هدف مشروطه چه بود
هدف مشروطه چه بود

هدف مشروطه جبران عقب‌ماندگی ایران بود. همچنین حاکمیت ملی و حکومت قانون بر کشور استوار شود. این آغازگر ملی‌گرایی در ایران بود.

به گزارش سرمایه فردا، نخستین تلنگر آگاهی بخش که ما را بدین راستینه ( واقعیت ) آگاه نمود که عقب مانده ایم و در مقایسه با روسها و غرب پیشرفتی نداشته ایم ، در جنگهای ایران و روس در روزگار فتحعلی شاه قاجار ، به ما زده شد.


آنجا که عباس میرزا شاهزاده ی دردمند قاجار از ژوپر فرانسوی ، برافروخته و خشمگین می پرسد :
بیگانه! به من بگو ما چرا شکست خوردیم؟! ( از روسها) ،
چرا آنها پیشرفته تر اند؟


این پرسش دردمندانه ، چرایی ساز و سبب ساز این شد که ما برای جبران عقب ماندگی نسبت به روس‌ها و غرب فزونتر از ما ، بایستی از دانش و تمدن برتر روزگار ، یعنی باختر زمین‌ بهره بگیریم.


از این رو ، عباس میرزا گروهی از دانشجویان را برای دانش آموختن به غرب روانه کرد .


در نهایت آشنایی ما با باخترزمین از رهگذر : دانشجویان ، جهانگردان ایرانی همچون حاج سیاح ، فرستادگان و سفیران ایرانی به عثمانی ، روسیه و اروپا، روزنامه نگاری ، مسافرت‌های شاهان قاجار به اروپا و…
با تمدن و جامعه ی غرب ، سبب ساز آگاهی ما به اروپا و آگاهی به این واقعیت شد که آنان پیشرفته و توسعه یافته و ما عقب مانده ایم . این عقب ماندگی بویژه در زمینه شیوه ی کشورداری و حکمرانی ، خود را نشان می‌داد.


این آگاهان و شوریدگان : روشنفکران دانش آموخته و اروپا دیده ، قائم مقام فرهانی ، امیرکبیر ، میرزا حسین خان سپهسالار در راستی نخستین مشروطه خواهان بودند که بدنبال ایجاد تحول در جامعه و سیاست ایران ، بویژه در زمینه کشورداری دوان بودند .

در واقعیت و راستی ، آنان مشروطیت و بهره مندی از دستاوردهای تمدن برتر را تنها راه جبران عقب ماندگی ما می‌دانستند.

نقش غربی‌ها در دوران مشروطه

آرمانهایی که مشروطه بدنبال آن بود را در سه دسته می‌توان برشمرد :

۱- حاکمیت ملی و حکومت قانون ،
۲- غبار روبی از سیمای هویت ملی و خویشتن تاریخی ایرانیان و آشتی با آن ، مشروطه و روشنفکران مشروطه آغازگر ملی‌گرایی در ایران معاصر بودند.

۳- استقلال ملی.

مشروطیت برای نخستین بار در تاریخ ما فریادگر و منادی ایجاد پارلمان ( مجلس نمایندگان) و دستگاه قضا بود و از این رهگذر حاکمیت قانون را وعده داد ، قانون اساسی مشروطه اشکارا به برابری همه ی ایرانیان در برابر قانون اشاره کرده است . نخستین مجلس نمایندگان در قاره ی آسیا را ایرانیان بنیان نهادند.

این آموزه ها برای نخستین بار در تاریخ ایران و جامعه بیداد زده ی روزگار قاجار مطرح می‌گردید که یک شگفتی در خاورمیانه بود.

مشروطه بدنبال مشروط و مقید کردن قدرت و حکومت و پاسخگو کردن آن در برابر ملت بود ، مشروطیت گرچه نهاد کهن‌ پادشاهی در ایران را از میان نبرد ، اما آنرا در چارچوبی حقوق بنیان مقید و ضابطه مند کرد و اختیارات بی حد و حصر را از پادشاه بعنوان جایگاه و مقام مادام العمر گرفت.


اقدامات مجلس اول و دوم مشروطه به روشنی گویای این راستینگی( واقعیت است ) ، از دیگر سو آنچه مشروطه در ایده ، باور و تئوری نیز بدنبال آن بود ، همین بود.
پایه گذاری دستگاه قضا ، دادگستری نوین و عدلیه و تفکیک آن از دیگر قوای حکومتی ، از دیگر اقدامات و آرمانهای مشروطه بود ، اصلی که از پایه های حاکمیت ملی است.


آزادی بیان ، آنهم در جامعه ی بشدت سنتی و استبداد زده ی ایران عصر قاجار رهاورد دیگرِ مشروطیت بود که این خود از لوازم حاکمیت ملی است . روزنامه های آغاز مشروطه و اندازه ی آزادی آنها گواهی بر این ادعاست .

نظارت بر دربار و شاهزادگان و دخل و هزینه های آنان و نظارت بر والیان حکومتی از جمله آموزه های مشروطه و اقدامات مجلس دوره ی نخست بود که در راستای برپایی حاکمیت ملی دنبال شد.

یکی از بنیانی ترین آموزه های مشروطه رویارویی با نفوذ بیگانگان ، کم کردن نفوذ آنان و پاسداشت استقلال ملی بود ، که هم در آرمان مشروطه و هم در زمره ی اقدامات مجلس نخست مشروطه بود .

با اینکه ملت ایران یک ملت تاریخی و کهن است ، اما طرح مفهوم “ملت” در قامت مدرن آن، برای نخستین بار و تعریف باشندگان ایرانی ( مردم ایران ) در قالب یک ملت ، از دیگر دستاوردها و آموزه های مشروطه بود . شایان گفتن است که جملگی پی ریزان اندیشه ی مشروطه خواهی ملی گرا و پایه گذاران ملی گرایی نوین مشروطه خواهان بودند.

تاکید بر دانش آموختن و تحصیل بانوان دیگر رهاورد مشروطه بود .

پایه ی بنیانی تحقق حاکمیت ملی انتخابات است ، انتخابات و صندوق رای را مشروطیت برای نخستین بار برای ایرانیان به ارمغان آورد.


مشروطه چون سودای حاکمیت ملی داشت ، بدین سبب تامین استقلال دو حوزه ی مذهب و دولت را دنبال می‌کرد.

آرمانهای مشروطیت و آنچه روشنفکران ایرانی در سر داشتند ، هیچگاه نهادینه و تثبیت نشد ، در نتیجه مشروطیت همچنان پروژه ای ناکام و نامراد است.

تاکید بر مشروطه خواهی ، تنها برای برجسته کردن آرمان حاکمیت قانون است .

تاثیر دخالت‌ها و اهریمن خویی های بیگانگان ( روس و انگلیس ) بر ناکامی مشروطه سرفصلی مستقل است که باید بدان پرداخت.