بازار سهام ایران و نشانه‌های یک ارزان‌فروشی تاریخی

بازار سهام ایران و نشانه‌های یک ارزان‌فروشی تاریخی

نسبت P/B بازار سهام ایران به سطح ۱.۷ رسیده نزدیکی به کف تاریخی یک دهه اخیر که در ادبیات مالی به معنای حاشیه ایمنی بالا تعبیر می‌شود. این عدد، نه فقط یک شاخص مالی، بلکه بازتابی از وضعیت فرسایشی بازار، ناکارآمدی سیاست‌های کلان و فرصتی استراتژیک برای سرمایه‌گذاران بلندمدت است.

به گزارش سرمایه فردا، در فضای پرنوسان بازارهای مالی، گاهی یک عدد می‌تواند روایت‌گر یک دوره کامل باشد. نسبت قیمت به ارزش دفتری (P/B) بازار سهام ایران اکنون در سطح ۱.۷ ایستاده سطحی که در تاریخ یک دهه اخیر، تنها در شرایط خاصی دیده شده و امروز بار دیگر به‌عنوان نشانه‌ای از کف قیمتی بازار خودنمایی می‌کند. این نسبت، به زبان ساده یعنی ارزش بازار شرکت‌ها تقریباً معادل ارزش خالص دارایی‌های ثبت‌شده در دفاتر مالی آنها شده است؛ وضعیتی که در ادبیات مالی، «حاشیه ایمنی بالا» نام دارد و برای سرمایه‌گذاران صبور، به‌مثابه چراغ سبز ورود است.

بازار سهام ایران در حال تجربه یکی از دوره‌های تاریخی تخفیف قیمتی است. نسبت P/B که از سال ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۸ در محدوده نرمال ۱.۶ تا ۳.۵ نوسان داشت، در سال‌های ۱۳۹۸ و ۱۳۹۹ با جهش نقدینگی به اوج بی‌سابقه ۱۲ رسید، ابرحبابی که با ترکیدن آن، روندی فرسایشی آغاز شد و اکنون بازار در سطح ۱.۷ ایستاده است.

اما این عدد، تنها ظاهر ماجراست. در شرایط تورمی، ارزش واقعی دارایی‌های شرکت‌ها بسیار بیش از ارقام ثبت‌شده در ترازنامه‌هاست. بنابراین، تخفیف واقعی بازار حتی عمیق‌تر از نسبت ۱.۷ است. این وضعیت، اگرچه برای سرمایه‌گذاران کوتاه‌مدت نگران‌کننده است، اما برای نگاه‌های بلندمدت، فرصتی کم‌نظیر برای خرید دارایی‌های واقعی اقتصاد با قیمت‌هایی پایین‌تر از ارزش ذاتی محسوب می‌شود.

دلایل اصلی این افت تاریخی را می‌توان در سه محور خلاصه کرد:

  • بازدهی ضعیف دارایی‌ها (ROE پایین): ناشی از قیمت‌گذاری دستوری، رشد هزینه‌ها و سرکوب نرخ ارز.
  • نرخ بهره بالا (۳۶٪): که هزینه فرصت سرمایه‌گذاری در سهام را افزایش داده و تقاضا را سرکوب کرده است.
  • ارزش‌گذاری دفتری کمتر از واقع: در شرایط تورمی، دارایی‌ها در دفاتر مالی با ارقامی ثبت می‌شوند که فاصله زیادی با ارزش واقعی دارند.

در نهایت، نسبت P/B=۱.۷ نه فقط یک عدد، بلکه نشانه‌ای از وضعیت فعلی بازار است، بازاری که در کف قیمتی ایستاده و منتظر اصلاح سیاست‌های کلان، بهبود سودآوری شرکت‌ها و بازگشت اعتماد سرمایه‌گذاران است. برای آنان که به آینده اقتصاد ایران امیدوارند، این نقطه می‌تواند آغاز یک دوره جدید باشد؛ دوره‌ای که در آن، خرید در کف، به ثمر نشستن صبر و تحلیل خواهد بود

دیدگاهتان را بنویسید