چهار سناریوی راهبردی ایران

چهار سناریوی راهبردی ایران

در شرایطی که فشارهای بین‌المللی، تحریم‌های چندلایه و تهدیدات منطقه‌ای علیه ایران شدت گرفته‌اند، تحلیل‌گران معتقدند ایران تنها چهار مسیر پیش‌رو دارد از تسلیم کامل تا ورود به جنگ‌های سایه. بررسی وزن احتمالی هر سناریو نشان می‌دهد که ایران بیش از هر گزینه‌ای، به مسیر تقابل غیرمستقیم و حفظ مقاومت در چارچوب جنگ‌های اطلاعاتی و امنیتی نزدیک‌تر شده است.

به گزارش سرمایه فردا، در فضای پرتنش ژئوپلیتیکی امروز، ایران در برابر چهار سناریوی راهبردی قرار گرفته است هرکدام با پیامدهایی متفاوت برای امنیت ملی، اقتصاد و جایگاه بین‌المللی کشور.

نخستین گزینه، تسلیم بدون قید و شرط توان هسته ای در برابر خواسته‌های ایالات متحده، به‌ویژه در قالب پیش‌شرط‌های مطرح‌شده از سوی رئیس‌جمهور آمریکا، عملاً از سوی رهبر جمهوری اسلامی رد شده است. با توجه به سابقه چهل‌ساله مقاومت در برابر چنین خواسته‌هایی، احتمال تحقق این سناریو کمتر از ۵ درصد برآورد می‌شود.

گزینه دوم، خروج از پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای (NPT) و حرکت به‌سوی ساخت بمب اتم، نیز با موانع جدی روبه‌روست. فارغ از فتوای مذهبی علیه سلاح هسته‌ای، اجماع جهانی علیه چنین اقدامی و پیامدهای امنیتی آن، از جمله آغاز مسابقه تسلیحاتی در خاورمیانه، این مسیر را نیز به گزینه‌ای کم‌احتمال تبدیل کرده است.

اما سناریوی سوم، که تحلیل‌گران آن را محتمل‌ترین مسیر می‌دانند، ورود به فاز «جنگ‌های سایه» است تقابل غیرمستقیم، امنیتی و اطلاعاتی با اسرائیل، آمریکا و برخی کشورهای اروپایی. این نوع جنگ، که پیش‌تر در قالب حملات سایبری، خرابکاری‌های صنعتی، ترورهای هدفمند و افشاگری‌های امنیتی دیده شده، اکنون به شکل فعال‌تری دنبال می‌شود. ایران در این مسیر، نه از NPT خارج می‌شود، نه بمب می‌سازد، اما همچنان درگیر تقابل‌های پنهان و نیمه‌علنی با بازیگران منطقه‌ای و جهانی باقی می‌ماند.

در این سناریو، ایران تلاش می‌کند با فروش نفت به چین و حفظ روابط تاکتیکی با روسیه و اروپا، فشار تحریم‌ها را مدیریت کند، در حالی که هم‌زمان با اسرائیل درگیر جنگ‌های اطلاعاتی و امنیتی است. این مسیر، اگرچه پرهزینه و پیچیده است، اما به‌نظر می‌رسد با ساختار تصمیم‌گیری فعلی و ملاحظات راهبردی کشور، بیشترین انطباق را دارد.

در نهایت، سناریوی چهارم مذاکره محدود برای رفع تنش هسته‌ای بدون تسلیم در سایر حوزه‌ها—نیز مطرح است، اما با توجه به مواضع اخیر آمریکا و عدم تمایل به لغو تحریم‌های ساختاری، وزن آن در تحلیل‌ها کمتر از ۲۰ درصد برآورد می‌شود.

آنچه در این تحلیل برجسته است، نه فقط مسیرهای پیش‌رو، بلکه منطق انتخاب آن‌هاست: ایران در پی حفظ موجودیت، بازدارندگی و استقلال راهبردی خود است، حتی اگر این مسیر با جنگ‌های سایه، تحریم‌های سنگین و تقابل‌های مستمر همراه باشد.

پیامدهای داخلی این انتخاب‌ها

در بخش نخست، تمرکز بر سناریوهای راهبردی جمهوری اسلامی ایران در مواجهه با فشارهای بین‌المللی بود. اما در ادامه، باید به پیامدهای داخلی این انتخاب‌ها پرداخت جایی که اقتصاد، سیاست داخلی، و انسجام اجتماعی در معرض آزمون‌های سخت قرار دارند.

سناریوی جنگ سایه، اگرچه از نظر راهبردی کم‌هزینه‌تر از جنگ علنی یا خروج از NPT است، اما در عمل، فشارهای چندلایه‌ای بر ساختار اقتصادی کشور وارد می‌کند. تحریم‌های هدفمند، به‌ویژه در حوزه فروش نفت، نه‌تنها درآمدهای ارزی را کاهش می‌دهند، بلکه هزینه مبادلات را بالا می‌برند و شرکت‌های واسطه را در معرض تهدیدات حقوقی قرار می‌دهند. این فشار، به‌طور مستقیم بر بودجه عمومی، نرخ ارز، و تأمین کالاهای اساسی اثر می‌گذارد.

از سوی دیگر، تداوم جنگ سایه با اسرائیل و آمریکا، فضای امنیتی کشور را در حالت آماده‌باش دائمی نگه می‌دارد. این وضعیت، اگر با نارضایتی‌های اجتماعی، قطعی برق، یا ناترازی‌های اقتصادی همراه شود، می‌تواند زمینه‌ساز بی‌ثباتی‌های داخلی شود سناریویی که برخی تحلیل‌گران غربی به‌طور هدفمند بر آن مانور می‌دهند.

در چنین شرایطی، جمهوری اسلامی ایران نیازمند بازتعریف اولویت‌های خود است. حفظ مقاومت، بدون اصلاحات اقتصادی، نمی‌تواند پایدار باشد. تقویت زیرساخت‌های تولید، کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی، و بازسازی اعتماد عمومی، سه ستون اصلی عبور از این مرحله‌اند. در کنار آن، دیپلماسی منطقه‌ای و تعامل با قدرت‌های غیرغربی، باید از سطح تاکتیکی به سطح راهبردی ارتقاء یابد تا ایران بتواند در برابر فشارهای چندجانبه، توازن ایجاد کند.

در نهایت، انتخاب مسیر جنگ سایه، اگرچه در کوتاه‌مدت قابل مدیریت است، اما در بلندمدت نیازمند یک سیاست‌گذاری چندلایه، شفاف و منعطف است سیاستی که هم منافع ملی را حفظ کند، هم از فرسایش داخلی جلوگیری کند، و هم امکان بازگشت به تعاملات سازنده را فراهم آورد. ایران، در این نقطه تاریخی، باید نه فقط با دشمنان خارجی، بلکه با چالش‌های درونی خود نیز با دقت و تدبیر روبه‌رو شود.

دیدگاهتان را بنویسید