در سرزمینی که با خشکسالیهای مزمن، افت منابع زیرزمینی و چالشهای اقلیمی روبهروست، صنعت آب ایران به عرصهای از تقابل میان دستاوردهای فناورانه و بحرانهای مدیریتی بدل شده است. در حالی که مقامات از پیشرفت در ساخت تصفیهخانهها، آبشیرینکنها و خودکفایی صنعتی سخن میگویند، دادههای مستقل و واقعیتهای میدانی از ناپایداری منابع، ضعف حکمرانی و شکافهای عمیق در دسترسی به آب سالم حکایت دارند. این گزارش، تصویری چندلایه از وضعیت صنعت آب ایران ارائه میدهد؛ از ظرفیت صادرات فناوری تا چالشهای بنیادین در سیاستگذاری و فرهنگ مصرف.
به گزارش سرمایه فردا،در دل سرزمینی که با خشکسالیهای پیدرپی و چالشهای اقلیمی دستوپنجه نرم میکند، صنعت آب ایران به صحنهای از تقابل میان پیشرفتهای فناورانه و بحرانهای ساختاری بدل شده است. از یک سو، مقامات رسمی با افتخار از دستاوردهایی سخن میگویند که ایران را در جایگاهی فراتر از میانگین جهانی قرار دادهاند؛ از سوی دیگر، واقعیتهای میدانی و گزارشهای مستقل، تصویری نگرانکننده از وضعیت منابع آبی کشور ترسیم میکنند.
سخنگوی صنعت آب ایران اعلام کرده که دسترسی شهروندان به آب شرب سالم در کشور، از میانگین جهانی فراتر رفته است. این ادعا، در کنار سخنان رئیس فدراسیون صادرات انرژی که ایران را پیشروتر از کشورهایی چون امارات و اسرائیل در فناوری تصفیهخانهها و آبشیرینکنها میداند، نشاندهنده اعتماد به توان داخلی در طراحی و ساخت تجهیزات پیشرفته با مقیاس بالا است. پروژههایی که با مشارکت شرکتهای دانشبنیان در تهران و دیگر نقاط کشور در حال اجرا هستند، گواهی بر حرکت به سوی فناوریهای نوین و بومیسازی زیرساختهای حیاتیاند.
اما این روایت رسمی، تنها بخشی از واقعیت را بازتاب میدهد. در سوی دیگر، ایران با کاهش چشمگیر بارندگی، افزایش دمای متوسط، و افت شدید منابع سطحی و زیرزمینی مواجه است. میانگین بارندگی سالانه از حدود ۲۸۰ میلیمتر به کمتر از ۱۵۰ میلیمتر رسیده و ساختارهای مدیریتی موجود نتوانستهاند پاسخگوی این بحران باشند. ساخت سدهای متعدد بدون ارزیابی زیستمحیطی، انتقال آب بینحوزهای با هزینههای سنگین، و توسعه صنایع آببر در مناطق کمآب، همگی به تخلیه آبخوانها و برهم خوردن تعادل اکولوژیکی منجر شدهاند.
در بخش کشاورزی، که بیش از ۹۳ درصد آب مصرفی کشور را به خود اختصاص داده، روشهای سنتی آبیاری و زیرساختهای فرسوده باعث اتلاف گسترده منابع شدهاند؛ در حالی که سهم این بخش در تولید ناخالص داخلی بسیار ناچیز است. پروژههای انتقال آب از دریای عمان به استانهای مرکزی نیز با هزینههای هنگفت، پرسشهایی جدی درباره پایداری اقتصادی و زیستمحیطی این راهکارها ایجاد کردهاند.
با وجود این چالشها، ایران در برخی حوزهها به سطح قابل توجهی از خودکفایی صنعتی رسیده است. بیش از ۳۲۴ تصفیهخانه فاضلاب فعال، ظرفیت تولید روزانه بیش از ۵۵۰ هزار مترمکعب آب شیرین، و واگذاری صدها میلیون مترمکعب پساب تصفیهشده به صنایع، نشاندهنده توان فنی و مهندسی کشور در مدیریت منابع ثانویه است. با این حال، دسترسی روستایی به آب سالم همچنان با نوسانات شدید همراه است. در حالی که وزارت نیرو از پوشش ۸۷ درصدی سخن میگوید، گزارشهای مرکز آمار ایران در سال ۱۴۰۲ نشان میدهند که تنها ۴۳.۴ درصد خانوارهای روستایی به آب آشامیدنی سالم دسترسی داشتهاند کاهشی نگرانکننده که به سوءمدیریت، خشکسالی و تخصیص نادرست منابع نسبت داده میشود.
البته نباید نادیده گرفت کهطبق آخرین گزارشهای رسمی منتشرشده توسط وزارت نیرو و بانک جهانی، وضعیت دسترسی روستاهای ایران به آب شرب سالم بهطور قابل توجهی بالاتر از میانگین جهانی ارزیابی میشود. طبق دادههای موجود، حدود ۸۷ درصد از جمعیت روستایی ایران به آب سالم دسترسی دارند، در حالیکه این رقم در سطح جهانی بین ۵۹.۶ تا ۶۲ درصد برآورد شده است. در مناطق شهری نیز ایران با نرخ دسترسی ۹۹.۹ درصدی، عملکردی فراتر از میانگین جهانی ۸۷ درصدی دارد. این آمارها نشاندهنده موفقیت نسبی ایران در توسعه زیرساختهای آبرسانی، بهویژه در مناطق روستایی و محروم است.
عوامل متعددی در تحقق این سطح از دسترسی نقش داشتهاند؛ از جمله توسعه شبکههای انتقال آب و احداث تصفیهخانههای جدید، اجرای پروژههای آبرسانی روستایی در استانهای کمبرخوردار، راهاندازی آبشیرینکن فعال بهویژه در مناطق ساحلی، و همچنین بهرهبرداری از پساب تصفیهشده برای کاهش فشار بر منابع آب خام. این اقدامات در مجموع توانستهاند شکاف دسترسی میان مناطق شهری و روستایی را کاهش دهند و ایران را در جایگاهی بالاتر از میانگین جهانی قرار دهند.
در مقایسه منطقهای، برخی کشورهای همسایه با چالشهای جدیتری مواجهاند. برای نمونه، در افغانستان میزان دسترسی روستایی به آب سالم کمتر از ۳۰ درصد گزارش شده و در عراق نیز بسیاری از مناطق با کمبود یا آلودگی منابع آب روبهرو هستند. این تفاوتها نشاندهنده اهمیت سرمایهگذاری مستمر در زیرساختهای آبی و مدیریت منابع برای ارتقای شاخصهای رفاه عمومی و سلامت در سطح ملی و منطقهای است.
در مناطق جنوبی کشور، بهویژه در استانهای هرمزگان و سیستان و بلوچستان، واحدهای آبشیرینکن با ظرفیتهای چندصدهزار مترمکعب در شبانهروز راهاندازی شدهاند که از نظر مقیاس و فناوری، قابل رقابت با نمونههای مشابه در امارات و عربستان هستند. برخی از این واحدها از فناوری اسمز معکوس پیشرفته استفاده میکنند و با بهرهگیری از انرژی تجدیدپذیر، هزینههای عملیاتی را کاهش دادهاند.
در نهایت، پیشرفتهای فناورانه ایران در صنعت آب، هرچند قابل توجهاند، اما در برابر بحرانهای گسترده ناشی از تغییرات اقلیمی، ضعف حکمرانی، و مصرف ناپایدار، هنوز نتوانستهاند تعادل پایدار ایجاد کنند. مقایسه با کشورهای منطقه نیز باید فراتر از مقیاس تجهیزات باشد و شاخصهایی چون بهرهوری، پایداری منابع، و کیفیت حکمرانی را در نظر گیرد.
در این میان، پرسش بنیادینی مطرح میشود: چه عواملی خودکفایی در صنعت آب را ممکن میسازند؟ پاسخ به این پرسش، ما را به لایههای زیرین حکمرانی، فناوری، اقلیم و فرهنگ مصرفی میبرد، جایی که سرنوشت منابع آبی کشور رقم میخورد.
در گام نخست، زیرساختهای فنی و مهندسی نقش ستون فقرات خودکفایی را ایفا میکنند. توانایی طراحی و بهرهبرداری از تصفیهخانههای پیشرفته، توسعه آبشیرینکنهای ساحلی با ظرفیت بالا، و هوشمندسازی شبکههای انتقال و توزیع، همگی نشاندهنده بلوغ فنی کشور در این حوزهاند. تولید داخلی تجهیزات کلیدی مانند پمپها، غشاهای اسمز معکوس و سیستمهای کنترل، وابستگی به واردات را کاهش داده و مسیر استقلال صنعتی را هموار کرده است.
اما فناوری بهتنهایی کافی نیست. در سطح سیاستگذاری، آنچه تعیینکننده است، کیفیت حکمرانی آب است. تدوین قوانین تخصیص منابع، قیمتگذاری واقعی آب، و حفاظت از منابع زیرزمینی، نیازمند نهادهایی هماهنگ و پاسخگوست. مدیریت یکپارچه منابع آب که در بسیاری از کشورها بهعنوان چارچوب استاندارد پذیرفته شده،در ایران هنوز با چالشهای نهادی و بینبخشی روبهروست. سرمایهگذاریهای دولتی و خصوصی در پروژههای زیرساختی، اگر با نگاه بلندمدت و ارزیابی زیستمحیطی همراه نباشند، ممکن است به جای حل بحران، آن را تعمیق کنند.
در کنار این عوامل، ظرفیتهای طبیعی و اقلیمی نیز مرزهای خودکفایی را تعیین میکنند. کاهش بارندگی، افزایش دما، و افت سطح آبخوانها، محدودیتهای جدی برای بهرهبرداری پایدار ایجاد کردهاند. مناطق ساحلی، هرچند فرصتهایی برای شیرینسازی آب فراهم میکنند، اما نیازمند زیرساختهای مقاوم و مدیریت انرژیاند. در مناطق کوهستانی، سدسازی همچنان یکی از ابزارهای کنترل منابع است، اما پیامدهای زیستمحیطی آن باید با دقت سنجیده شود.
و در نهایت، رفتار مصرفکنندگان و فرهنگ عمومی، نقشی تعیینکننده در پایداری منابع ایفا میکند. مصرف بیرویه در بخش کشاورزی، خانگی و صنعتی، فشار مضاعفی بر منابع وارد کرده است. اصلاح الگوهای مصرف، آموزش عمومی درباره صرفهجویی، و مشارکت شهروندان در حفاظت از منابع، میتواند مسیر خودکفایی را هموارتر کند. قیمتگذاری واقعی آب، که منعکسکننده هزینه تولید و ارزش اقتصادی آن باشد، یکی از ابزارهای کلیدی برای اصلاح رفتار مصرفی است ابزاری که هنوز در بسیاری از مناطق کشور بهدرستی اجرا نشده است.
در این میان، نقش نوآوری و شرکتهای دانشبنیان بیش از پیش برجسته شده است. استفاده از فناوریهای نوین مانند هوش مصنوعی، سنسورهای هوشمند، و سیستمهای پیشبینی، امکان مدیریت دقیقتر منابع را فراهم کردهاند. دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی نیز با تولید دانش فنی و تربیت نیروی انسانی متخصص، پشتوانهای راهبردی برای صنعت آب کشور فراهم کردهاند.
در مجموع، خودکفایی در صنعت آب نه حاصل یک عامل، بلکه نتیجه تعامل پیچیده میان فناوری، سیاست، طبیعت و فرهنگ است. ایران، با همه ظرفیتها و چالشهایش، در نقطهای ایستاده که میتواند با اصلاح مسیر، از بحران عبور کند و به الگویی منطقهای در مدیریت پایدار آب بدل شود اگر ارادهای برای همافزایی میان این عوامل وجود داشته باشد.
دستاوردهای فناورانه ایران در صنعت آب، بهویژه در حوزه طراحی و ساخت تصفیهخانهها و آبشیرینکنها، طی سالهای اخیر به نقطهای رسیدهاند که نهتنها نیازهای داخلی را پاسخ میدهند، بلکه ظرفیت صادرات فناوری و خدمات مهندسی به کشورهای منطقه نیز فراهم شده است. این پیشرفت، حاصل ترکیبی از تجربه مهندسی، بومیسازی تجهیزات، و توسعه شرکتهای دانشبنیان است که توانستهاند پروژههایی با مقیاس بالا و استانداردهای بینالمللی اجرا کنند.
در مناطق جنوبی کشور، بهویژه در استانهای هرمزگان و سیستان و بلوچستان، واحدهای آبشیرینکن با ظرفیتهای چندصدهزار مترمکعب در شبانهروز راهاندازی شدهاند که از نظر مقیاس و فناوری، قابل رقابت با نمونههای مشابه در امارات و عربستان هستند. برخی از این واحدها از فناوری اسمز معکوس پیشرفته استفاده میکنند و با بهرهگیری از انرژی تجدیدپذیر، هزینههای عملیاتی را کاهش دادهاند.
در حوزه تصفیهخانههای فاضلاب نیز، ایران توانسته بیش از ۳۰۰ واحد فعال در سراسر کشور راهاندازی کند که بسیاری از آنها با طراحی داخلی و تجهیزات ساخت ایران اجرا شدهاند. این توان فنی، ایران را در موقعیتی قرار داده که میتواند خدمات طراحی، ساخت، نصب و راهاندازی تصفیهخانهها را به کشورهای همسایه مانند عراق، سوریه، افغانستان و حتی برخی کشورهای آفریقایی صادر کند.
شرکتهای مهندسی ایرانی، بهویژه آنهایی که با دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی همکاری دارند، اکنون در حال مذاکره برای اجرای پروژههای مشترک در خارج از کشور هستند. این روند، اگر با حمایت دیپلماسی اقتصادی و تسهیل صادرات خدمات فنی همراه شود، میتواند به یکی از محورهای نفوذ منطقهای ایران در حوزه زیرساختهای حیاتی بدل شود.
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا