پاسخ ایران به اسرائیل با همراهی گروههای مقاومت
پاسخ ایران به اسرائیل با همراهی گروههای مقاومت

پاسخ ایران به اسرائیل با همراهی گروههای مقاومت یک حمله گسترده خواهد بود. به همین دلیل مقامات ایرانی با وزرای خارجه کشورهای خاورمیانه و مقامات سازمان گفتگو کردند.

به گزارش سرمایه فردا، مقامات سیاسی و دیپلماتیک ایران از جمله علی باقری‌کنی، سرپرست وزارت خارجه طی تماس‌های مختلف با وزرای خارجه سعودی، مصر، قطر، ترکیه و دبیرکل سازمان ملل بر «حق ذاتی و مشروع ایران در پاسخ ایران به اسرائیل» تاکید کردند.

ایران رسماً سازمان ملل را از قصد خود برای انجام یک اقدام تلافی جویانه دفاع از خود علیه اسرائیل مطابق با ماده ۵۱ منشور سازمان ملل مطلع کرده است.

همزمان روزنامه آمریکایی وال استریت ژورنال مدعی شده دولت آمریکا از طریق میانجی‌گران (عمان و قطر) برای جلوگیری از تشدید تنش به حزب‌الله و ایران پیام فرستاده است.

خبرگزاری رویترز نیز در گزارشی مدعی شده ایران و متحدانش در منطقه در تهران گرد هم می‌آیند تا استراتژی پاسخ ایران به اسرائیل را مورد بحث و بررسی قرار دهند.

همزمان یک مسئول اسرائیلی هم به اکسیوس اظهار کرده اطلاعات اسرائیل پیش بینی می کند که ایران و متحدانش یک حمله گسترده را انجام خواهند داد.

فارغ از این ادعاها که چگونگی پاسخ ایران و متحدان منطقه‌ای آن علیه اسرائیل را گمانه‌زنی می‌کنند، واقعیت این است که تشدید رایزنی‌های دیپلماتیک ایران با طرف‌های منطقه‌ای نشان می‌دهد که جمهوری اسلامی ایران به دنبال تشدید تنش در خاورمیانه نیست و صرفا پاسخ آن محدود به اسرائیل و بازیگرانی است که بخواهند در این مسیر با تل آویو همراهی و همکاری کنند.

تبعات ترور هنیه روی هژمونی ایران

حبیب رمضانخانی: با ترور اسماعیل هنیه، رئیس شاخه سیاسی حماس، که به عنوان مهمان در مراسم تحلیف رییس جمهور ایران شرکت کرده بود، یکبار دیگر ضعف های امنیتی و عدم اشراف اطلاعاتی بر نفوذ اسراییل و سایر دشمنان در لایه های قدرت کشور را آشکار کرد.

ضعف هایی که در ادامه خرابکاری در تاسیسات نظامی و هسته ای، سرقت اسناد و ترور دانشمندان هسته ای انجام و حالا با ترور یک مقام بلندپایه خارجی در خاک وطن، برجسته و لزوم بازنگری و تغییرات اساسی در مشی و ساختار دستگاه امنیتی و اطلاعاتی کشور را می طلبد.

قابل تامل، این ضعف ها امروز باعث شده، این تلقی در بین مردم ایران و جهان به وجود آید که رژیم صهیونسیتی هر زمانی و مکانی که بخواهد، بدون اینکه ردپایی از خود به جا بگذارد، اقدامات تروریستی و حذفی خود را در ایران انجام دهد.

قابل تاملتر، اگر یادواری شود همین هشت ماه پیش، خط قرمز ایران برای آن رژیم، ورود نظامی به خاک غزه بود که در ادامه با زیر پا گذاشتن همه آن ها و تهاجم به جنوب لبنان و در ادامه هدف قرار دان نظامیان رده بالای سپاه در سوریه، حالا به ترور هدف های خود در قلب پایتخت ایران رسیده است.

آری، زمانی هژمونی و قدرت گروه های نیابتی و نفوذ و اشراف اطلاعاتی ایران در خاورمیانه، یک وزنه و اعتبار بزرگی برای ایران و پشتوانه ای برای چانه زنی ها محسوب می شد.
ولی اسراییل امروز دقیقا آن اعتبار را نشانه گرفته تا با تضعیف و بی اعتبار کردن آن قدرت و امتیاز، آن هژمونی را بی اثر و کشورهای عربی و غربی را در اعمال فشار بر ایران و چه بسا تحمیل جنگ جسورتر کند. همان کاری که دقیقا آمریکا با باتلاق اکراین، بر سر اعتبار نظامی روسیه آورد.

اقدامات اسرائیل تروریسم سیاسی است

تروریسم سیاسی و نسل کشی آشکاری که وجدان بشریت و امنیت روانی بشریت را ویران کرده، چگونه توسط یک دولت دموکراتیک [اسرائیل] انجام شدنی است؟! آیا وقت آن نرسیده که «حامیان واقعی دموکراسی در غرب» بر ضد این تجاوز آشکار به حقوق بشر و دموکراسی، توسط دولت نتانیاهو، موساد و ارتش اسرائیل بیاستند و یک صدا برخیزند و جلوی گسترش فاجعه را بگیرند؟!

سپس با مطرح کردن اینکه:

با وجود اینکه نتانیاهو که با کودک کشی آشکار در قرن بیست و یکم توسط دولت مدعی دمکراسی و صلح خود، روی هیتلر را هم سفید کرده، در سخنرانی اخیر و شرم آورش در کنگره آمریکا، سعی در نشان دادن ایران و مردم ایران به عنوان تهدید کنندگان صلح جهانی داشت. اما ایران، با دامن نزدن به آتش جنگی که صهیونیسم برای منطقه و جهان آماده کرده، رسوایی‌ نتانیاهو و شیادی او را برملا می‌کند.

ایران اعلام می‌کند که «این بار» در دام سیاست جنگی و پاسخ متقابل مورد پسند اسرائیل نخواهد افتاد، تا اینچنین برای همگان آشکار شود که ننگ آغاز جنگ جهانی سوم، زین پس، به عهدهٔ صهیونیسم جنایتکاری است که آرام و قرار نداشته و «عملا» نشان داده که خواهان صلح و آرامش در منطقه نیست. و تهدید کننده واقعی صلح و دموکراسی در جهان، خود نتانیاهو و دولتش و صهیونیست های تندروی حامی آن هستند.

محکومیت تروریسم سیاسی در آمریکا

سخنگوی وزارت خارجه همینطور میتواند با مقایسه واکنش گسترده در محکومیت تروریسم سیاسی در آمریکا (پس از ماجرای ترامپ) این اقدام را با ترور رئیس دفتر سیاسی حماس مقایسه کرده، و از این تناقض که جنایتکاران و کودک کش ها و جنگ طلبان دست راستی در اسرائیل و آمریکا، دارای استاندارد دوگانه اند، روی فضای سیاسی جهان، به نفع منافع بلند مدت ایران و صلح در منطقه و بر ضد صهیونیسم و جنگ طلبان و رسوایی بیشتر آنها نزد وجدان بشری، مانور دهد.

اگر شورای عالی امنیت ملی، بواقع امنیت ملی و منافع سرزمینی ایران را خط قرمز خود میداند، [و توسط مهره های نفوذی تصاحب نشده!] بهتر است که در دام آتش افروزی های سازمان یافته در منطقه نیفتد. نه محیط زیست ایران، نه شکاف حاکمیت – ملت در ایران، نه اعتماد عمومی حاکمیت در ایران و نه وجدان ایرانیان و نه اقتصاد و زیر ساخت های ویران شده و مستهلک ایران، تاب و توان جنگ های منظم یا غیر منظم و فرسایشی را ندارند. پس به هوش باشید.

بهترین پاسخ برای اسرائیل و بدخواهان ایرانزمین:

ترمیم لایه های امنیتی و پایش سیستمی و حفاظت در ایران، تقویت اقتصاد مولد و ارزش پول ملی ایران [معیشت و رفاه ملی]، تضمین شغل و درآمد متناسب با تورم [با مهار و سپس کاهش اساسی تورم یا رساندن سطح دستمزد به تورم و هزینه های سبد معیشت] و تقویت بنیه های تکنیکی و زیر ساختی کشور و احیای اصولی محیط زیست و اقلیم و اصلاح حکمرانی آب در کشور است.

تغییرات منطقه بعد از پاسخ ایران به اسرائیل

صلاح الدین خدیو: ترور همزمان اسماعیل هنیه در قلب تهران و سامی شکر فرماندەی ارشد حزب الله در قلعەی امنیتی آن در ضاحیەی جنوبی بیروت، رخدادهایی سرنوشت ساز در تعیین سمت و سوی رخدادهای آتی منطقه هستند.

یکم: این ترورها میزان رخنەی اطلاعاتی اسرائیلی ها را برملا کرد و بیش از یک موفقیت میدانی، برای آنها در حکم یک دستاورد بزرگ امنیتی است.

در خود غزه که سرزمینی کوچک و به نحوی محصور در اسرائیل است، سازمان های جاسوسی دولت یهود، فاقد این میزان رخنه و نفوذ هستند.

دوم: این ترورها بیانگر ارادەی تل آویو برای تعیین خطوط قرمز های جدید علیه ایران، حزب الله و حماس است. به طور مشخص این رژیم بر آن است که از نقطە عطف های هفت اکتبر، عملیات وعد صادق و حملەی مجدل شمس که هریک به نحوی ضعف های راهبردی آن را آشکار کردند، عبور و ترتیبات جدیدی به طرف های درگیر تحمیل کند.

در واقع یک پیام غیر مستقیم این ترورها خطاب به حزب الله است: در صورت واکنش و ورود به یک جنگ فراگیر، ارادەی سیاسی لازم و توانایی امنیتی و نظامی برای هدف قرار دادن سید حسن نصرالله وجود دارد!

تاثیر ترور هنیه در سیاسی داخلی اسرائیل

سوم: به لحاظ سیاسی نتانیاهو در پی خرج کردن ارزش افزودەی ترور هنیه در بازار سیاست داخلی است. علیرغم استقبال پر سر و صدای هفتەی ‌گذشته در کنگرەی آمریکا، وی در داخل و خارج با مخالفت و انزوای فوق العاده روبروست.

آتش بس در جنگ به بن بست رسیدەی غزه و تبادل اسرا به منزلەی پایان عمر سیاسی بی بی است. از این رو او قصد دارد با سنگ اندازی و دفع الوقت تا ماه نوامبر و پیروزی احتمالی ترامپ، زمان خریده و به امید یکسره کردن کار حماس به جنگ پرانتقاد جاری ادامه دهد.

از این رو ترورهای دیشب و تبعات احتمالی آنها از حیث افزایش دامنەی نسبی تنش ها، برای دولت نتانیاهو در رقابت های سیاسی داخلی اسرائیل نوعی دستاورد و ابزار بقا به شمار می رود.

چهارم: ترور دیشب تهران را هم در موقعیت دشواری قرار می دهد. هنیه مهمان رسمی دولت ایران در یک ضیافت مهم نمادین بود. در حالی که هنوز هیات های خارجی حاضر در تحلیف رئیس جمهور جدید تهران را به صورت کامل ترک نکردەاند، انجام یک حملەی تروریستی هدفمند در پایتخت، بغایت تحقیر کننده و تحریک آمیز است.

ابهامات دربارەی سیاست خارجی دولت جدید

هر چند کشته نشدن هیچ فرد ایرانی در حادثه و عدم پذیرش رسمی مسئولیت آن از جانب دولت اسرائیل – برخلاف ترور سامی شکر در بیروت – به قصد پیشگیری از تحریک بیش از حد ایران و وادار نشدن آن به انتقام جویی انجام شده، اما در همین حد هم چالشی بی سابقه محسوب می شود.

پنجم: ترور دیشب در اولین ساعات آغاز به کار پزشکیان به نحوی به تردیدها و ابهامات دربارەی سیاست خارجی دولت جدید خاتمه داد.

احتمال اینکه ترور هنیه بدون اطلاع دادن قبلی به آمریکا انجام شده باشد، نزدیک به صفر است. این مساله در کنار عدم حضور نمایندگان کشورهای غربی در مراسم دیروز و به طریق اولی تبریک نگفتن قبلی آنها به پزشکیان، بیانگر مواجهەی سرد آنان با تغییر دولت در ایران است.

امری که عملا می تواند به معنای تداوم کم و بیش سیاست خارجی کنونی در چهار سال آینده هم باشد. خاصه آنکه پس از جنگ اوکراین و جنگ غزه، محیط استراتژیک ایران هم به نحوی بی سابقه دگرگون شده و دولت پزشکیان وارث وضعیتی متفاوت با زمان روی کار آمدن حسن روحانی در ده سال پیش است.

تبعات ترور هنیه برای ایران

با ترور اسماعیل هنیه رئیس دفتر جنبش مقاومت اسلامی حماس، مذاکرات آتش بس میان حماس و اسرائیل تعلیق و با وقفه مواجه خواهد شد.

اینکه این وقفه کوتاه‌مدت یا طولانی‌مدت خواهد بود، به نوع پاسخ جبهه مقاومت به اسرائیل و همزمان تلاش‌های منطقه‌ای و بین‌المللی برای کاهش تنش‌ها باز می‌گردد.

قطر که نقش میانجیگری بین حماس و اسرائیل در طول ۹ ماه گذشته پس از جنگ ۷ اکتبر را برعهده دارد و تاکنون نیز موفقیت چندانی نداشته است، از ساعاتی پس از شهادت اسماعیل هنیه رایزنی‌های خود را با طرف‌های درگیر افزایش داده است.

پس از گفت‌وگوی تلفنی وزیرخارجه قطر با آنتونی بلینکن وزیر خارجه آمریکا، وزارت خارجه قطر اعلام کرد «محمد بن عبدالرحمن آل ثانی» وزیر خارجه این کشور تماسی تلفنی از «علی باقری کنی» سرپرست وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران دریافت کرده است. براساس این گزارش، دو طرف در این تماس تلفنی پیامدهای این ترور را مورد بحث و بررسی قرار داده‌اند.

پاسخ محور مقاومت به اسرائیل

فارغ از اینکه قطر و سایر میانجی‌ها از جمله چین به چه دستاوردی ظرف روزها و هفته‌های آینده دست پیدا کنند، همه چیز اما بستگی به نوع پاسخ ایران و جبهه مقاومت خواهد داشت.

در اینکه پاسخ محور مقاومت قطعی و تردیدناپذیر خواهد بود، طرف‌های میانجی‌گری را باید به یک واقعیت بنیادین برساند و آن اهل مذاکره نبودن اسرائیل است.

راهبرد اصلی اسرائیل از دهه‌ها پیش تاکنون جنگ و کشتار بوده و مذاکره برای این رژیم صرفا تاکتیکی برای احیای قوا و کم کردن بار فشارها و انتقادات آمریکا و متحدان غربی آن است.

رسیدن بازیگران منطقه‌ای و بین‌المللی از جمله دولت های عربی به این درک، نقش مهمی در موفقیت میانجیگری‌های این کشورها و واقعی شدن آرزوهای آنها از عادی‌سازی روابط با اسرائیل، خواهد داشت.

پایان مذاکرات صلح بعد از پاسخ ایران به اسرائیل

پژوهش‌ها نشان می‌دهند که تروریسم و افزایش تلفات ناشی از حوادث تروریستی اثر منفی بر رشد اقتصادی دارند، در حالی که رشد اقتصادی مستمر می‌تواند باعث کاهش حوادث تروریستی شود.

تروریسم از طریق ایجاد ناامنی، کاهش ورود گردشگر و سرمایه‌گذاری در زمینه توریسم، بر اقتصاد تأثیر منفی می‌گذارد. این حوادث منابع مولد اقتصادی را نابود و منحرف می‌سازند و بودجه‌هایی که می‌توانستند برای بخش‌های مفید اقتصادی استفاده شوند، به تقویت امنیت اختصاص می‌یابند.

تحقیقات نشان می‌دهند که تروریسم باعث کاهش جریان سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی و تضعیف امنیت کشور می‌شود.

یک پژوهش بین رشد اقتصادی و فعالیت‌های تروریستی رابطه منفی پیدا کرده است، به‌ویژه در کشورهای کم‌درآمد. این مطالعه نشان می‌دهد که کاهش حوادث تروریستی می‌تواند به افزایش نرخ رشد اقتصادی منجر شود.

بر اساس یافته‌ها، رشد اقتصادی می‌تواند به عنوان ابزاری غیرمستقیم برای مبارزه با تروریسم عمل کند.

افزایش سطح درآمد افراد را از گرایش به اقدامات غیرقانونی دور می‌کند و کشورهایی که رشد اقتصادی مستمر دارند، با تعداد کمتری از حوادث تروریستی مواجه می‌شوند. بنابراین، تقویت رشد اقتصادی می‌تواند به کاهش ریسک بروز جنگ و حوادث تروریستی کمک کند.

حوادث تروریستی اثر منفی بر اقتصاد دارد

وقتی قرار باشد بین اعراب و اسراییل صلح شود.وقتی قرار است کشور فلسطین به رسمیت شناخته شود.

باید مقدماتش تکمیل شود.

حماس در حال حذف شدن از آینده فلسطین است.حزب الله لبنان باید به پشت رودخانه لیتانی عقب نشینی کند.و وقتی از جانب اعراب و خصوصا فلسطینیان تصمیم بر صلح و سازگاری با اسراییل باشد.قاعدتا جبهه مقاومت ، توجیهی نخواهد داشت و ایران نیز به عنوان پدرخوانده جبهه های مقاومت ردای رهبریش را آویزان خواهد کرد.

ترور هنیه ( رهبر ارشد حماس ) در شهر تهران ( رهبر معنوی جبه های مقاومت ) بدان معناست که فلسفه مقاومت دیگر به پایان خود رسیده است . برای خاورمیانه و جهان برنامه های جدید تری دارند.

از تحولات خاورمیانه پس از هفت اکتبر اینگونه برداشت میشود.که خاورمیانه قرار است آرایش جدیدی به خود بگیرد.

جایگاه ایران در تغییرات خاورمیانه


ولی به قول مافیا بازها ،در تحولات فعلی منطقه چند فکت وجود دارد که به استناد آنها می توان نتایجی را متصور بود.

⁃ میگویند همین اسمائیل هنیه شهید ، از حمله هفت اکتبر خبر نداشت و فقط چند فرمانده به صورت کاملا مخفیانه و به دور از چشمها و گوشهای تیز موساد برنامه حمله هفت اکتبر را پایه ریزی کردند
خب ، نتیجه چه شد؟
⁃ تخریب کامل غزه و تونلهایش
⁃ حذف حماس و رهبران ارشدش از معادلات سیاسی فلسطین

خیلی جالب است که ما علنا نفوذ موساد و سرویس های جاسوسی غرب را در تهران پذیرفته ایم ولی هنوز باور نداریم که احتمال دارد در پس حمله هفت اکتبر ، خود سرویس های مخفی اسرائیل و امریکا حضور داشته اند.
چرا که نتیجه چند ساعت هجوم خودسرانه به داخل خاک اسرائیل ، مجوز اینهمه کشتار و جنایت را برای اسرائیل صادر کرد.

⁃ فکت بعدی ، قوی شدن یمن از لحاظ نظامیست .
خیلی جالب است . کشور عراق ،تحت شدیدترین تحریمهای بین المللی و در مظلومانه ترین وضعیت بین المللی ، فقط به بهانه واهی داشتن سلاح های شیمیایی و مخفیکاری های اتمی ، با تمام مخالفتهای بین المللی مورد حمله قرار میگیرد و سربازان آمریکایی به صورت زمینی وارد عراق میشوند.و حکومت صدام را نابود میکنند.


ولی یک گروه تقریبا غیر دولتی در یمن ،موی دماغ آمریکا و اسرائیل شده و به هیچ عنوان هم زیر بار نمیرود ، هر روز هم به لحاظ نظامی پیشرفت بیشتری میکند.ولی جبهه غرب ، تصمیم قاطعی برای تضعیف و نابودی حوثیها ندارد.

پاسخ ایران به اسرائیل پشت پرده‌ها را باطل می کند

چرا خیلیها معتقدند آمریکا برای پیشبرد اهدافش ، القاعده و داعش را تولید و حمایت میکند ، هرچند در ظاهر این دو گروه بزرگترین دشمنان غربیها هستند . ولی همین امریکا امکان ندارد یک گروه شیعی را تجهیز و قدرتمند کند.
یعنی گروههای شیعی هیچ گاه ناآگاهانه منافع غرب را تامین نکرده اند!؟

وقتی گروههای سنتی مقاومت در حال تغییر استراتژی هستند.حوثیهای یمنی در این میان چه می‌کنند؟

⁃ سومین مسئله ای که قابل تامل است . پیشرفت نجومی و سرسام آور عربستان سعودی و امارات است. تا جایی که به قول دکتر محمد حسین ادیب این دو کشور روی هم ۱۶۰۰ میلیارد دلار سرمایه ای دارند که به پشتوانه آن صندوق سرمایه گذاری تاسیس کرده اند.به قول استاد ادیب ، این رفتار، توسط غربیها تحمل نمیشود و با قواعد سنتی استعماری جهان همخوانی ندارد. شاید دلیل پیشرفت عجیب حوثیها در شبهه جزیره عربستان ، لولوی آینده برای کشورهای ثروتمند عربی خلیج فارس است.

_ چهارمین فکت ، جنگ روسیه و اوکراین است. احتمالا برنده ای نخواهد داشت . اوکراین مجبور میشود که قید زمینهایش را بزند.و جنگ را تمام کنند . ولی نکته اینجاست که روسیه دیگر وارد سوئیفت نخواهد شد . هر کشوری که از سیستم بانکی جهان اخراج شود. بالاجبار باید تجارتش را در بازار سیاه مدیریت کند. احتمالا روسیه دیگر کمر راست نخواهد کرد.


شاید کسانی که برای دنیا نقشه میریزند. میخواهند با منابع سرشار و خدادادی کشور پهناور روسیه ، کشور پرچمعیت و کم توقع هند را جایگزین چین کنند و از این به بعد هندیها کارگران مجانی بلوک غرب باشند.

پشت پرده سیاست در خاورمیانه


اینها همه پیش فرضهایی بود که شاید هیچکدام نه درست باشد و نه اتفاق بیافتد.
ولی اگر این فکتها، قوی و به حقیقت نزدیک باشند.احتمالا برای ایران نقشه جدیدی در سر دارند.

اگر تحریمهای روسیه و ثروتهای کشورهای عربی خلیج فارس جایگزین مناسبی برای عراق و ایران باشند.
شاید نوبتی هم که باشد وقت آن است که ایران با یکسری تغییرات به متحد دشمنانش تبدیل شود. مردم ایران روی خوش زندگی را از حالا به بعد ببینند.

ولی اگر تمام این فکتها پوچ باشد و طراحان نظم نوین جهان برای ایران و ایرانی خوابهای آشفته دیده باشند. احتمالا به زودی دلمان برای این روزهای خوش تنگ خواهد شد.

پاسخ ایران به اسرائیل با همراهی گروههای مقاومت یک حمله گسترده خواهد بود. به همین دلیل مقامات ایرانی با وزرای خارجه کشورهای خاورمیانه و مقامات سازمان گفتگو کردند.