایهگذاری قرار نمیگیرد.
در میان اهالی بورس، این رسم جا افتاده است که اگر دلار نیما رشد کند، شاخص کل بازار نیز رشد خواهد کرد. اما این که نماگر اصلی بورس تا چه محدودهای افزایش یابد، از اهمیت بالایی برخوردار است. همانطور که در سال ۱۴۰۲ نیز عبور احتمالی شاخص از ۲میلیون و ۵۰۰هزار واحد میتوانست دوباره بورس را حبابی کند.
در چند سال اخیر، سود خالص دلاری بازار سرمایه کاهش چشمگیری داشته و احتمالا با توجه به رکود بازارهای جهانی و فشارهای داخلی که احتمالا تداوم خواهد داشت، این سود میتواند روند کاهشی داشته و به ۲۴ میلیارد دلار برسد.
با فرض آن که p/e آیندهنگر بازار، از ۶ تا ۸ واحد متغیر باشد، سه سناریوی کلی پیش روی بازار بوده و کف و سقف شاخص بر اساس آن تعیین میشود.
در سناریوی اول که میانگین دلار نیما، حدود ۴۵هزار تومان فرض شده است، شاخص کل در بهترین حالت، می تواند تا ۲میلیون و ۹۵۰هزار واحد رشد کند.
سناریوی دوم دلار ۵۰هزار تومانی است که احتمالا شاخص کل بورس را تا ۳میلیون و ۲۰۰هزار واحد افزایش خواهد داد.
سناریوی سوم که احتمال آن بسیار پایین است، دلار نیما را با دلار آزاد برابر فرض می کند. شاخص کل با این تفاسیر تا ۴میلیون نیز رشد خواهد کرد.
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا