پیش‌بینی بورس با دلار ۱۲۵ هزارو تومانی

پیش‌بینی بورس با دلار ۱۲۵ هزارو تومانی

پیش‌بینی بورس با دلار ۱۲۵ هزارو تومانی کاری بسیار پیچیده ای نیست و شرکت‌های صادراتی درآمدی رشد می کنند و شرکتهای ریالی نیز با ارزش جایگزینی. اما اثرات منفی بر درآمد ریالی ها دارد.

به گزارش سرمایه فردا، بازار این روزها در وضعیتی خاص و کم‌عمق قرار گرفته است، هرچند تمایل جدی به رشد نشان می‌دهد. اما خبرهای مثبت، به دلیل نبود پشتوانه قوی، تنها اثر چندساعته دارند و خبرهای منفی نیز توان فشار جدی بر بازار ندارند. در چنین شرایطی، معاملات بیشتر به جابه‌جایی و حجم‌خوردن محدود شده و بازار در حالت رشد موقت به سر می‌برد. از این رو انتظاری برای یک تغییر بنیادین که مسیر آینده را مشخص کند وجود دارد. همین مقاومت بازار در برابر افت‌های سنگین، نشانه‌ای از ارزندگی سطوح فعلی است، هرچند سرمایه‌ها هنوز وارد جریان نشده‌اند و بیشتر منتظر هستند تکلیف دلار مشخص شود، اما در حالت آماده‌باش باقی مانده‌اند.

شهیر محمدنیا معتقد است که بازار نیم‌خیز برای حرکت به سمت بالا وجود دارد اما در انتظار محرک‌های بنیادی است. توافقات ارزی در گروه فولاد و معدنی می‌تواند موتور حرکت بازار را روشن کند

شهیر محمدنیا کارشناس بازار سرمایه در گفتگو با خبرنگار بازار گفت: بازار نیم‌خیز برای حرکت به سمت بالا وجود دارد اما در انتظار محرک‌های بنیادی است. عرضه تالار دوم ارز جدی‌تر شده است؛ توافقات در گروه فولاد و معدنی با بانک مرکزی نهایی شده و بیش از نیمی از ارز این گروه راهی تالار توافقی خواهد شد. چنین خبرهایی می‌تواند موتور حرکت بازار را روشن کند. با این حال، رفتار غیرقابل پیش‌بینی بازار همچنان سهامداران را سردرگم کرده است.

وی افزود: نمونه بارز این وضعیت ابهام، تغییر ناگهانی صف‌های خرید به فروش در کمتر از ده دقیقه است؛ عمق کم معاملات و حضور معامله‌گران هیجانی، اعم از حقیقی و حقوقی، باعث شده کوچک‌ترین تغییر در عرضه و تقاضا به صف‌های سنگین و نوسان شدید منجر شود. این رفتار بیشتر محصول محافظه‌کاری سهامدارانی است که از گذشته بازار هراس دارند و با هر شایعه‌ای دست به خرید و فروش می‌زنند. حتی صندوق‌ها و حقوقی‌ها نیز گاه رفتاری مشابه حقیقی‌ها دارند و با رنج مثبت و منفی سهم می‌خرند یا می‌فروشند.

محمدنیا تصریح کرد: تغییر این وضعیت زمانی ممکن است که ریسک‌ها و ابهامات سیاسی و اقتصادی کاهش یابد. با ورود اطلاعات دقیق‌تر، گزارش‌های مناسب و پالس‌های مثبت سیاسی، می‌توان انتظار داشت این رفتارهای هیجانی تعدیل شود. در همین راستا، دو عامل می‌تواند ارزندگی بازار را تقویت کند؛ نخست، اصلاحات دولت در سیاست‌های ارزی، نرخ بهره و بودجه‌ریزی است و دوم، شرایط بنیادی شرکت‌ها که نشان می‌دهد بازار افت‌های سنگین نخواهد داشت و با خبرهای مثبت قابلیت رشد دارد. توصیه اصلی همچنان این است که فعالان بازار اسیر نوسان‌های روزانه نشوند و بر گزینه‌های بنیادی تمرکز کنند.

 

فرصتها و تهدیدات بورس

در حال حاضر دلار سیگنال رشد داده و اما مهم‌ترین هشدار این روزها نرخ بهره است. نرخ اوراق به ۳۷ درصد نزدیک شده و پیش‌بینی می‌شود در سه‌ماهه پایانی سال از ۴۰ درصد عبور کند. چنین نرخی رقیبی جدی برای بازار سهام است و می‌تواند سرمایه‌ها را به سمت خود جذب کند. دولت برای جبران کسری بودجه سنگین، یا اوراق چاپ می‌کند که نرخ بهره را بالا می‌برد، یا فشار را بر شرکت‌ها وارد می‌کند که حاشیه سود آنها را کاهش می‌دهد. هر دو مسیر آسیب‌زا هستند و مقایسه بازار با سال‌های گذشته بدون در نظر گرفتن این عوامل، قضاوتی اشتباه خواهد بود.

به گفته علیرضا سادات رشد بورس به اصلاحات اقتصادی گره خورده است. بدون تصمیمات عقلانی در حوزه بودجه و سیاست‌های ارزی، بازار توان مقابله با نرخ بهره ۴۰ درصدی را ندارد. دلار بالا هم فرصت است و هم تهدید

علیرضا سادات کارشناس بازار سرمایه در گفتگو با بازار گفت: رشد بورس به اصلاحات اقتصادی گره خورده است. بدون تصمیمات عقلانی در حوزه بودجه، انرژی و سیاست‌های ارزی، بازار توان مقابله با نرخ بهره ۴۰ درصدی را ندارد. این نرخ مانعی جدی برای هر نوع سرمایه‌گذاری است و اگر اصلاحات صورت نگیرد، پول‌های بزرگ به‌سرعت جذب آن خواهند شد و بازار سهام مغلوب خواهد شد. نرخ بهره، هووی قدرتمند بازار است؛ تهدیدی که نمی‌توان به‌سادگی از کنار آن گذشت

وی افزود: افزایش نرخ دلار همواره یکی از متغیرهای کلیدی در تعیین مسیر بورس ایران بوده است. وقتی دلار رشد می‌کند، نخستین اثر آن بر شرکت‌های صادرات‌محور نمایان می‌شود؛ صنایعی مانند پتروشیمی، فولاد، معدنی‌ها و حتی برخی شرکت‌های غذایی و دارویی که بخش قابل توجهی از درآمدشان ارزی است. بالا رفتن نرخ ارز، ریال بیشتری را در صورت‌های مالی این شرکت‌ها ثبت می‌کند و همین موضوع باعث افزایش سودآوری اسمی آنها می‌شود. در نتیجه، سهامداران انتظار دارند ارزش بازار این شرکت‌ها نیز متناسب با رشد درآمدها افزایش یابد.

وی ادامه داد: اما این تنها یک سوی ماجراست. رشد دلار در کنار تقویت سودآوری صادراتی، فشار مضاعفی بر شرکت‌های واردات‌محور و مصرف‌کننده مواد اولیه خارجی وارد می‌کند. صنایع خودرویی، لوازم خانگی و برخی شرکت‌های دارویی که وابستگی بالایی به واردات دارند، با افزایش هزینه‌ها مواجه می‌شوند و حاشیه سودشان کاهش می‌یابد. بنابراین، اثر دلار بر بورس دوگانه است؛ تقویت‌کننده برای صادرکنندگان و تضعیف‌کننده برای واردکنندگان.

سادات گفت: از زاویه‌ای دیگر، افزایش نرخ ارز به‌طور غیرمستقیم بر کل بازار سرمایه اثر می‌گذارد. رشد دلار معمولاً انتظارات تورمی را بالا می‌برد و در چنین فضایی، دارایی‌های مالی مانند سهام به‌عنوان پوشش تورم جذاب‌تر می‌شوند. سرمایه‌گذاران ترجیح می‌دهند به جای نگه‌داشتن نقدینگی یا سپرده بانکی، آن را به سمت بازار سهام هدایت کنند تا ارزش دارایی‌شان در برابر تورم حفظ شود. همین جریان ورود پول می‌تواند موتور محرک شاخص کل باشد.

براساس این گزارش باید توجه داشت که اثر مثبت دلار بر بورس زمانی پایدار خواهد بود که سیاست‌های اقتصادی دولت همسو با آن حرکت کنند. اگر نرخ بهره همچنان در سطوح بالا باقی بماند یا فشارهای بودجه‌ای از طریق مالیات و قیمت‌گذاری دستوری بر شرکت‌ها اعمال شود، بخش زیادی از مزیت ناشی از رشد دلار خنثی خواهد شد. بنابراین، بورس در شرایط کنونی در نقطه‌ای حساس قرار دارد؛ از یک سو افزایش نرخ ارز می‌تواند سودآوری شرکت‌های بزرگ را تقویت کند و از سوی دیگر، ریسک‌های سیاستی و نرخ بهره بالا همچون وزنه‌ای سنگین مانع جهش پایدار بازار می‌شوند.

به بیان دیگر، دلار بالا برای بورس هم فرصت است و هم تهدید. فرصت از آن جهت که ارزش دارایی‌های دلاری و صادراتی را افزایش می‌دهد و تهدید از آن رو که می‌تواند هزینه‌های تولید و فشار تورمی را بالا برده و سیاست‌های سختگیرانه دولت را به دنبال داشته باشد. مسیر آینده بورس به این بستگی دارد که کدام‌یک از این دو نیرو دست بالا را پیدا کند و آیا اصلاحات اقتصادی می‌تواند زمینه بهره‌برداری از فرصت‌های ناشی از رشد دلار را فراهم کند یا خیر.

 

تاثیر تصمیم اخیر بورس تهران و فرابورس درباره تعیین حجم مبنا

تصمیم اخیر بورس تهران و فرابورس درباره تعیین حجم مبنا برابر یک سهم، اگر از هیاهوی شبکه‌های اجتماعی و تیترهای شتاب‌زده فاصله بگیریم، اقدامی شجاعانه و موثر برای تن دادن به فرمول های رایج قیمت‌گذاری در تالارهای اوراق بهادار است. این اقدام اعتراف رسمی به یک واقعیت قدیمی است. ابزارهایی که برای بازار کم‌عمق دهه هشتاد طراحی شده بودند، دیگر توان همراهی با مختصات امروز بورس ایران را ندارند.

حجم مبنا از همان روز نخست، یک ابزار احتیاطی بود. نوعی ترمز دستی برای بازاری که تازه داشت راه رفتن را یاد می‌گرفت. در بازاری با چند هزار کد معاملاتی فعال، نقدشوندگی محدود و بازیگران اندک، این نگرانی وجود داشت که قیمت پایانی یک سهم با چند معامله پراکنده جابجا شود. حجم مبنا قرار بود مانع این اتفاق شود. اما همان ابزار، وقتی بازار بزرگ‌تر شد، بازیگران حرفه‌ای‌تر شدند و ارزش معاملات روزانه به ده‌ها هزار میلیارد تومان رسید، کم‌کم نقش معکوس پیدا کرد.

مشکل اصلی محدودیت حجم مبنا، در اثر واقعی‌اش بر «کشف قیمت» بود. قیمت پایانی در بورس باید حاصل برآیند عرضه و تقاضا باشد، نه محصول چانه‌زنی میان محدودیت‌های مقرراتی. مثلا وقتی سهمی با صف خرید یا فروش سنگین مواجه است اما به دلیل نرسیدن به حجم مبنا، قیمت پایانی تکان نمی‌خورد، بازار عملاً در حال ارسال سیگنال غلط است. این همان جایی است که تحلیل‌گر بنیادی، معامله‌گر تکنیکال و حتی سرمایه‌گذار بلندمدت، هم‌زمان سردرگم می‌شوند.

بورس‌های بزرگ دنیا سال‌هاست با محدودیت حجم مبنا خداحافظی کرده‌اند. در نیویورک، لندن یا توکیو، کسی از حجم مبنا حرف نمی‌زند. قیمت با یک معامله کوچک یا بزرگ شکل می‌گیرد، اما در مقابل، ابزارهای هوشمندتری برای مهار هیجان وجود دارد. ابزارهایی همچون توقف نماد، حراج‌های ناپیوسته، بازارگردان‌های واقعی و مدارهای قطع‌کننده که نه یک سهم، بلکه کل بازار را در شرایط بحرانی متوقف می‌کنند. مقایسه این سازوکارها با حجم مبنا، نشان می‌دهد که ما سال‌ها با ابزاری ابتدایی، بار مساله‌ای پیچیده را به دوش می‌کشیدیم.

 

حجم مبنا از عوامل قفل‌شدگی قیمت‌ها

در داخل هم تجربه کم نداریم. هر بار که بازار وارد فاز رکود یا ریزش شده، حجم مبنا به یکی از عوامل قفل‌شدگی قیمت‌ها تبدیل شده‌است. صف‌ها طولانی‌تر شده‌اند، نقدشوندگی کاهش یافته و هیجان به‌جای تخلیه تدریجی، انباشته شده است. نتیجه چه بوده؟ انفجارهای مقطعی قیمت، نوسان‌های غیرقابل پیش‌بینی و بی‌اعتمادی سهامداران خرد. تعیین حجم مبنا برابر یک سهم، این زنجیره معیوب را دست‌کم در یکی از حلقه‌های اصلی‌اش می‌شکند.

از منظر فنی، این تصمیم به معنای آن است که بازار پذیرفته است که قیمت باید «زندگی کند». قیمت زنده، قیمتی است که با تک‌تک معامله‌ها نفس می‌کشد، نه قیمتی که پشت سدهای مقرراتی، بالا یا پایین نگه داشته شود. این همان منطقی است که در سال‌های اخیر در بحث اصلاح دامنه نوسان هم بارها مطرح شده؛ اما به دلیل ترس از شفافیت نوسان‌ها، نیمه‌کاره رها شده است. واقعیت این است که نوسانِ قابل مشاهده، بسیار کم‌هزینه‌تر از نوسانِ سرکوب‌شده است.

نگرانی از دست‌کاری قیمت با معاملات کم‌حجم، دغدغه‌ای واقعی است، اما پاسخ آن الزاماً محدودیت بر پایه حجم مبنا نیست. پاسخ در تقویت بازارگردانی، شفافیت جریان سفارش‌ها، نظارت هوشمند و برخورد با رفتارهای دست‌کاری‌کننده است. همان مسیری که بورس‌های دنیا رفته‌اند. در سال‌های گذشته که این ابزار اشتباه را نگه داشتیم، عملاً از اصلاح ابزارهای ناکارمد فرار می‌کردیم.

نکته مهم‌تر، پیام نهادی این تصمیم است. بورس تهران با این مصوبه می‌گوید حاضر است از برخی عادت‌های قدیمی دل بکند. این برای بازاری که سال‌ها با انباشت مقررات احتیاطی اداره شده، پیام کوچکی نیست. کاهش حجم مبنا به یک سهم، یعنی عقب‌نشینی آگاهانه سیاست‌گذار از مداخله مستقیم در فرآیند قیمت‌گذاری. یعنی اعتماد نسبی به مکانیزم بازار، ولو با همه نقص‌هایش.

در سطح روانی هم نباید این تصمیم را دست‌کم گرفت. بازار سرمایه ایران بیش از آنکه از کمبود ابزار رنج ببرد، از کمبود سیگنال‌های روشن سیاست‌گذاری آسیب دیده است. این مصوبه، سیگنال ساده‌ای دارد. مسیر اصلاحات ساختاری، هرچند آهسته است، اما متوقف نشده است. برای سرمایه‌گذارانی که چشم به آینده دارند، همین سیگنال‌ها اهمیت دارد، نه وعده‌های بزرگ و پرطمطراق.

البته باید واقع‌بین بود. حجم مبنا برابر یک سهم، درمان همه دردهای بورس نیست. اگر دامنه نوسان، بازارگردانی صوری و توقف‌های طولانی برخی نمادها باقی بماند، این تصمیم به‌تنهایی معجزه نمی‌کند. اما می‌توان این تصمیم را گام نخست اصلاحات بعدی دانست. بازاری که قیمت در آن آزادانه شکل بگیرد.

دفاع از این تصمیم، دفاع از یک انتخاب فنی است. انتخابی که به‌جای پاک‌کردن صورت‌مساله، به ریشه آن نزدیک می‌شود. اگر قرار است بورس تهران از بازاری پر از صف و انتظار، به بازاری مبتنی بر تحلیل و تصمیم تبدیل شود، حذف عملی حجم مبنا، یک گام دیرهنگام اما ضروری و بیسار مفید است.

دیدگاهتان را بنویسید