به گزارش سرمایه فردا، بعد از ترور هنیه در تهران عدهای آن را دسیسه اسرائیل برای جنگ میدانند. اما باید بازدارندگی ایجاد کرد. به همین دلیل دوراهی موشک یا مذاکره پیشروست.
عبدالرحیم اباذری: هر وقت مسئولان جمهوری اسلامی ایران اراده ای کردند تا با دنیای غرب و آمریکا وارد مذاکره حتی غیرمستقیم شوند ، فوری ایادی داخلی و خارجیِ موساد و شخص نتانیاهو جمع شده و با دسیسه های مختلف مانع از آن شدند ؛ نمونه بارز آن ماجرای برجام بود که با تمام وجود شاهد کارشکنی های همه جانبه آنها در سطح بسیار وسیع و شکننده بودیم. این مسأله نشان میدهد از بین دو گزینه موشک یا مذاکره کدام موثر تر است.
اخیرا نیز وقتی شعارهای انتخاباتی آقای پزشکیان ، مبنی بر تنش زدایی و گفتگو با همه کشورهای جهان را ناظر بودیم و این تفکر مورد استقبال اکثریت مردم قرار گرفت ، محافل صهیونیستی را به شدت نگران و مضطرب ساخت و آنها را به جنایت بزرگی که منتهی به ترور شهید اسماعیل هنیئه شد واداشت تا بدین وسیله فضای سیاسی کشور و جهان را همچنان متشنج سازند و دوباره جلوی روند صلح ، اصلاح جهانی را بگیرند و از سوی دیگر به جنایت ها و ناکامی های خود در غزه سرپوش بگذارند. در این مورد به چند نکته باید عنایت بیشتر داشت:
۱ – اصل انتقام و مقابله به مثل حق مسلم جمهوری اسلامی ایران است، اما یک سری اصول و مبانی دیگر هم وجود دارند که نباید در یک چنین رخدادهایی، زود « جو گیر » شد و بهانه بیشتر به دست دشمن داد. به گفته اکثر کارشناسان سیاسی یکی از اهداف این گونه ترورها کشاندن پای ایران به جنگ مستقیم با آمریکا و اسرائیل است ؛ پس این آژیر خطر همیشه باید آویزه ی گوشمان باشد.
افزون بر این ، معنای انتقام فقط مقابله به مثل نیست ، می توان از راه های دیگری هم طرفِ مقابل را گوشمالی داد که به مراتب شکننده تر از انتقام ظاهری و مرسوم باشد به شرطی که چه کسانی مسئولیت این امور را بر عهده داشته باشند.
۲ – سوال مهم این که ، این قاعده ی موشک بازی های بی حاصل و دور و تسلسل های باطل تا کی می خواهد ادامه داشته باشد؟ اکنون چند سالی است مرتب آنها ترور می کنند و ما هم تهدید به انتقام سخت می کنیم و بعضی تلافی هایی هم انجام دادیم.اما نقش بازدارنگیِ تبادل موشک ها چه میزان موفق آمیزبوده است؟
به غیر از این که شخصیت های بزرگ هستهای ، علمی ، نظامی و دیپلماسی را از دست بدهیم و به سوگشان بنشینیم چه سودی حاصل ما شده است؟ البته مقام شهدا رفیع است و هیچ شکی در آن نیست. اما وقتی جنگ فرسایشی شد به یقین ما پیروز میدان نخواهیم شد. به همین دلیل مشخص است که موشک یا مذاکره کدام موثر است.
با توجه به این که ما تجربه هشت سال جنگ داریم و بعد، تجربه صلح پایدار را پشت سر گذاشتیم و نشان دادیم که با آدم های دیکتاتور و دیوانه ای مثل صدام هم می شود به گفتگو نشست و او را به تسلیم واداشت ، چرا از این تجربه مبارک استفاده نمی کنیم؟ چرا یکی مثل هاشمی رفسنجانی نیست آبرو و حیثیت خود را در طبق اخلاص بگذارد ، فدایی رهبر و ملتش شود و جلوی جنگ طلبان بایستد و کشور، انقلاب و نظام را از این دور و تسلسل نحس خلاصی سازد؟
۳ – موضوع مهم دیگر نفوذ و رسوخ ایادی خارجی به رده های گوناگون در جمهوری اسلامی ایران است که در کنترل ، مهار و ریشه کن کردن آن نباید غفلت کرد. اهمیت این موضوع نیز به مراتب از موضوع قبلی « انتقام گیری » بیشتر است ؛ چرا که در میان این دو رابطه عِلی _ معلولی وجود دارد؛ اگر بر نفوذ غلبه کنیم ، حتما ترور ریشه کن خواهد شد.
متاسفانه در سال های گذشته ترورهایی در روز روشن و در قلب پایتخت و غیره از شهدای دانشمندان هسته ای گرفته تا شهید فخری زاده ، شهید خدایی، شهید حاج قاسم و حتی شهدای خدمت، نشان می دهد بدون همکاری ایادی داخلی هرگز نمی توانست به مرحله عمل برسد.
پدیده شوم نفوذ یک واقعیت انکار ناپذیری است که اکثر دلسوزان به آن اذعان دارند و اظهارات آقایان: یونسی وزیر اطلاعات اسبق و محسن رضایی و کلید واژه ای مانند « حمید مولانا » سرنخ مناسبی برای آغاز تحقیق پیرامون این موضوع می توانند باشند.
۴- نکته مهم دیگر، کنترل و مهار برخی محافل تندرو و آدم های افراطی است که با عملکردها و حرف های نامتعارف و ناشیانه همیشه برای نظام ، انقلاب و مردم هزینه به بار می آورند. راستی چرا در این ۴۵ سال حتی یک نفر از اینها ترور نشده است و چرا فقط هر کسی ندای گفتگو سَر می دهد ، تَن می دهد و ترور می شود؟ آیا احتمال نمی دهید شهیدان : رئیسی و عبداللهیان نیز قربانی همین روند شوم شدند؟ چون به دنبال مذاکره و احیایِ جدیِ برجام بودند!؟ این موضوع نیز نشان میدهد کدام یک از گزینههای موشک یا مذاکره موثر هستند.
به نظر می رسد آقای مسعود پزشکیان با توجه به گفتمان تنش زدایی که در حقیقت محافل صهیونیستی را به تکاپو انداختهاند. این ظرفیت را دارد بین موشک یا مذاکره دومی را انتخاب کند. با گفتگو و مذاکره با دنیای غرب ، دولت غاصب اسرائیل را در انزوای کامل قرار دهد بدون این که هزینه های دهشتناک جنگ و موشک پراکنی ها را داشته باشد. البته پیگیری صلح ، اصلاح ، گفتگو و مذاکره سخت تر از جنگ و خونریزی است و هزینه خاص خودش را دارد، خرابکاری از هر کسی بر می آید ، اما صلح و اصلاح هُنَر می خواهد و مَرد کُهَن.
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا