اعتماد به نهادهای دولتی با رشد اقتصادی مرتبط است. بدون رضایت و تبعیت داوطلبانه از سوی مردم، عملکرد دولت رصد میشود. به همین دلیل به مکانیزمهای قهری بیشتری برای حکومت روی آورند.
به گزارش سرمایه فردا، نظریهپردازان سیاسی مانند دان (۱۹۸۸)، اعتماد به دولت را به عنوان پایه اصلی حکومتداری در نظریهای که به عنوان “نظریه قرارداد اجتماعی” شناخته میشود، قرار میدهند. اما مکانیزم دقیق چگونگی تأثیر اعتماد اجتماعی در این فرآیند در بسیاری از این نوشتهها مشخص نیست. برخی معتقدند که اعتماد بین شهروندان است که زمینه را برای عملکرد دولت مولدتر و همکارتر فراهم میکند. در نتیجه حکومتداری مؤثرتر و نظم اجتماعی بیشتر را به دنبال دارد.
به عنوان مثال، پاتنام(۱۹۹۵) معتقد است که سطوح بالاتر اعتماد بین شهروندان منجر به مشارکت بیشتر در امور مدنی و جامعه مدنی پر جنبوجوشتر میشود، و این تأثیر تثبیتکنندهای دارد که منجر به افزایش قابلیت حکومتپذیری شهروندان و نظم اجتماعی میشود. بخشی از ادبیات اعتماد به دولت از استدلالهای پاتنام در مورد نقش سرمایه اجتماعی در جامعه نشأت میگیرد. در سال ۱۹۹۲، پاتنام درباره تفاوتهای رشد و توسعه اقتصادی در شمال و جنوب ایتالیا نوشت و استدلال کرد که آنچه او سرمایه اجتماعی مینامید (یعنی مشارکت شهروندان در وظایف مدنی و شبکههایی که از این طریق شکل میگرفتند) عملکرد دولت و در نتیجه بهرهوری اقتصادی بیشتر شمال ایتالیا نسبت به جنوب آن را در پی داشته است.
این استدلال چندین دهه پژوهش در سراسر جهان را در مورد اثرات سرمایه اجتماعی بر عملکرد دولت و توسعه اقتصادی به راه انداخت. منسبریج (۱۹۹۷) بر اساس کار تجربی پاتنام در ایتالیا، در خصوص اثرات سرمایه اجتماعی بر عملکرد دولت، دو مفهوم را با یکدیگر در نظر گرفت. مفهوم مشارکت مدنی پاتنام و مفهوم اعتماد متقابل عمومی که توسط کلمن (۱۹۸۸) مطرح شده بود. بدین ترتیب یک ساختار دو بعدی از سرمایه اجتماعی با دو ستون مشارکت مدنی و اعتماد متقابل عمومی شکل میگیرد. بدین ترتیب سرمایه اجتماعی را میتوان از سطح مشارکت مدنی یعنی همراهی مردم با سیاستهای دولت و اعتماد متقابل یعنی میزان اعتمادی که افراد در یک جامعه به یکدیگر دارند سنجید. اما کدام مؤلفه مهمتر است؟
برخی بر این باورند که اعتماد به نهادهای دولتی از اهمیت بیشتری برخوردار است تا اعتماد شهروندان به یکدیگر. آنها اعتماد به نهادهای حکومتی را چسبی میدانند که جامعه را به هم میچسباند و باعث ثبات میشود، زیرا در مواجهه با تعهدات نقض شده، از طریق اجرای قانون، امکان اعتماد بین شهروندان را فراهم میکند. این عوامل زمینهای فراهم میکنند که در آن شهروندان میتوانند به یکدیگر اعتماد کنند و کسانی که نمیشناسند را قابل اعتمادتر ببینند. در واقع به پشتوانه اعتماد به دولت، اعتماد میان شهروندان نیز شکل میگیرد. اما برخی دیگر اعتماد بین شهروندان را مهمتر میشمارند چرا که اعتماد متقابل نشان دهنده سلامت نهادهای غیررسمی است که جامعه را شکل داده و حکومت برآمده از این جامعه نیز توان جلب مشارکت و اعتماد آفرینی را خواهد داشت.
طبق دیدگاه پانتام سرمایه اجتماعی، بهویژه از طریق مشارکت مدنی و اعتماد بین شهروندان، میتواند منجر به بهبود عملکرد دولتها و توسعه اقتصادی شود. او سرمایه اجتماعی را به عنوان شبکههای ارتباطی و اعتماد متقابل بین افراد تعریف کرد. اما گروهی از محققان بعدی، نظریه پاتنام را از منظر علت و معلول مورد بازبینی قرار دادند. این محققان استدلال کردند که شاید به جای این که سرمایه اجتماعی و اعتماد بین شهروندان منجر به بهبود عملکرد دولت شود، این اعتماد به دولت است که میتواند سرمایه اجتماعی را تقویت کند.
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا