چرا مدرسه کابوس شد

چرا مدرسه کابوس شد

خستگی، اضطراب، دردهای عصبی و جمله‌های تکراری مثل «دیگر نمی‌خواهم به مدرسه بروم» نشانه‌هایی هستند که نباید نادیده گرفته شوند. تنفر از مدرسه، پدیده‌ای رو به گسترش در میان دانش‌آموزان است که اگر به‌موقع شناسایی و درمان نشود، می‌تواند آینده تحصیلی و روانی کودکان را به خطر بیندازد.

به گزارش سرمایه فردا، برای بسیاری از والدین، شنیدن جمله «از مدرسه متنفرم» دیگر تازگی ندارد. اما پشت این جمله ساده، دنیایی از اضطراب، فشار روانی، احساس طردشدگی و گاه دردهای جسمی پنهان است. کودکانی که با مدرسه بیگانه‌اند، نه‌تنها از درس و یادگیری فاصله می‌گیرند، بلکه در مسیر رشد اجتماعی نیز دچار اختلال می‌شوند. سال اول تحصیل، نقطه آغاز این رابطه است—رابطه‌ای که می‌تواند با حمایت والدین و فضای امن آموزشی به علاقه تبدیل شود یا با بی‌توجهی و فشارهای بیرونی به نفرتی پایدار بدل گردد. از رفتارهای قلدرانه همکلاسی‌ها تا انتظارات غیرواقعی والدین، از شیوه‌های نادرست تربیتی تا ضعف در مهارت‌های ارتباطی، همه می‌توانند در شکل‌گیری این احساس نقش داشته باشند. کارشناسان هشدار می‌دهند که بی‌علاقگی به مدرسه، علائمی دارد که باید جدی گرفته شود: از بهانه‌جویی‌های مکرر برای غیبت تا نشانه‌های اضطراب و افسردگی. اما راه‌حل، پیچیده نیست. گفت‌وگوی صمیمی، حمایت روانی، کاهش فشارهای تحصیلی و مراجعه به مشاور، می‌توانند مسیر بازگشت کودک به مدرسه را هموار کنند. مدرسه باید خانه دوم کودک باشد، نه میدان نبرد او با اضطراب. این مسئولیت، هم بر دوش خانواده است و هم بر دوش نظام آموزشی.

«از مدرسه رفتن متنفرم، دیگر نمی‌خواهم آنجا برگردم» این جمله‌ای است که بسیاری از والدین بار‌ها از فرزندانشان شنیده‌اند. آنقدر که برای گروهی از آن‌ها شنیدن این جمله عادی شده است! شاید شما هم با این مسأله مواجه شده باشید که وقتی فرزندتان از مدرسه باز می‌گردد، خسته و کلافه است یا مدام این جمله را تکرار می‌کند که «دیگر نمی‌خواهم به مدرسه بروم» یا حتی به دلیل استرس زیاد در طول شب چندین بار از خواب بیدار می‌شود. حتی ممکن است در مواردی دانش‌آموزان در طول مدرسه به انواع درد‌های عصبی همچون معده‌درد، سردرد و… دچارشوند. این‌ها همه علائمی است که نشان می‌دهد که ممکن است شما با چالشی به نام تنفر کودک از محیط مدرسه مواجه باشید که می‌تواند تأثیرات منفی فراوانی بر روان و جسم او داشته باشد. این احساس بد بچه‌ها نسبت به مدرسه، آن‌ها را نسبت به درس و تحصیل نیز بی‌رغبت می‌کند باعث می‌شود تاآن‌ها دیگر تمایلی برای درس خواندن نداشته باشند.

 

وقتی که کلاس اولی‌ها فراری می‌شوند

سال اول ورود به مدرسه معمولاً در ایجاد احساس علاقه یا تنفر دانش‌آموزان نقش مهمی دارد چرا که کودکان با ورود به مدرسه برای اولین بار از خانواده خود جدا می‌شوند و در واقع شیوه جدیدی از ارتباطات را تجربه می‌کنند. در این میان اما با توجه به حاکمیت «فرزند سالاری» که امروزه بین خانواده‌ها گسترش یافته کودک با ورود به مدرسه با مشکلات عدیده‌ای روبرو می‌شود که اصلاً مشابه فضای خانه وی نیست.

در این میان، شیوه‌ی مواجهه‌ی والدین با مدرسه رفتن فرزندانشان نیز متفاوت است. در یکی از این روش‌ها، والدین وظیفه‌ی خود می‌دانند که کودک و نوجوان خود را در مدرسه و تکالیف آن همراهی کرده و به کودک خود اساس امنیت و راحتی ببخشند. به این ترتیب کودک نیز با تمرکز و اشتیاق بیشتری در کلاس درس حاضر شده و ساعات خوبی را در مدرسه سپری می‌کند. در مقابل، گروهی دیگر از والدین، وظایف و مسولیت‌های خود در قبال مدرسه رفتن فرزندشان را فراموش کرده و از این ساعات با عنوان ساعات آزادی خود یاد می‌کنند. در واقع آن‌ها معلم مدرسه را با پرستار کودک اشتباه گرفته‌اند. فرزندان آن‌ها نیز مدرسه را جایگاه بی‌ارزشی قلمداد کرده و تنفر از مدرسه را در خود پرورش می‌دهند.

این روش اما مسلماً می‌تواند عاملی باشد برای ایجاد تنفر در بین دانش‌آموزان برای حضور در مدرسه. گرچه این تنها عامل ایجاد این تنفر نیست. کارشناسان آموزشی در مورد دیگر دلایل بروز این حس در بین کودکان معتقدند که حضور یک کودک دیکتاتور و قلدر در کلاس، وجود مشکلاتی بین کودک و معلم، مورد آزار و اذیت دیگر همکلاسی‌ها قرار گرفتن، ضعیف بودن مهارت‌های دوست‌یابی کودک و القای حس تنهایی به او، وجود مشکلات متعدد برای حل تمرینات کلاسی، اعتماد به نفس پایین و مقایسه خود با دیگران و عدم رضایت از ظاهر شخصی، لوازم التحریر و انواع اسباب بازی کودک از جمله مواردی است که می‌تواند باعث شکل‌گیری حس تنفر نسبت به مدرسه شود.

 

چند نشانه ساده اما جدی

به گفته رفتار‌شناس‌ها؛ بی‌علاقگی در مورد رفتن به مدرسه علائمی دارد که نباید نادیده گرفته شود. از نرفتن به مدرسه به بهانه مریضی تا ناخن جویدن. از اضطراب داشتن برای حضور در جمع تا افسرده شدن و…. نشانه‌هایی که گرچه ساده به نظر می‌آیند اما باید جدی گرفته شوند.

همین دلایل ساده بهانه‌ای می‌شوند تا امروز به جایی برسیم که به قول محمدرضا نیک‌نژاد، کارشناس آموزش «قبلاً شاید دانش‌آموزان علاقه‌ای به ادامه تحصیل نداشتند، اما اکنون وقتی خبر تعطیلی مدارس را می‌شنوند، خوشحال و شاد می‌شوند! . چرا؟ چون بسیاری از دانش‌آموزان بیش از ۷۰ درصد از ساختار آموزشی بریده‌اند. وی معتقد است آموزش نباید فقط برای کنکور و شغل باشد؛ بخش زیادی از آن در ۹ سال ابتدایی برای پرورش و آماده‌سازی دانش‌آموزان برای ورود به اجتماع است و باید نیاز‌های شخصی آن‌ها را نیز پاسخ دهد.

 

نقش والدین در برطرف کردن حس تنفر در دانش‌آموزان

مینو موسوی نژاد، مشاور آموزشی ولی در عین حال براین باور است حل و فصل این موضوع چندان هم دشوار نیست بلکه با انجام یکسری کار‌های ساده می‌توانیم این حس ناخوشایند را در بین دانش‌آموزان از بین ببریم. وی در این زمینه با ذکر اینکه اصولاً نباید از کنار این مسأله به سادگی عبور کنید می‌گوید: مثلاً اگر کودک شما از معلم یا یکی از همکلاسی‌هایش شکایت می‌کند، هرگز از این موضوع بی‌تفاوت نگذرید و شکایت کودک خود را به طور کامل گوش دهید و مشکلات او را شناسایی کنید و هرگونه چیز منفی را که می‌گوید نادیده نگیرید تا بتوانید یک نتیجه کلی از صحبت‌های او داشته باشید. البته این امر باید درمحیطی کاملاً آرام و با پرهیز از خشونت انجام شود. ضمن آنکه نباید همیشه به تمام گفته‌های کودکان اعتماد کنید و خودتان باید به طور کامل شرایط را بسنجید و در عین حال با طرف‌های مقابل نیز صحبت کنید.

به گفته وی، به عنوان والدین باید همیشه از کودک خود حمایت شود و نباید اجازه داد که روان و روح وی دچار آسیب شود واینکه هرگز احساساتش را نادیده نگیرید.

موسوی نژاد با بیان اینکه بهترین روش همین گفت و گو‌های ساده و صمیمی است ادامه می‌دهد: اگر می‌خواهیم کودکی داشته باشیم که از مدرسه گریزان نبتشد باید زمانی را برای صحبت کردن با کودک خود در نظر بگیرید. به وی بگویید؛ من نگران تو هستم و نگرانیت را درک می‌کنم، متوجه می‌شوم نگران مدرسه هستی اما من و معلمت می‌خواهیم به تو کمک کنیم و تنهایت نمی‌گذاریم. در این میان باید چنان مصمم و جدی با وی صحبت کنید که فرزندتان کاملاً درک کند که انتظار دارید تا حتماً به مدرسه برود.

انتظارات بیش از حدی که برخی از والدین از فرزندشان در مورد تحصیل دارند نیز از جمله مواردی است که به گفته کارشناسان می‌تواند باعث تشدید بیزاری از مدرسه شود. موسوی نژاد با ذکر اینکه اصولاً داشتن انتظارات زیاد از دانش‌آموزان باعث افزایش استرس در آن‌ها می‌شود می‌گوید: باید برای آن‌ها دورنما و اهدافی کوچکتر و واقع‌بینانه‌تری را ترسیم کرد. این اهداف به آن‌ها در کاهش اضطراب و موفقیت و عملکرد باکیفیت‌تر کمک می‌کند. مثلاً به جای اینکه از فرزندتان انتظار داشته باشید بهترین نمره را بگیرد، از او بخواهید تلاش کند که به نمره بهتری نسبت به گذشته دست پیدا کند. گرچه به گفته موسوی نژاد در کنار تمامی این تدابیر باید کودکی که از مدرسه گریزان است را پیش مشاور برد تا وی به روند بهبود وی کمک کند.

دیدگاهتان را بنویسید