فقر و مشکلات رفتاری کودکان
فقر و مشکلات رفتاری کودکان

نتایج یک مطالعه توسط سینگ و غندور نشان می‌دهد که سطح پایین اجتماعی-اقتصادی خانوار (SSE) با مشکلات رفتاری کودکان مرتبط است.

به گزارش سرمایه فردا، زندگی در فقر یک عامل استرس‌زا است که ممکن است بر مراحل مختلف رشد عصبی تأثیر بگذارد. فقر اثرات خود را بر تغذیه، امکان فعالیت بدنی و وضعیت روانی مادر گسترش می‌دهد. باعث افزایش سطح کورتیزول می‌شود، هورمونی که با تغییرات در اتصال شبکه‌های عصبی در جنین‌ها مرتبط بوده است. مطالعات نشان داده‌اند که هیپوکامپ بیشترین منطقه‌ای است که در معرض اثرات نوروتوکسیک کورتیزول و استرس قرار می‌گیرد، به ویژه در مرحله پیش از تولد و اوایل زندگی پس از زایمان، با شواهدی از تغییرات مورفولوژیکی در حجم این منطقه که منجر به نقص‌های شناختی و عصبی می‌شود. علاوه بر این، وضعیت اجتماعی-اقتصادی پایین و عوامل استرس‌زا از عوامل محدودیت رشد داخل رحمی هستند و همچنین به نظر می‌رسد که زایمان زودرس را تسهیل می‌کنند، عواملی که خطر رشد نامناسب عصبی را افزایش می‌دهند؛ با این حال، مکانیزم‌های این دخالت‌ها همچنان نامشخص است.
مهم است که تأکید کنیم هیپوکامپ یک ساختار از سیستم عصبی است که به طور نزدیک با توانایی یادگیری و حافظه مرتبط است. رشد هیپوکامپ به سرعت اتفاق می‌افتد، به‌ویژه در دو سال اول زندگی و تا حدود ۹ تا ۱۱ سالگی به حداکثر حجم خود می‌رسد. در این زمینه، کودکانی که با محرومیت اجتماعی-اقتصادی زندگی می‌کنند، رشد آهسته‌تری در منطقه هیپوکامپال دارند و این تفاوت ساختاری ممکن است با گذشت زمان بیشتر شود. با این حال، هیپوکامپ تنها ساختاری نیست که در مطالعات اصلی به آن اشاره شده است. رشد نواحی مانند آمیگدال، تالاموس و جسم مخطط که با پردازش احساسات و پاداش مرتبط هستند نیز به نظر می‌رسد با مسائل مربوط به محرومیت اجتماعی-اقتصادی (SSE) ارتباط داشته باشند.

تاثیر اقتصاد بر مشکلات رفتاری کودکان

نتایج یک مطالعه توسط سینگ و غندور نشان می‌دهد که سطح پایین اجتماعی-اقتصادی خانوار (SSE) با مشکلات رفتاری کودکان مرتبط است، به طوری که کودکان خانواده‌های با تحصیلات و درآمد پایین ۱.۹ تا ۳.۷ برابر بیشتر احتمال دارد که از مشکلات رفتاری شدید رنج ببرند نسبت به کودکان خانواده‌های با شرایط بهتر، صرف‌نظر از شرایط محله، ساختار خانواده و نژاد/قومیت. در مطالعه‌ای جداگانه که در ایالت سئارا، برزیل توسط کوریا و همکاران انجام شد، مشخص شد که درآمد ماهیانه خانواده، طبقه اجتماعی و سطح امنیت غذایی کودکان دو تا شش ساله از خانواده‌های با وضعیت اجتماعی-اقتصادی پایین، به شدت با تأخیرهای رشد مرتبط است.
هیر و همکارانش یک مطالعه طولی چند مرکزی در ایالات متحده انجام دادند که نشان داد سطح پایین اجتماعی-اقتصادی (SSE) با رشد غیرعادی ساختارهای مغزی که احتمالاً در رشد تحصیلی نقش دارند، مانند لوب پیشانی، لوب گیجگاهی و هیپوکامپ مرتبط است. این مطالعه نشان داد که کودکانی که در معرض منابع مالی کمتر بودند، حجم ماده خاکستری کمتری داشتند و تأخیرهای رشدی بیشتری را نسبت به کودکانی که در فقر کمتری زندگی می‌کردند، تجربه کردند.
در یک فراتحلیل توسط تیلور و بارچ، ارتباطی بین کاهش کنترل مهاری (IC) و عملکرد ضعیف تحصیلی شناسایی شد. مطالعات تحلیل‌شده تأثیرات منفی قابل توجهی از فقر، کنترل مهاری پایین، رفتارهای برون‌سازی، رفتارهای درون‌سازی و عملکرد مدرسه را نشان دادند، که این تأثیرات با توجه به محیط اجتماعی و مدت زمان مواجهه با چنین شرایطی متفاوت بودند.
گالر و همکارانش تأثیرات منفی شناخته‌شده سوءتغذیه بر رشد عصبی کودکان را برجسته کردند و ارتباطات قوی بین کمبود پروتئین و ریزمغذی‌ها با عملکرد شناختی، توانایی‌های ذهنی، ضریب هوشی (IQ)، نقص‌های رفتاری و توجه، و آتروفی مغزی را نشان دادند.