به گزارش سرمایه فردا، در حالی که تازهترین جداول رتبهبندی فوتبال باشگاهی آسیا نشانههایی از پیشروی ایران در قیاس با برخی رقبای غرب قاره را به نمایش گذاشته، اما هنوز سایه خطر بر سر سهمیههای قارهای ما سنگینی میکند. ماجرایی که با وجود امیدواریهای اخیر، همچنان میتواند ورق را برگرداند.
بر اساس آمار تازه منتشرشده از سوی پایگاه تخصصی footyranking، فوتبال ایران موفق شده است با امتیاز کلی ۵۷.۶۸۰ بالاتر از قطر بایستد؛ قطری که در حال حاضر ۵۵.۹۵۱ امتیاز دارد. این اختلاف اندک، ایران را در جدول ارزیابی کنفدراسیون فوتبال آسیا در جایگاه پنجم غرب آسیا قرار داده است. جایگاهی که در صورت تداوم، ۴ سهمیه برای باشگاههای ما به همراه خواهد داشت؛ ۲ حضور مستقیم در لیگ نخبگان آسیا، یک سهمیه پلیآف همین رقابت و یک جایگاه در لیگ قهرمانان آسیا.
برای لیگ بیستوپنجم و فصلهای آتی، این موقعیت روی کاغذ فرصتی طلایی است؛ بهویژه برای تیمهایی چون تراکتور، سپاهان و استقلال که با توان مالی و فنی بالاتر، توانایی نمایندگی فوتبال ایران در سطح اول قاره را دارند. اما این تصویر خوشرنگ، اگر با عملکرد مطلوب همراه نباشد، خیلی زود به خاکستری بدل خواهد شد.
هرچند سبقت گرفتن از قطر اتفاق مثبتی است، اما اختلاف کمتر از ۲ امتیاز در جدول آسیایی، عملاً به معنای شکنندگی جایگاه فعلی است. کافی است تیمهای ایرانی در لیگ نخبگان یا لیگ قهرمانان، با شکستهای زنجیرهای یا حذف زودهنگام روبهرو شوند تا تمام امتیازهای بهدستآمده در ماههای اخیر دود شود. در همین حال، قطریها که سرمایهگذاری کلان روی باشگاههایشان را ادامه دادهاند، با چند پیروزی مهم میتوانند فاصله را پر کنند و از ایران پیشی بگیرند.
در فصل پیش رو، ۳ باشگاه تراکتور، سپاهان و استقلال، سنگینترین بار مسئولیت را بر دوش دارند. این تیمها نهتنها باید به مرحله حذفی رقابتها برسند، بلکه هر پیروزی در مراحل گروهی و حذفی، تأثیر مستقیم بر حفظ رتبه ایران دارد. از همین حالا مشخص است حتی یک لغزش مقابل رقبای مستقیم، مثل تیمهای قطری یا سعودی، میتواند در پایان فصل برای سهمیههای ما تعیینکننده باشد.
اگر عملکرد نمایندگان ایران در سال آینده کمتر از حد انتظار باشد و در مقابل باشگاههای قطر در رقابتهای آسیایی خوش بدرخشند، سناریوی کاهش سهمیهها بسیار محتمل خواهد شد. این یعنی بازگشت به وضعیتی که تنها ۳ سهمیه نصیب فوتبال ایران میشود؛ وضعیتی که هم دست باشگاهها را برای حضور بینالمللی میبندد و هم از نظر مالی و اعتباری یک عقبنشینی به حساب میآید.
حفظ موقعیت آسیایی صرفاً به توان فنی تیمها در زمین ختم نمیشود. برنامهریزی مدیریتی، آمادهسازی بدنی بازیکنان برای تقویم فشرده بازیها، استفاده از بازیکنان خارجی باکیفیت و مدیریت صحیح اردوها و سفرها نیز بخشی از این مأموریت است. تجربه نشان داده باشگاههایی که این جزئیات را نادیده بگیرند، در رقابتهای قارهای خیلی زود از دور خارج میشوند.
رتبه فعلی ایران در ارزیابی کنفدراسیون فوتبال آسیا، هم یک موهبت است و هم یک هشدار. موهبت از این جهت که نشان میدهد در مسیر درستی برای بازپسگیری جایگاه خود در بین قدرتهای غرب آسیا حرکت کردهایم و هشدار از این بابت که سقوط دوباره به دلیل رقابت نفسگیر با قطر و دیگر مدعیان، در یک چشمبههمزدن ممکن است.
حفظ ۴ سهمیه آسیایی بیش از هر زمان دیگری به همت و عملکرد نمایندگان ایران وابسته است. در شرایطی که فاصله امتیازی با رقیب مستقیم بهشدت کم است، هر مسابقه آسیایی برای باشگاههای ما حکم یک فینال را دارد. پیروزیها نهتنها صعود تیمها را تضمین میکند، بلکه سپری است برای محافظت از جایگاه ایران در جدول. غفلت از این موضوع، میتواند ما را بار دیگر به عقب برگرداند و سهمیهها را قربانی کمکاری و بیبرنامگی کند.
اما مشکل فوتبال ایران از لیگ شروع می شود. در سالهای اخیر، هر هفته لیگ شبیه بازی دومینو بود؛ کافی بود یکی سقوط کند تا بقیه نیمکتها هم بلرزند. اما اینبار ورق برگشته. استقلال با تساویهایش، پرسپولیس با تردیدهایش و سپاهان با نوساناتش، همگی هنوز مربیان خود را نگه داشتهاند. زمزمه اخراج در محافل ورزشی پیچیده، اما تا امروز هیچ مدیری دست به ماشه نبرده است.
مرور گذشته در مهر ۱۴۰۴، تصویر متفاوتی نشان میدهد. فقط کافی است نگاهی به ۸ فصل اخیر بیندازیم تا عمق این تفاوت را درک کنیم. فصل قبل، پیش از رسیدن به هفته ششم، ۲ تیم طعم تغییر را چشیدند: استقلال با تصمیمی ناگهانی نیمکتش را لرزاند و خیبر خرمآباد هم مربیاش را از دست داد.
یک سال قبلتر، علیرضا منصوریان در سومین هفته رقابتها با فولاد خداحافظی کرد. در لیگ بیستودوم، صنعت نفت آبادان در هفته ششم حکم عزل رضا پرکاس را صادر کرد.
در لیگ بیستویکم، رکوردشکنی در ناپایداری رقم خورد؛ ۳ تیم در ۴ هفته اول مربی عوض کردند. مهاجری، ویسی و فیروز کریمی همگی قربانی نتایج ابتدایی شدند.
به عقبتر که برگردیم، فصول نوزدهم و بیستم هم پر از نامهایی است که نیمکت را زودتر از موعد ترک کردند. از منصوریان گرفته تا بگوویچ، از عبدالله ویسی تا خداداد عزیزی همه این چهرهها قربانی صبرِ کم مدیران شدند.
اما امسال، داستان دیگری در جریان است. لیگ بیستوپنجم نه با جنجال آغاز شد، نه با شوکِ استعفا. با گذشت ۲ فیفادی و چند توقف ملی، هنوز تمام تیمها با همان کادر فنی اولیه به مسیر ادامه میدهند. انگار مدیران برای نخستین بار تصمیم گرفتهاند به مربیانشان زمان بدهند.
درون باشگاهها کمتر صدای نارضایتی شنیده میشود و حتی در تیمهایی که نتیجه نگرفتهاند، بیشتر از برکناری، از «اصلاح و صبر» سخن گفته میشود. این یعنی نوعی تغییر رفتار در سطح مدیریت ورزشی؛ تغییری که شاید محصول تجربه تلخ سالهای گذشته باشد؛ جایی که تعویضهای شتابزده نه تنها مشکل را حل نکرد، بلکه بحران را عمیقتر کرد.
با این همه، کارشناسان هشدار میدهند آرامش فعلی میتواند از نوع آرامش قبل از توفان باشد. هفته هفتم در فوتبال ایران همیشه مرز صبر و تصمیم است. فیفادیِ اخیر فرصت اندیشه را فراهم کرد، اما نتایج بعدی ممکن است همه چیز را تغییر دهد. تیمهایی که به امید بازسازی از تعطیلات بازگشتهاند، حالا با فشار افکار عمومی روبهرو خواهند شد؛ بهویژه آنهایی که هنوز در نیمه پایین جدولند.
برای مدیران، ادامه ناکامی بعد از این نقطه یعنی از دست دادن کنترل افکار عمومی هواداران. آنها خوب میدانند یک شکست یا حتی دیگر میتواند صدای سکوها را به اعتراض تبدیل کند. بنابراین شاید نخستین اخراجی فصل در همین هفته هفتم رقم بخورد؛ نقطهای که معمولاً پرده تغییرات را بالا میبرد.
از زاویهای خوشبینانه، شاید این ثبات نشانه رشد فوتبال حرفهای باشد. مربیان جوانتری روی نیمکتها نشستهاند، قراردادها حرفهایتر بسته شده و مدیران یاد گرفتهاند پروژههای فنی را در بازه بلندمدت ارزیابی کنند. نیمی از تیمهای لیگ، پیش از آغاز فصل، کادر فنی خود را تغییر دادند. پس شاید دلیل آرامش فعلی، نه رضایت مطلق از عملکردها، بلکه نتیجه خانهتکانی تابستانی باشد؛ تیمها تازه در حال شناخت خودند و کسی عجلهای برای برهم زدن چیدمان ندارد.
در هر صورت، فوتبال ایران هرگز قابل پیشبینی نیست. نیمکتها همیشه زیر پای مربیان داغ است، حتی اگر فعلاً ظاهر آرامی داشته باشند. یک اشتباه داوری، یک گل در وقتهای تلفشده یا یک مصاحبه بیموقع میتواند موجی بسازد که نیمکتها را یکییکی ببلعد.
هواداران فوتبال در ایران این چرخه را بهخوبی میشناسند: وعده فرصت و ثبات، چند نتیجه بد، خشم سکوها و سپس حکمِ خداحافظی.
تا این لحظه، لیگ بیستوپنجم دریایی آرام بوده، اما همه میدانند زیر این سطح براق، جریانهای خطرناک پنهانند. فقط باید منتظر سوت آغاز هفته هفتم بود تا فهمید آیا این آرامش ادامه خواهد داشت یا اولین موج، نخستین قربانی را از نیمکت کنار میگذارد. کسی چه میداند؟ شاید پایان همین هفته اخراجها یا استعفاها شروع شود.
رئیسکل بانک مرکزی از هدفگذاری تورم در کانال ۳۰ درصدی برای سال جاری خبر داده…
کارشناسان معتقدند در حال حاضر مسائل پیچیدهای سیاست خارجی ایران و ماندن وعدههای اقتصادی روی…
اگر زندگی مجموعهای از انتخابهاست، تئاتر «کتابخانه نیمهشب» فرصتی است برای بازگشت به لحظاتی که…
نعمتالله آغاسی فقط یک خواننده نبود؛ او صدای زیست روزمره مردمی بود که شادی را…
در ایران، مجوز اکران فیلم نه پایان مسیر، بلکه آغاز یک آزمون محلی است. فیلمی…
خرید تجهیزات سفر میتواند میلیونها تومان هزینه داشته باشد، اجاره لوازم طبیعتگردی راهی تازه برای…