آمار فقر مطلق در ایران شامل حدود ۳۰ درصد از خانوارهاست که نزدیک ۲۵.۵میلیون نفر هستند.
به گزارش سرمایه فردا، فقر شاخص مهم اقتصادی و اجتماعی بهخصوص طی ۱۰ سال اخیر از نظر کمیت و کیفیت عمق بیشتری پیدا کرده است. فقر مطلق در ایران شامل حدود ۳۰ درصد از خانوارهاست که نزدیک ۲۵.۵میلیون نفر هستند.
علاوه بر این، شکاف فقر، یعنی فاصله فقرا از خط فقر، ۱۵ درصد افزایش یافته و برعکس شکاف غیرفقرا با خط فقر ۲۰ درصد کاهش یافته است. به عبارت دیگر فقر مطلق در ایران روندی صعودی دارد. بنابراین خروج از فقر برای فقرای فعلی دشوارتر شده است.
در کنار فقرا، طبقه متوسط نیز با کاهش رفاه مواجه شده است. با نزدیک شدن به خط فقر، نسبت به گذشته آسیبپذیری بیشتری در مقابل شوکهای اقتصادی پیدا کرده است.
دولت از حیث منابع مالی با چالش مواجه است و امکان افزایش قابلتوجه بودجههای رفاهی و حمایتی را نیز ندارد.
درحالحاضر حدود ۷۰۰هزار میلیارد تومان از منابع عمومی (شامل منابع هدفمندسازی یارانهها و منابع عمومی) به این حوزه اختصاص مییابد. که بیش از ۲۵ درصد کل بودجه عمومی (بهعلاوه هدفمندسازی یارانهها) است و امکان افزایش قابلتوجه این منابع فعلا مقدور نیست.
دولت چه اقدامی میتواند برای مقابله با فقر مطلق در ایران انجام دهد؟
در این راستا پیشنهاد میشود که دولت چهار راهبرد اصلی زیر را در پیش گیرد:
– پیگیری رشد اقتصادی فراگیر
– اولویتبندی گروههای فقیر و تمرکز بر دو گروه کودکان و فقرای شدید
– بهبود حکمرانی رفاه اجتماعی
– استفاده حداکثری از ظرفیتهای مردمی برای فقرزدایی…
برای آنکه با عمق شکاف طبقاتی در جامعه ایران که مطلقا ناشی از نظام سرمایه دارانه انحصاری است آشنا شویم، نیازی به بررسی هیچ آمار و کتاب خاصی نیست.
کافی است تا در میدان تجریش سوار یک اتوبوس تندرو شوید، از پنجره به خیابان ولیعصر بنگرید. در میدان راهآهن پیاده شوید. در ابتدای مسیر، انبوه برجها و کاخهای مجلل و بلند مرتبه شمال شهر تهران را میبینید که با کار و زحمت ساکنان خانههای کوچک، فرسوده، تاریک و سرد جنوب شهر ساخته شدهاست. در ابتدای مسیر، رستورانها و کافههای لوکسی را میبینید که آشپزان، خدمتکاران و ظرفشورانش از میان میلیونها نفری هستند که باید از ساعت ۵ الی ۶ صبح بیدار شوند و ساعتها در ترافیک مسیر کرج، اندیشه، رباطکریم، اسلامشهر و… به تهران بیایند و در گرمای تابستان و سرمای زمستان بر روی صندلیهای سفت و سخت جان بکنند تا در نهایت بتوانند خود را به خدمت شمالشهریهایی برسانند. که با ماشینهای خارجی چند میلیاردیشان در مقابل چشم ایشان ویراژ میدهند. در ابتدای مسیر، بیمارستانهای خصوصی مجهزی را میبینید که با بهترین متخصصان و تجهیزات پزشکی مدرن و به روز مشغول درمان عوارضات ناشی از پرخوری ثروتمندان هستند. درحالیکه در انتهای همان مسیر میلیونها نفری را میبینید که فقر مطلق در ایران را نشان می دهند. زیر فشار هزینههای درمان مجبور به انتخاب میان مرگ یا رفتن به زیر خط فقر مطلق میگردند و برای خانه خراب نشدن و آواره نگشتن راهی جز کلیهفروشی پیش روی خود نمیبینند.
طبقه کارگر ایران هنوز فراموش نکردهاست که چگونه بهای تندادنش به شعارهای عدالتخواهانه جمهوری اسلامی در سالهای پس از انقلاب ۵۷ را با فقر و فلاکت تحملناپذیر چندین دههای خود پرداخت نموده و به محض تثبیت نظام جمهوری اسلامی و به تبع سرکوب بشدت خونین نیروهای مارکسیست، شعارهای عدالتخواهانه بهراحتی دور انداخته شد و هارترین سیاستهای سرمایهدارانه به اجرا گذاشته شد. علیزاده، نصرآبادی، جبرائیلی، رائفی پور و رحیم پور و دیگر دلقکهای رسانه جدال و مصاف و ژرفا، گویی عزم خود را جزم کردهاند تا حکم تاریخی هگل را محقق گردانند و سرنوشت تراژیک انقلاب ۵۷ را اینبار بهشکلی کمدیک تکرار نمایند. سوسیالیستها همانگونه که از تراژدی کمون پاریس، حماس انقلاب اکتبر اتحاد شوروی را آفریدند، اینبار نیز از تراژدی انقلاب ۵۷، حماسهای نوین برخواهند ساخت و با رعد مرگآور و سهمگین انقلاب خویش، زمین را از لوث وجود این کثافات بورژوا در منطقه پاک خواهند نمود.
زمان آن فرا رسیده است تا پرده از کثافات بزکناشدنی این جامعه سرمایهداری برداریم و استدلال کنیم که این کثافات تنها نشانهها و بروزاتی بسیار کوچک از نظم سرمایهدارانه است و تنها انقلابی مارکسیستی که به تغییر شیوۀ تولید اجتماعی از سرمایهداری به سوسیالیسم منجر شود میتواند به فقر، فلاکت و تحقیر تودههای کارگر و زحمتکش و همچنین نابودی محیط زیست و جنگهای جهانی بیپایان و خانمانسوز منطقه و جهان پایان دهد.
در هفته پیشرو، شاخص قیمت مصرفکننده (CPI) در ایالاتمتحده با دقت زیادی توسط بازارهای مالی مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
اگرچه نگرانیها درباره احتمال وقوع رکود اقتصادی در آمریکا تا حد زیادی کاهش یافته، اما بازارها همچنان با اضطراب و نوسان همراه هستند.
بسیاری از سرمایهگذاران بر این باورند که تاخیر فدرال رزرو در کاهش نرخ بهره، احتمال وقوع یک رکود اقتصادی را اجتنابناپذیر کرده است. دلیل اصلی این تاخیر، نگرانیهای موجود درباره نرخ تورم است که همچنان بهطور مداوم در سطح بالایی قرار دارد.
با این حال، به نظر میرسد که فشارهای تورمی بهطور پایدار در حال کاهش هستند و این امر میتواند برای فدرال رزرو فرصت مناسبی برای تغییر مسیر سیاستهای پولی فراهم کند.
گزارش CPI احتمالا روند کاهشی فعلی تورم را تأیید خواهد کرد. در صورت عدم وجود تغییرات ناگهانی و بزرگ در دادهها، ممکن است این گزارش نتواند به طور کامل نگرانیها درباره رکود اقتصادی را کاهش دهد.
با این حال، اگر دادههای تورم بهطور غیرمنتظرهای بالا یا پایینتر از انتظارات باشند، تاثیرات آن بر بازارها بسیار قابل توجه خواهد بود.
انتظار میرود که CPI کل برای ماه ژوئیه به ۲.۹درصد سالانه کاهش یابد که نسبت به رقم ۳درصدی ماه گذشته، کاهش کمی را نشان میدهد.
همچنین، نرخ ماهانه این شاخص احتمالا از ۰.۱به ۰.۲ درصد افزایش خواهد یافت. پیشبینیها نشان میدهند که CPI هسته نیز به طور سالانه از ۳.۳ به ۳.۲درصد کاهش یابد، اما در شکل ماهانه از ۰.۱به ۰.۲ درصد افزایش پیدا کند.
افزایش قابل توجه و بزرگتر از انتظار در شاخص CPI میتواند به عنوان نتیجهای منفی برای بازارها تلقی شود، زیرا این امر نشان میدهد که فدرال رزرو قادر نخواهد بود به سرعت نرخ بهره را کاهش دهد، حتی اگر اقتصاد آمریکا در حال کند شدن باشد.
درحالیکه صرفا در فقره انرژی و حاملهای این حوزه روایتهای آماری خبر از توزیع حدود ۱۰۰میلیارد دلار یارانه در سال میدهد، فقر، بیکاری و نابرابری وضعیتی نامطلوب دارد.
البته در بین همه متغیرهای اقتصادی شرایط فقر بغرنجتر است، به شکلی که برخی روایتها از ۱۵میلیون و برخی دیگر از حدود ۲۵میلیون نفر زیر خط فقر خبر میدهند که در شرایط نامساعدی از منظر حداقل استانداردهای اقتصادی قرار دارند.
اقتصاددانان به عنوان طیفی از پژوهشگران اقتصادی که مواجهه نزدیکی با موضوع فقر دارند، در این باره بهتفصیل بحث کردهاند.
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا