فلسفه هایدگر چیست
فلسفه هایدگر چیست

فلسفه هایدگر یکی از مهمترین بنیان های مکتب اگزیستانسیالیزم بود. هرچند سرچشمه اگزیستانسیالیسم به قبل از هایدگر یعنی گابریل مارسل برمی گردد.

به گزارش سرمایه فردا، احمد فعال: ویتگنشتاین در کتاب پژوهش های فلسفی می گوید، فلسفه هایدگر مثل یک جعبه ابزار می ماند. که یکی به مقتضی کاری که دارد از توی جعبه ابزار انبردست را بیرون می آورد و یکی از پیچ گوشتی آن استفاده می کند و یکی هم توی کارهای برق کاری از نوار چسب برق آن استفاده می کند. روی همین حساب است که عنوان این کنفرانس را کاربردهای جعبه ابزار هایدگری نامیده ام.
درباره فلسفه هایدگر ذکر این نکته اهمیت دارد که ایشان یکی از مهمترین بنیان گذاران مکتب اگزیستانسیالیزم بود. البته سرچشمه اگزیستانسیالیسم به قبل از هایدگر می رسد یعنی به کیرکه گارد و گابریل مارسل. اگزیستانسیالیسم از همان ابتدای تولد در شاخه و نحله های مختلفی تقسیم شد. از ژان پل سارتر که هم ماتریالیست و هم گرایش های چپ سوسیالیستی و مارکسیستی داشت، تا اگزیستانسیالیسم الهیاتی کیرکه گور تا اگزیستانسیالیسم پوچ انگاری فرانس کافکا. اگزیستنس در لغت به معنای وجود است و مکتب اگزیستانسیالیسم یک مکتب اصالت وجودی است.
اصالت وجودی ها هم در فلسفه همیشه در مقابل اصالت ماهیتی ها قرار داشته اند. ما در ایران هم با منازعه دو مکتب اصالت وجودی و اصالت ماهیتی مواجه هستیم. مثلا ابن سینا و فارابی جزو طرفداران اصالت ماهیت بودند، ولی عرفا مثل سهروردی و ملاصدار طرفدار اصالت وجودی بودند. البته مباحث اصالت وجودی های غرب، به خصوص اگزیستانسیالیست ها با مباحث اصلات وجودی های شرق، کاملا با هم فرق می کند. اصالت وجودی های شرق کاملا الهیاتی هستند، اما اصالت وجودی های غرب الهیاتی نیستند. اما قبل از ورود به مباحث اصالت وجود این نکته را اضافه کنم که چرا اصالت وجودی ها، با طرفداران اصالت ماهیت مخالف بودند. اصلا فرق بین وجود و ماهیت چیست؟

فلسفه هایدگر با پرسش از هستی شروع می شود؟

ماهیت یعنی همین چیزهایی که جلوی چشممان می بینیم و از شکل ظاهری و خواص اشیاء حکایت می کند. مثلا رنگ، بو، وزن ، حجم و تمام خصلت هایی که همه به چشم می آیند. پرسش از ماهیت یک چیز، یعنی پرسش از چیستی آن. پس ماهیت در یک معنای دیگه یعنی چیستی. تعریف هایی که ما در باره پدیده ها انجام می دهیم، مثلا تعریف این شیئی و یا آن شیئی، گزارشی از ماهیت و یا چیستی آنهاست. پس هر وقتی که صحبت از تعریف شد، حتی تعریف سیاست و یا تعریف قدرت و یا تعریف دولت، منظور ما این است که یک گزارشی از چیستی و یا ماهیت آن ارائه بدهیم. اما وجود و یا هستی، چیزی نیست که بشود آن را تعریف کرد. می گویند هستی و وجود تعریف پذیر نیستند. چرا؟ چون خصوصیات ندارند. تعریف جایی است که ما از خصوصیات یک چیز خبر بدهیم. وقتی یک چیز، و یا یک مفهوم خصوصیاتی نداشته باشد، تعریف پذیر هم نیست. تنها ما با نشانه ها و علائم و با تفسیر می توانیم از آن چیزی که تعریف پذیر نیست، مثل وجود و هستی، خبر بدهیم.
حالا برگردیم به اگزیستانسیالیسم. اول اینکه می گویند فلسفه هایدگر با پرسش از هستی شروع می شود؟ اما اینکه بگوئیم هستی چیست، پرسش غلطی است. چون گفتیم هستی ماهیت ندارد که بگوئیم چیست. هایدگر می گوید هستی را باید فهمید، نه آنکه بخواهیم آن را تعریف کنیم