انگیزههای مدیریت اخلاقی را میتوان: عدالت، انصاف و دیگر خواهی دانست. مدیریت اخلاقی اهداف سودآوری، قانون مداری و اخلاق را هم لازم میداند و هم مطلوب.
به گزارش سرمایه فردا، مدیریت بالاترین تطابق را با رفتارها و استانداردهای کاری اخلاقی دارد. در مقابل انگیزههای خودخواهانه ای که در مدیریت غیراخلاقی وجود دارد، مدیریت اخلاقی موفقیتها را تنها در چهارچوب مفاهیم معنادار اخلاقی دنبال میکند.
نخست، مدیران اخلاقی باید مانند همهی انسانهای اخلاقمدار، اخلاقی رفتار کنند و تصمیم بگیرند و در وهلهی دوم، مدیریت اخلاقی باید در نحوهی تعاملات روزمره با دیگران، در نگرشهای خود، در روشهایی که دیگران را تشویق میکنند و مسیری که سازمان را در آن پیش میبرند، اخلاقی «رهبری» کنند.
مدیریت اخلاقی هم آشکار است و هم پنهان. قسمت آشکار، شیوهی همکاری مدیر با دیگران است، رفتاری که در جمع نشان میدهد و نحوهی سخن گفتن و عمل کردن او. جنبهی پنهان مدیریت اخلاقی در شخصیت، فرآیند تصمیمگیری، ساختار ذهنی، ارزشها و قواعدی است که ترسیم میکند و نیز در شجاعتش برای تصمیمگیریهای اخلاقی در شرایط سخت قرار دارد.
مدیران اخلاقی، همیشه اخلاقمدار هستند، نه فقط وقتی کسی مواظبشان است. آنها همواره بر اساس اخلاق رفتار میکنند و بارها ثابت کردهاند اخلاق جزئی ضروری از نظام فکری و فلسفیای است که برای فهم دنیا و ارتباط با آن استفاده میکنند.
اخلاقیات را نمیتوان مدیریت کرد: اخلاقیات مدیریت میشوند اما اغلب به صورت غیرمستقیم. مثلاً رفتار بینان گذار سازمان یا مدیر فعلی سازمان بر رفتار کارکنان در محیط کار به شدت تأثیر میگذارد و حتی هدایت کننده رفتار آنهاست.
اولویتهای استراتژیک (حداکثر کردن سود، افزایش سهم بازار، کاهش هزینهها و…) تأثیر زیادی بر اخلاق کارکنان دارد؛ قوانین و مقررات مستقیماً بر رفتارها درجهت اخلاقی تر شدن (به گونهای که ضرر و زیان ناشی از رفتارها بر اجتماع به حداقل برسد) مؤثر است. استراتژی عملیاتی مدیریت اخلاقی عبارت است از: زندگی منطبق با استانداردهای معتبر اخلاقی و محدود شدن به فرصتهای اقتصادی اخلاقی و رفتار سازمانی و مدیریتی محدود به چارچوب اخلاق.
در حالی که داشتن سابقه مکتوب از منشور اخلاقی خوب است، اما اگر مدیریت ارشد نتواند رفتار اخلاقی لازم را مدل کند آن منشور معنای خود را از دست میدهد زیرا کارکنان همیشه مراقب این موضوع هستند. آنها به این نکته توجه میکنند که آیا شرکت به اصول اخلاقی که تعیین کرده است پایبند است یا اینکه صرفاً در حال پرداختن است. فرهنگ شرکتی همیشه از بالا شروع میشود.
مدیران باید بر اساس رفتار اخلاقی خود به عنوان بخشی از ارزیابی عملکرد سالانه ارزیابی شوند. ارزیابی آنها باید شامل سوالات خاصی در مورد اینکه چگونه تصمیمات آنها با قوانین اخلاقی مطابقت دارد، باشد. مدیران ارشد نیز باید بر اساس ابزارهایی که برای دستیابی به اهداف اخلاقی خود استفاده میکنند و همچنین نحوه منتهی به اهداف، مورد ارزیابی قرار گیرند.
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا