جامعه

پادشاهی و جمهوری؛ بررسی اقتصادی و مدیریتی دو مدل حکومتی

به گزارش سرمایه فردا، هانس هرمن هاپه، فیلسوف و اقتصاددان برجسته، در کتاب دموکراسی: خدایی که شکست خورد نظریه‌ای رادیکال درباره تفاوت میان پادشاهی و جمهوری ارائه می‌دهد. او معتقد است که پادشاهی نوعی حکومت خصوصی و جمهوری نوعی حکومت عمومی است، که این تفاوت در مالکیت دولت باعث تفاوت چشمگیر در مدیریت منابع، پایداری اقتصادی و توسعه پایدار می‌شود.

در سیستم پادشاهی، حاکم مالک دولت است، بنابراین همانند یک سرمایه‌گذار، تمایل دارد ارزش دارایی خود را حفظ و افزایش دهد. پادشاه به دنبال انتقال قدرت و ثروت به نسل‌های بعدی است و انگیزه‌ای برای غارت کوتاه‌مدت یا تخریب منابع اقتصادی ندارد. این ساختار تمایل به ثبات، سرمایه‌گذاری بلندمدت و ایجاد زیرساخت‌های پایدار را افزایش می‌دهد.

در مقابل، جمهوری‌های سوسیالیستی مانند شوروی کمونیستی، سوریه، لیبی، عراق و مصر از مالکیت عمومی گسترده و حکومت‌های کوتاه‌مدت رنج می‌برند. در این کشورها، عدم مالکیت فردی بر دولت موجب کاهش انگیزه‌های حفظ منابع و گسترش فساد ساختاری می‌شود. همچنین حکومت‌های موقتی مدیران پایین‌تر از مستبد باعث تصمیم‌گیری‌های کوتاه‌مدت، غارت منابع و برنامه‌ریزی اقتصادی ناکارآمد می‌شوند.

هاپه معتقد است که انتقال قدرت از پادشاهی به دموکراسی نه‌تنها باعث کاهش دخالت‌های دولتی نمی‌شود، بلکه موجب افزایش قدرت دولت و ناکارآمدی در مدیریت منابع خواهد شد. برخلاف باور رایج، گسترش مالکیت عمومی و حکومت اکثریت نه‌تنها کارآمد نیست، بلکه فساد را تشدید می‌کند. او در کتاب خود می‌نویسد: “در واقع، جایگزینی مونارشی با جمهوری به معنای قدرت کمتر دولت یا خودمختاری بیشتر نیست، بلکه به معنای جایگزینی دولت خصوصی بد با دولت عمومی بدتر است.”

این نظریه با واقعیت تاریخی کشورهای خاورمیانه سازگاری دارد. امیرنشین‌هایی مانند قطر، امارات و کویت با مدل حکومت خصوصی اداره می‌شوند و به همین دلیل نظم، زیرساخت‌های توسعه‌یافته، سرمایه‌گذاری گسترده و ثبات سیاسی دارند. در مقابل، جمهوری‌های عربی با مالکیت عمومی گسترده دچار فساد، بی‌ثباتی و نابودی سرمایه‌های اقتصادی و اجتماعی شده‌اند.

تفاوت میان پادشاهی و جمهوری صرفاً سیاسی نیست، بلکه تأثیر اقتصادی و مدیریتی عمیقی دارد. تجربه امیرنشین‌های خلیج فارس در مقایسه با جمهوری‌های سوسیالیستی نشان می‌دهد که مالکیت خصوصی بر دولت می‌تواند ثبات، پیشرفت اقتصادی و جذب سرمایه را تقویت کند، در حالی که مالکیت عمومی موجب فساد، سوءمدیریت و بحران‌های سیاسی می‌شود

modir

Recent Posts

بررسی عملکرد صنعت سیمان با وجود ناترازی ها

در سال‌های اخیر، عملکرد صنعت سیمان با رشد تقاضا، بهبود صادرات و اصلاح سازوکارهای فروش،…

20 ساعت ago

بازگشت روند صعودی بورس مشروط به چیست؟

اکنون تنها چیزی که می‌تواند قطار متوقف‌شده بورس را دوباره به حرکت درآورد، اراده‌ای سیاسی،…

22 ساعت ago

تاثیر سود نقدی فولاد مبارکه بر اقتصاد

در شرایطی که اعتماد عمومی به بورس کمرنگ شده، سود نقدی فولاد مبارکه برای سهامداران…

22 ساعت ago

برخورد سلیقه ای در بازار برنج

رئیس انجمن تأمین‌کنندگان و واردکنندگان برنج با تأکید بر لزوم حمایت از تولیدکنندگان داخلی و…

23 ساعت ago

قهرمان خاموش بازار سرمایه در روزهای افت

در روزهایی که بازار سرمایه با افتی فراگیر و کاهش قیمت در اغلب نمادها مواجه…

1 روز ago

چه کسی هستم وقتی روزنامه‌نگار نیستم؟

در سرزمینی که خانه‌ها موقت‌اند و تحریریه‌ها ناپایدار، آرزو شهبازی از تکه‌تکه شدن هویت حرفه‌ای‌اش…

1 روز ago