به گزارش سرمایه فردا، قاسم خرمی:چهارشنبه ۱۷ بهمن ۱۴۰۳، روزی سرنوشتساز برای بزرگترین شرکت خودروسازی ایران یعنی «ایران خودرو» بود. خوب و بد آن البته گذشت زمان تعیین میکند اما نوعاً یک واگذاری بسیار پرچالش و پرمنازعه اتفاق افتاد که به جز واقعه مصادره این شرکت در تیرماه ۱۳۵۸، رویداد مهمتری در عمر آن به وقوع نپیوسته است.
نگاهی به شش ماه گذشته
در این مدت ۶ ماههای که به ستاد وزارت صمت برگشتهام، اتفاقات و استدلالات مربوط به موافقان و مخالفان واگذاری ایران خودرو به شرکت قطعهسازی «کروز» را زیر نظر داشتم. حتی یک بار رصدی انجام دادم تا ببینم چه رسانههایی بیوقفه در حمایت از واگذاری ایران خودرو، تولید محتوا و انتشار خبر میکنند؟
نقش رسانهها در واگذاری ایران خودرو
بررسیها نشان میداد که طیف نسبتاً وسیعی از رسانههای کشور با جهتگیریهای سیاسی مختلف، خواستار واگذاری ایران خودرو به «کروز» بودند! معنای این حرف البته این نیست که همه این رسانهها تطمیع شده بودند، بلکه شرکت کروز توانست رسانهها و افکار عمومی و گروههای ذینفوذ و قدرتمندی را حول دوگانه «خصوصی/دولتی» بسیج کند و برنده جنگ روایتها باشد.
دیدگاه مسئولان درباره واگذاری ایران خودرو
حدود ۳ ماه پیش، با آقای مهندس اتابک، وزیر صمت، به صورت حضوری و خصوصی صحبت کردم که چنین فضایی درباره واگذاری ایران خودرو در رسانهها ایجاد شده است و نظر شما چیست؟ گفت که با اصل واگذاری و خصوصیسازی خودروسازیها مخالفتی ندارد اما این دو شرکت فعلاً زیانده و زمینخورده هستند و فضای رقابتی هم برای واگذاری وجود ندارد و نگرانم که این ثروت و سرمایه ملی آسیب ببیند.
ادعاها و پاسخها درباره واگذاری ایران خودرو
مدیران ایران خودرو در مخالفت با واگذاری سهام و مدیریت این شرکت، ادله تندتری داشتند. به گمان آنها تمام تخریبها و تحقیرهای این شرکت در برخی رسانهها، بیارتباط با این واگذاری نبود. این ادعا البته نیازمند راستیآزمایی است! اما آنها میگفتند که شرکت کروز، تاکنون دو صندلی از ۵ صندلی هیاتمدیره را در اختیار داشته است، پس چرا هیچ طرح و ایدهای را برای تحول و کاهش زیانهای این شرکت ارائه نکردهاند؟
نتیجه مدیریت دولتی در ایرانخودرو
در این میان آنچه مسلم است اینکه مدیریت دولتی در ایران خودرو و سایپا در طول ۴۵ سال گذشته، قرین توفیق نبوده است. مردم همه گونه ریاضتهای استفاده از خودروهای بیکیفیت داخلی را تحمل کردند و در جادهها کشته شدند تا شاید صنعت خودروسازی در ایران، رونق بگیرد اما این دو شرکت بزرگ خودروسازی، تقریباً همه فرصتهای اقتصاد ملی را تباه کردند و نتیجه همین شد که امروز دیگر کسی جرات نمیکند حتی در مقابل ادعای خصوصیسازی این شرکتها، مقاومت کند. خلاصه، مالباخته اصلی شرکتی که با نصف قیمت سه سال قبل واگذار میشود، مسلماً مردماند!
معرفی هیاتمدیره جدید ایران خودرو
در هر صورت، دیروز، مجمع ایران خودرو بدون حضور اعضای دولتی هیاتمدیره مجمع را برگزار و امروز هم مدیرعامل و اعضای هیاتمدیره جدید را معرفی کرد. اگر کروز از چالشهای حقوقی این واگذاری عبور کند، دو مسیر متفاوت پیش روی صنعت خودروسازی کشور، گشوده خواهد شد:
- یکی اینکه کروز بتواند هزینههای معاملاتی اداره ایران خودرو را کاهش دهد و با انتخاب مدیران شایسته و سرمایهگذاری جدید، صنعت خودروسازی کشور را نجات دهد.
- یک راه هم این است که کروز همانگونه که بارها گفته است، بگوید خودرو زیانده تولید نمیکند و خط تولید بخوابد و هزاران کارگر بیکار شوند و در عوض با قطعات وارداتی چیزی سر هم کند که هر چه باشد، دیگر نشانی از صنعت خودروسازی ملی نخواهد داشت.
چرخه تکراری و پرهزینه در واگذاری ایران خودرو
در این میان، آنچه بیش از همه مایه تاسف است، چرخه تکراری و پرهزینه تبدیل ایران خودرو از یک شرکت خودروسازی خصوصی و سودده به شرکت دولتی زیانده و سپس تلاش برای تبدیل مجدد آن به یک شرکت خصوصی آنهم با سوددهی احتمالی است!
خاطرات احمد خیامی از ایران خودرو
دیروز، من به این جملات از خاطرات احمد خیامی، موسس ایران ناسیونال (ایران خودرو) فکر میکردم و حقیقتاً دلم سوخت برای کسانی که جنگی بر سر ماترک آنها در جریان است اما خود آنها جایی به اندازه یک قبر در این مملکت نیافتند: در کتاب “پیکار سرنوشت ما” جمله جالبی نقل شده است: «من و برادرم محمود با کفشهای پاره به دنبال آرزوهایمان رفتیم. من حتی پول خرید یک پالتو را هم که پسانداز کرده بودم، صرف تهیه وسایل مورد نیاز برای کارواش و ماشینشویی کردم. ما دو برادر هرچه کار کردیم هم به جای اینکه صرف آسایش و رفاه زن و بچه کنیم، صرف پیشبرد کار ایران ناسیونال کردیم… قبل از آنکه برای خودمان خانه مهیا کنیم، ۳۵ درصد کارگران را صاحب خانه کرده بودیم.»