دولت باید از نوآوری و خلاقیت در صنایع دستی و فرش ایرانی حمایت کند. این شامل ایجاد تسهیلات مالی و بازاریابی است، در غیر اینصورت ایران این صنعت را از دست میدهد.
به گزارش سرمایه فردا، محمد امین صعودی: با توجه به حضور دولت جدید، لازم است نگاهی دقیق و انتقادی به عملکرد دولت در زمینه حمایت و توسعه این صنعت بیندازیم. صنایع دستی و فرش ایرانی با قدمتی کهن و شهرت جهانی، میتوانند نقشی بیبدیل در توسعه اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی کشور ایفا کنند. با این حال، سیاستهای دولت تاکنون نتوانستهاند به نحوی مطلوب این پتانسیلها را به فعلیت برسانند.
در حالی که دنیا به سمت نوآوری، بازاریابی دیجیتال و توسعه برندینگ بینالمللی حرکت میکند، هنوز اولویت دولت ما بر رفتارهای کلیشهای مانند رونمایی از کتابها و راهاندازی بازارچههای محلی متمرکز است. این فعالیتها، هرچند از جنبه فرهنگی مهم هستند، اما به هیچ وجه پاسخگوی نیازهای روز و چالشهای موجود در عرصه فرش ایرانی نیستند.
ادعاهای غیرعلمی و وعدههای توخالی مدیران دولتی نه تنها باعث کاهش اعتماد عمومی شدهاند. بلکه انگیزه کارآفرینان و صنعتگران را نیز تضعیف کردهاند. وقتی که ادعاها و برنامههای اعلام شده به واقعیت تبدیل نمیشوند، اعتماد کارآفرینان به سیاستها و برنامههای دولت کاهش مییابد. این امر باعث میشود که بسیاری از افراد مستعد و توانمند از سرمایهگذاری و فعالیت در این عرصه منصرف شوند.
ادعاهای توخالی و عدم تحقق برندینگ بینالمللی منجر به کاهش رقابتپذیری محصولات صنایع دستی و فرش ایرانی در بازارهای جهانی شده است. در حالی که کشورهایی مانند هند و ترکیه با بهرهگیری از فناوریهای نوین و بازاریابی حرفهای، به موفقیتهای چشمگیری دست یافتهاند، ما همچنان درگیر مسائل ابتدایی و ناکارآمدیهای مدیریتی هستیم.
توسعه برنامههای آموزشی و پژوهشی: نیاز است که دولت برنامههای آموزشی جامع و پژوهشی را برای ارتقاء دانش و مهارتهای صنعتگران و کارآفرینان در زمینه تولید فرش ایرانی ارائه دهد. این برنامهها باید بر مبنای آخرین فناوریها و روشهای بازاریابی باشد.
ترویج و حمایت از نوآوری: دولت باید از نوآوری و خلاقیت در صنایع دستی و فرش ایرانی حمایت کند. این شامل ایجاد تسهیلات مالی، ارائه مشاورههای تخصصی و فراهم کردن زیرساختهای لازم برای توسعه محصولات جدید و بازاریابی آنها در سطح جهانی است. در ایر اینصورت فرش های ایرانی که در چین، ترکیه، پاکستان و… تولید میشوند بازار ایران را تصاحب می کنند.
ایجاد برندهای بینالمللی معتبر: نیاز است که دولت با همکاری بخش خصوصی و صنعتگران، برندهای معتبر و شناختهشدهای را در سطح بینالمللی ایجاد و ترویج کند. این امر نیازمند برنامهریزی دقیق و مستمر، تحقیقات بازار برای فرش ایرانی و استفاده از فناوریهای نوین است.
حمایت از صادرات: دولت باید با ارائه تسهیلات مالی و فنی، حمایت از صادرات محصولات صنایع دستی و فرش را در اولویت قرار دهد. این شامل کاهش تعرفهها، ایجاد توافقات تجاری با کشورهای دیگر و ترویج محصولات ایرانی در نمایشگاههای بینالمللی است.
با تأمل و بازنگری در سیاستها و عملکردهای دولت در این حوزه و با پذیرش نقدها و بهرهگیری از فرصتهای موجود، میتوان به توسعه و پیشرفت صنعت فرش ایرانی و ایجاد برندهای معتبر بینالمللی دست یافت. امید است که مدیران و مسئولان با جدیت و تعهد بیشتری به این مسائل بپردازند و با اتخاذ رویکردهای علمی و کارآمد، مسیر روشنتری را برای صنایع دستی و فرش ایرانی هموار کنند.
صنعت فرش دستباف ایران، میراثی که روزگاری پرچمدار بازار جهانی بود، امروز درگیر چالشهایی عمیق و چندلایه است. یکی از مهمترین مشکلات کنونی، وابستگی به واسطهها و دلالان برای فروش در بازارهای خارجی است؛ وضعیتی که نهتنها سود اصلی تولیدکنندگان و قالیبافان را کاهش داده، بلکه مسیر صادرات را نیز با پیچیدگیهای جدی مواجه کرده است. در شرایطی که کشورهای رقیب با حمایتهای دولتی و سرمایهگذاری گسترده جایگاه خود را در بازار جهانی تثبیت کردهاند، فرش ایرانی برای حضور در عرصه بینالمللی ناچار است از کانالهای غیرمستقیم و پرهزینه عبور کند. این وابستگی به دلالی، همراه با رکود داخلی، افزایش هزینههای تولید و نبود حمایتهای بیمهای و مالی، چرخه تولید و فروش را مختل کرده و آینده این صنعت را در هالهای از ابهام قرار داده است.
در حال حاضر کمتر از ۵۰۰ تعاونی فعال، قطع بیمه قالیبافان و رقابت سنگین فرش ماشینی، این میراث فرهنگی و اقتصادی را در معرض فراموشی قرار داده؛ در حالیکه کشورهایی چون هند، ترکیه و پاکستان با سرمایهگذاری گسترده جایگاه خود را در بازار جهانی تقویت کردهاند. چون بسیاری از تولیدکننده های ایرانی نمی توانند مستقیم و با شرایط خوب محصولات خود را به بازار خارجی عرضه کنند و همین مساله منجر شده آنها در بازار جهانی نتوانند محصولات خود را بفروشند و طرف خارجی نیز تمایل ندارد گرفتار مسائل و مشکلات مبادله مالی با تجاری از کشور تحریمی شوند به همین دلیل ترجیح می دهند یا با تجار کشورهای دیگر معامله کنند یا با واسطه ها با ایران تجارت کنند و همین موضوع عملا سود فروش فرش دستباف ایرانی را روانه جیب واسطه ها می کند.
واقعیت این است که صنعت فرش دستباف ایران که سالها بهعنوان یکی از مهمترین مشاغل بومی و اشتغالزا شناخته میشد، امروز با رکود جدی روبهروست. این صنعت علاوه بر نقشآفرینی در ایجاد اشتغال و ارزآوری، بهعنوان مکمل فعالیتهای کشاورزی و دامپروری عمل کرده و مانع مهاجرت روستاییان به شهرها بوده است. با این حال، مجموعهای از عوامل اقتصادی و ساختاری موجب شده بسیاری از قالیبافان این حرفه سنتی را ترک کنند و آینده آن در هالهای از ابهام قرار گیرد.
در حال حاضر کمتر از ۵۰۰ تعاونی فرش دستباف در کشور فعال هستند و با وجود آنکه این صنعت تمامی مولفههای اقتصاد مقاومتی را در اختیار دارد، نه تسهیلات ویژهای به آن اختصاص یافته و نه حمایتهای جدی از سوی دولت اعمال شده است. قطع بیمه قالیبافان از سال ۱۳۹۲ ضربه سنگینی به این بخش وارد کرد و کاهش تعداد شاغلان را بهدنبال داشت. تنها راه باقیمانده برای حمایت، صندوق بیمه اجتماعی روستاییان و عشایر است که بخشی از هزینهها را پوشش میدهد، اما این سازوکار نتوانسته جایگزین کامل بیمه قالیبافان شود.
صنعت فرش دستباف در جهان همچنان بهعنوان یکی از شاخصترین نمادهای صنایع دستی و کالاهای لوکس شناخته میشود. ارزش این بازار در سال ۲۰۲۴ حدود ۹۵۹ میلیون دلار برآورد شده و پیشبینیها نشان میدهد تا سال ۲۰۳۲ به بیش از ۲ میلیارد دلار خواهد رسید؛ رشدی با نرخ سالانه نزدیک به ۹ درصد که عمدتاً ناشی از افزایش تقاضا برای محصولات هنری، دستساز و پایدار در اروپا، آمریکا و آسیاست.
ایران که در دهههای گذشته رهبر بلامنازع این بازار بود، امروز سهمی بسیار محدودتر دارد. در دهه ۹۰ میلادی صادرات فرش دستباف ایران بیش از یک میلیارد دلار بود و در سال ۱۹۹۴ حدود ۴۴ درصد از کل صادرات غیرنفتی کشور را تشکیل میداد. اما تحریمها، سیاستهای ارزی و ضعف در بازاریابی موجب شد صادرات ایران از ۴۲۶ میلیون دلار در سال ۲۰۱۷ به کمتر از ۴۰ میلیون دلار در سال ۲۰۲۳ سقوط کند. دادههای اتاق بازرگانی تهران نشان میدهد سهم ایران از صادرات جهانی فرش دستباف بین سالهای ۲۰۱۱ تا ۲۰۲۲ از ۲۵.۵ درصد به ۷.۴ درصد کاهش یافته است. در سال ۱۴۰۳ نیز ایران تنها حدود ۴۱.۷ میلیون دلار فرش دستباف صادر کرده که بخش کوچکی از بازار جهانی را تشکیل میدهد. مقاصد اصلی صادرات ایران شامل آلمان، امارات، ژاپن و چین بودهاند که در مجموع بیش از ۲۲ میلیون دلار از صادرات کشور را جذب کردهاند.
در همین حال، کشورهای رقیب سرمایهگذاریهای گستردهای در این صنعت انجام دادهاند. هند با صادراتی بیش از ۱.۳ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۳ بزرگترین صادرکننده فرش دستباف جهان است و حدود ۴۰ درصد بازار جهانی را در اختیار دارد. ترکیه با تمرکز بر فرشهای دستباف و ماشینی بازار اروپا و آمریکا را هدف قرار داده است. پاکستان و افغانستان با حمایتهای خارجی و سرمایهگذاری در صنایع روستایی سهم خود را افزایش دادهاند؛ بهویژه افغانستان که با کمک سرمایهگذاری آمریکا توانسته صادرات فرش دستباف خود را توسعه دهد. چین و نپال نیز با تولید انبوه و قیمتهای رقابتی بخشی از بازارهای آسیایی و اروپایی را در اختیار گرفتهاند.
در مجموع، بازار جهانی فرش دستباف در حال رشد است اما سهم ایران بهشدت کاهش یافته و به حدود ۷ درصد رسیده است. در مقابل، کشورهایی مانند هند، ترکیه، پاکستان و افغانستان با سرمایهگذاری گسترده و حمایت دولتی جایگاه خود را تقویت کردهاند. اگر ایران نتواند سیاستهای حمایتی، بازاریابی نوین و اصلاحات ساختاری در صادرات را جدی بگیرد، خطر از دست رفتن کامل جایگاه تاریخی فرش ایرانی در بازار جهانی بیش از پیش جدی خواهد شد.
تغییر الگوی مصرف در بازار داخلی و رقابت فرش ماشینی یکی از دلایل اصلی کاهش استقبال از فرش دستباف بوده است. فرش ماشینی به دلیل قیمت پایینتر و دسترسی آسانتر توانسته بخش بزرگی از بازار را در اختیار بگیرد. اقشار کمدرآمد تحت فشار شرایط اقتصادی ترجیح میدهند هزینه کمتری صرف کنند و به جای فرش دستباف، فرش ماشینی خریداری کنند. این تغییر ذائقه، تقاضا برای فرش دستباف را بهشدت کاهش داده و تولیدکنندگان را با بحران فروش مواجه کرده است.
کاهش صادرات نیز ضربهای جدی به تولید وارد کرده است. زمانی که بازارهای خارجی کوچک میشوند، تولیدکنندگان داخلی انگیزه و توان ادامه فعالیت را از دست میدهند. همزمان، افزایش قیمت مواد اولیه مانند پشم، نخ و رنگ باعث شده تولید فرش برای قالیبافان صرفه اقتصادی نداشته باشد و بسیاری از بافندگان به تدریج از این حرفه خارج شوند. این شرایط چرخه تولید را مختل کرده و توان رقابت فرش دستباف را کاهش داده است.
نوسانات نرخ ارز و محدودیتهای وارداتی نیز هزینههای تولید را بالا برده و توان رقابت فرش دستباف با محصولات ماشینی را بیش از پیش کاهش داده است. در چنین شرایطی، قالیبافان نهتنها با مشکل فروش داخلی مواجهاند، بلکه در بازارهای خارجی نیز جایگاه خود را از دست دادهاند.
در مجموع، صنعت فرش دستباف ایران امروز با مجموعهای از چالشها روبهروست؛ کاهش حمایتهای دولتی، قطع بیمه قالیبافان، تغییر ذائقه مصرفکنندگان، افت صادرات، افزایش هزینههای تولید و فشار نوسانات ارزی. این عوامل در کنار هم موجب شدهاند یکی از مهمترین میراثهای فرهنگی و اقتصادی کشور در معرض رکود و فراموشی قرار گیرد. اگر سیاستهای حمایتی جدی، بازاریابی نوین و اصلاح ساختارهای مالی و بیمهای در دستور کار قرار نگیرد، آینده فرش دستباف ایران با تهدید جدی مواجه خواهد شد.
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا