نژادپرستی در غزه

نژادپرستی در غزه

انگیزه‌های نژادپرستی زمینه های جنایت و کشتار کودکان را فراهم می کند. نژادپرست تصور نمی کند که در حال کشتن است بلکه باور دارد که در حال خالص سازی است.

به گزارش سرمایه فردا، احمد ایزدی‌طامه: اصولاً شکنجه و قتل انسان، بخصوص زنان و کودکان از عهده هر کسی ساخته نیست و انجام آن نیازمند افرادی با مختصات شخصیتی خاص و با یک پشتوانه فکری و هیجانی ویژه است. بسیاری از مجرمان حرفه‌ای که به راحتی مردان را به قتل می رسانند، از آزار و کشتن کودکان عاجزند. انگیزه کشتار برنامه‌ریزی شده ی کودکان را باید در عوامل پیچیده شخصیتی آمران و انگیزه‌های نژادپرستی جستجو کرد.

تعصبات و عقاید دینی

یکی از انگیزه‌های فجایع انسانی در سطح خرد و کلان را باید در کج فهمی ها و تعصبات دینی و مذهبی گروهی از دینداران جستجو کرد. دین ، مانند یک بسته آموزشی است که هر کسی بر اساس شخصیت خود ، بخشی را انتخاب و تصور می کند که به تمام حقیقت دین دست یافته است. در طول تاریخ ، کشورگشایی‌ها ، جنایات و کشتار فراوانی مانند آنچه داعش با زنان و دختران کرد ایزدی انجام داد ، به نام دین صورت گرفته است که بخش زیادی از کشته شدگان این جنایات زنان و کودکان بوده اند.

این دست از تعصبات و کج فهمی های دینی در بین گروهی از متدینان ادیان ابراهیمی، محرک بسیاری از جنایت ها در طول تاریخ بوده است. افراد متعصب ، جدای از مذهب ، دین ، ملیت و تحصیلات از لحاظ شخصیتی بسیار به هم شباهت دارند. از این جهت بین شخصیت خاخام صهیونیستی که یهودیان را قوم برگزیده و از رود تا رود را ارض وعده داده شده یهوه (خدای یهودیان) می داند و فتوا به جنایت می دهد و از کشته شدن بیش از شش هزار کودک در طی یکسال ابراز خرسندی می کند.

این نوع دین داران از نظر شخصیتی «یقین‌گرا» اند. آنها یقین دارند که برگزیده اند؛ فهم آنها از دین تنها فهم ممکن است. برای خدا شلیک می کنند عمل آنها مورد تأیید خدا است و برای ماموریتی آخرالزمانی برگزیده شده اند. به تعبیر نیچه ، آنچه انسان را به دیوانگی می کشاند ، یقین است ، نه شک.

انگیزه‌های نژادپرستی

یقین‌گرایی ، به آنها احساس ایمنی کاذب درونی بالایی می دهد و به همین دلیل در حوزه فکر و عمل کشته شدن دیگران را تأیید و با ارزش می دانند. زمانی که این افراد به قدرت هم دست پیدا کنند ، امنیت بیرونی را نیز به دست می آورند و جمع این دو امنیت ، دیوانگی مورد نظر نیچه را رقم می زند.

انگیزه‌های نژادپرستی نیز زمینه های جنایت و کشتار کودکان را فراهم می کند. نژادپرست تصور نمی کند که در حال کشتن است بلکه باور دارد که در حال خالص سازی است و با از میان برداشتن نژاد «بد» و بقای نژاد «خوب» در حال خدمت به بشریت است. جنایات نازی ها در جنگ جهانی دوم ، آپارتاید در آفریقای جنوبی و سوزاندن سیاه پوستان به دست سفید پوستان در آمریکا ریشه در چنین انگیزه هایی دارد.

این ترکیب، انگیزه‌های بسیار محکم‌تری از تجزیه آنها برای جنایت‌پیشگی و کودک‌کشی فراهم می سازد و به جنایت رنگ تقدس بیشتری می دهد. خاخام صهیونیستی که از یک طرف خود را بنده ی برگزیده خدا و از طرف دیگر، قوم یهود را ناب و برگزیده ی می داند. چنان انرژی روانی‌ای پیدا می کند که به راحتی از کشتن هفده هزار زن و کودک در بیمارستان ، مدرسه و اردوگاه ابراز خرسندی می کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *