پیاده روی اربعین و تولد کلان‌تصویر ایران

پیاده روی اربعین و تولد کلان‌تصویر ایران

در جهانی که تصویر هر کشور با یک نماد یا روایت تثبیت می‌شود، راهپیمایی اربعین به بستری برای شکل‌گیری «کلان‌تصویر» جدیدی از ایران بدل شده است؛ تصویری که نه از دل تبلیغات رسمی، بلکه از زبان مردم عراق، از خاطره مقاومت مشترک، و از تحسین قدرت نرم و سخت ایران برآمده است. ایران امروز، در نگاه همسایگان، نه فقط سرزمین موشک‌ها، بلکه نماد اراده، استقلال و رهبری شیعه در منطقه است—تصویری که اگر باورش کنیم، می‌توانیم آن را تثبیت و جهانی کنیم.

به گزارش سرمایه فردا، «بالستیک، بالستیک» می‌گوید و لبخند می‌زند.‌ کولر ماشین را می‌زند روی دور تند و دوباره به سمت من برمی‌گردد: «محمد! صواریخ لیست مهمه». چی؟ موشک‌ مهم نیست؟ برمی‌گردم به سمتش و بهش زل می‌زنم. اهل بغداد است و ۲۸ سال دارد.‌ با تویوتای عنابی مدل ۲۰۲۱ اش کار می‌کند. «صواریخ لیست مهمه، یعنی صواریخ مهمه؛ اما صواریخ من بلد الشیعی اهم». موشک‌ مهم است، توانمندی نظامی مهم است اما مهم‌تر از این مؤلفه، این است که یک حکومت شیعه توانسته به چنین قدرت و توانی دست یابد.‌ پیش از سفر کربلا، بالستیک گفتن مردم عراق را در چند ویدئو دیده بودم، اما فکر نمی‌کردم این چنین فراگیر شده باشد. عراقی‌ها تصویری ساخته‌اند از رهبران شیعه امروز، آیت الله خامنه‌ای و آیت الله سیستانی و زیرش نوشته‌اند «حرب لمن حاربکم». فرازی از زیارت عاشورا که نشان از یک دلبستگی و تعهد خاص دارد. عراق و ایران چنین همدستی و ائتلافی را تنها یک بار تجربه کرده‌اند، در مبارزه با داعش، با راهبری قاسم سلیمانی و فتوای تاریخی آیت الله سیستانی. حالا بعد از ده سال، دوباره ایران بر سر زبان‌ها افتاده.

در مورد موضوعی که سانسورشدنی نیست و به معرف ایران تبدیل شده. «کلان‌تصویر» (big picture) به آن وجه نمادین گویایی گفته می‌شود که یک شخص یا کشور را در یک کلمه یا محصول و حتی یک اتفاق تعریف می‌کند. اینکه مردم، کشورهای مختلف جهان را با چه می‌شناسند، برای سالیان متمادی سوژه پژوهش‌های سیاسی و پیمایش‌های اجتماعی است. مثلا استرالیایی‌ها اگر به کشور کانگورو شناخته می‌شوند، برای این شناخت، تثبیت یا تضعیف و حتی تغییر آن برنامه‌ریزی می‌کنند. تلاش غوغاگونه عربستان سعودی برای آنکه تصویر خود در ذهن جهانیان تغییر دهد، در راستای کار روی کلان تصویر است. ایران طی دهه‌های گوناگون کلان تصویر‌های مختلفی داشته. از ۱۳۰۴ که سرزمین پارس با پیشنهاد مأموران سفارت برلین به «ایران» تغییر نام یافت و به تعبیر مهدی قلی خان هدایت، مسئول دفتر رضاخان «معرفه‌ای را نکره کردند» تا پل پیروزی متفقین در دهه بیست و سرزمین نفت در دهه پنجاه و امروز، ساخت و پرداخت کلان تصویر در جایی بیرون از مرزها صورت می‌گرفته و حالا در سایه پیچیده‌ترین و هولناک‌ترین تهدید ممکن در قرن اخیر، تصویری برآمده که تحسین و تمجید همسایگان ایران را هم در پی داشته.

راننده عراقی آنقدر در وصف ایران قوی داد سخن داد که مجبور شدم وارد بحث شوم و از عراق تعریف کنم. اما او چندان استقبال نکرد. شاید ویژگی کلان تصویر همین باشد. کلان تصویر جزئیات و ریزه‌کاری‌ها را نمی‌بیند و در مقیاسی بالاتر از زیست روزمره ترسیم می‌شود.‌ از این روست که چه بسا خود ما آنچه را بدان شهره‌ایم، نشناسیم. ایران امروز با مسائل گوناگونی رودرروست. در برخی امید می‌رفت جنگ ۱۲ روزه اثر بگذارد و در بعضی ماجراها، مسائل کاملاً جدید است. اتفاق هر چه باشد، ایران اکنون سرزمین موشک‌هاست و البته باید پرسید مگر فقط ایران موشک می‌سازد؟ چه چیزی نمادینگی یک سلاح را به شکلی ترتیب داده که معرف یک کشور با این همه مسأله و تولید شده. ایران موشکی، ایران علم، ایران فرهنگ، ایران فرش و پسته هم هست اما آنچه کلان تصویر ایران را ساخته، قدرت و عزمی است که در پس این موشک نهفته است. اراده‌ و باوری که استقلال  و خوداتکایی ایران را اثبات می‌کند. همان چیزی که رهبر انقلاب در مراسم چهلم شهدای اقتدار نیز بدان اشاره کردند. کلان تصویر ایران در یک رویداد جهانی بزرگ که از آلمان و کانادا و آمریکا مخاطب دارد تا بنگلادش و پاکستان و هند، ایران را بالا برده. این رتبه و جایگاه در سایه اصرار بر ندیدن ایران و نگفتن از ایران، تماشایی‌تر است. می‌توان این کلان تصویر را تثبیت و تعمیق کرد، به شرط آنکه در مرحله نخست آن را باور داشته باشیم.‌

نویسنده: محمد رستم‌پور

دیدگاهتان را بنویسید