شبه‌پول و تورم مزمن؛ چرا رشد نقدینگی مسیر دلار، طلا و بیت‌کوین را تعیین می‌کند؟

شبه‌پول و تورم مزمن؛ چرا رشد نقدینگی مسیر دلار، طلا و بیت‌کوین را تعیین می‌کند؟

در تحلیل جدیدی از ساختار پولی اقتصاد ایران، تأکید شده است که شناخت دقیق اجزای نقدینگی—به‌ویژه نسبت پول به شبه‌پول—کلید فهم رفتار بازارهای دارایی از جمله دلار، طلا و بیت‌کوین است. برخلاف تصور رایج که تحریم‌ها را عامل اصلی جهش نرخ ارز می‌دانند، این گزارش نشان می‌دهد که رشد مزمن نقدینگی و ترکیب آن با شبه‌پول، نقش تعیین‌کننده‌تری در شکل‌گیری تورم و نوسانات بازار دارد. با بررسی شاخص‌های پولی مانند M1 و M2، می‌توان نه‌تنها مسیر آینده قیمت‌ها را پیش‌بینی کرد، بلکه سیاست‌های پولی دولت و سطح اعتماد عمومی را نیز تحلیل کرد

به گزارش سرمایه فردا، در فضای پرابهام اقتصاد ایران، یکی از ابزارهای کمتر شناخته‌شده اما بسیار مؤثر در تحلیل بازارهای مالی، بررسی ساختار نقدینگی و اجزای آن است. این گزارش با تمرکز بر شاخص‌های پولی M1 و M2، تلاش دارد تا نشان دهد چگونه ترکیب پول نقد و شبه‌پول می‌تواند مسیر قیمت دلار، طلا، بیت‌کوین و حتی تورم عمومی را تعیین کند.

در تعریف ساده، M1 شامل پول نقد در گردش و سپرده‌های دیداری است—یعنی همان پولی که در کارت‌های بانکی یا حساب‌های جاری افراد وجود دارد و به‌راحتی قابل انتقال است. در مقابل، M2 شامل M1 به‌علاوه شبه‌پول است؛ شبه‌پول نیز شامل سپرده‌های مدت‌دار، حساب‌های قرض‌الحسنه، و سایر دارایی‌های بانکی است که نقدشوندگی پایین‌تری دارند. در اقتصاد ایران، بیش از ۸۰ درصد نقدینگی را شبه‌پول تشکیل می‌دهد، که نشان‌دهنده بلوکه شدن بخش بزرگی از منابع مالی در سیستم بانکی است.

اهمیت این ترکیب در آنجاست که رشد سریع M2 اغلب با فشار تورمی همراه است. طبق آمار بانک مرکزی، نرخ رشد سالانه M2 در سال‌های اخیر بین ۳۰ تا ۴۰ درصد بوده است؛ رقمی که به‌تنهایی می‌تواند تورمی مزمن در محدوده ۲۵ تا ۳۰ درصد ایجاد کند. این تورم ساختاری، مستقل از تحریم‌ها یا ریسک‌های سیاسی، به‌عنوان «هسته سخت» تورم شناخته می‌شود و نقش کلیدی در افزایش قیمت دلار و طلا دارد.

در سطح جهانی نیز، رابطه بین رشد نقدینگی و قیمت دارایی‌ها مشهود است. زمانی که عرضه پول در آمریکا افزایش می‌یابد، قیمت طلای جهانی نیز جهش می‌کند. این همبستگی، به‌ویژه در دوره‌های سیاست‌های انبساطی، به سرمایه‌گذاران امکان پیش‌بینی روند بازارها را می‌دهد. در ایران نیز، با تحلیل نمودارهای نقدینگی و ارزش دلاری آن، می‌توان کف و سقف قیمت دلار را تخمین زد و رفتار بازارهای موازی مانند بیت‌کوین را نیز بهتر درک کرد.

از منظر سیاست‌گذاری، رشد M2 نشانه‌ای از جهت‌گیری بانک مرکزی است. ابزارهایی مانند نرخ بهره، سپرده قانونی و چاپ پول، همگی بر ترکیب پول و شبه‌پول اثر می‌گذارند. در دولت‌های اخیر، به‌ویژه با تمرکز بر نرخ بهره، تلاش شده تا رفتار سپرده‌گذاران کنترل شود؛ اما استفاده بیش از حد از این ابزار، بدون اصلاحات ساختاری، می‌تواند اعتماد عمومی را تضعیف کند.

اعتماد عمومی، چهارمین و شاید حساس‌ترین متغیر در این تحلیل است. تجربه موسسات مالی ورشکسته و نوسانات شدید بازار، موجب شده تا مردم نسبت به سپرده‌های بانکی محتاط‌تر شوند. کاهش اعتماد، به‌طور مستقیم باعث افزایش سهم پول نقد در اقتصاد می‌شود و نقدینگی را به سمت بازارهای دارایی سوق می‌دهد؛ روندی که در نهایت به افزایش تورم و نوسانات بیشتر منجر خواهد شد.

در مجموع، این گزارش نشان می‌دهد که برای فهم دقیق رفتار بازارهای مالی، باید فراتر از تیترهای سیاسی و تحریمی رفت و به ساختار پولی اقتصاد توجه کرد. رشد نقدینگی، ترکیب پول و شبه‌پول، سیاست‌های پولی و سطح اعتماد عمومی، چهار ستون اصلی تحلیل اقتصادی هستند که می‌توانند مسیر آینده دلار، طلا و بیت‌کوین را روشن کنند. در اقتصادی با تورم مزمن، آنچه قیمت‌ها را بالا می‌برد، نه فقط تحریم، بلکه سیاست پولی و رفتار مردم با پول است.

 

نقدینگی، تورم و دارایی‌های امن؛ چگونه پول چاپ‌شده مسیر دلار، طلا و بیت‌کوین را تعیین می‌کند؟

رابطه میان رشد نقدینگی، کاهش ارزش پول ملی و جهش بازارهای دارایی با نگاهی دقیق‌تر به شاخص‌های پولی مانند M0 تا M4 بررسی شده است. این گزارش نشان می‌دهد که رشد سالانه ۳۰ درصدی نقدینگی، حتی در غیاب تحولات سیاسی، به‌تنهایی می‌تواند تورم مزمن و جهش ناگهانی نرخ ارز را رقم بزند. در این میان، طلا و بیت‌کوین به‌عنوان دارایی‌های امن، تحت تأثیر مستقیم سیاست‌های پولی جهانی و داخلی، مسیر خود را از پول بی‌ارزش جدا کرده‌اند.

در اقتصاد ایران، رشد نقدینگی به یکی از مهم‌ترین محرک‌های تورم و نوسانات بازارهای دارایی تبدیل شده است. پیام الی در تحلیل خود تأکید می‌کند که کاهش ارزش پول ملی، حتی در سال‌هایی که نرخ دلار رشد نکرده، به‌صورت انباشته عمل می‌کند و در یک مقطع می‌تواند جهش‌های ۶۰ درصدی یا حتی دو برابری را رقم بزند. این رفتار، نه‌تنها به تحریم‌ها یا ریسک‌های سیاسی وابسته نیست، بلکه ریشه در ساختار پولی و سیاست‌های انبساطی دارد.

در این تحلیل، شاخص‌های پولی از M0 تا M4 به‌عنوان ابزارهای فهم رفتار بازار معرفی می‌شوند. M0 یا پول فیزیکی، شامل اسکناس و سکه‌های در گردش است. M1 شامل سپرده‌های دیداری و پول نقد است که نقدشوندگی بالایی دارد. M2 با افزودن شبه‌پول—سپرده‌های مدت‌دار و حساب‌های غیرقابل برداشت فوری—تصویر کامل‌تری از نقدینگی ارائه می‌دهد. در برخی کشورها، M3 و M4 نیز شامل اوراق قرضه کوتاه‌مدت و سایر ابزارهای مالی نقدشونده هستند که در ایران کمتر مورد استفاده قرار می‌گیرند.

رابطه میان M2 و تورم، یک رابطه فیدبکی دوطرفه است. رشد M2 موجب افزایش تورم می‌شود و تورم نیز انگیزه‌ای برای خروج سرمایه از سپرده‌های بانکی و ورود به بازارهای دارایی ایجاد می‌کند. این چرخه، در نهایت به افزایش قیمت دلار، طلا، سکه و حتی سهام منجر می‌شود. پیام الی تأکید می‌کند که بازار سهام با تأخیر نسبت به سایر بازارها واکنش نشان می‌دهد، اما در نهایت از همین مسیر نقدینگی تأثیر می‌پذیرد.

در بخش دیگری از تحلیل، به روش محاسبه کف و سقف دلار توسط فعالان بازار فردوسی اشاره می‌شود. این فعالان، با تقسیم نقدینگی کل کشور بر ارزش دلاری اقتصاد در شرایط غیرتحریمی (مثلاً ۳۵۰ میلیارد دلار)، به نرخ تعادلی دلار می‌رسند. در شرایط تحریمی، این عدد به زیر ۱۰۰ میلیارد دلار کاهش می‌یابد و نرخ دلار به‌صورت تصاعدی افزایش می‌یابد. این روش، هرچند علمی نیست، اما در عمل توانسته رفتار بازار را در دوره‌هایی مانند پس از خروج آمریکا از برجام، به‌درستی پیش‌بینی کند.

در سطح جهانی نیز، رشد نقدینگی در آمریکا موجب جهش قیمت طلا و بیت‌کوین شده است. هر زمان که عرضه پول در آمریکا افزایش یافته، طلا سقف‌های جدیدی را ثبت کرده و بیت‌کوین نیز پس از نوسانات، به سطوح بالاتری بازگشته است. این روند، حاصل چاپ پول توسط دولت‌هاست—چه در آمریکا، چه در ایران، چه در مکزیک. چاپ پول با سرعت بالا، ارزش پول ملی را کاهش می‌دهد و دارایی‌های امن را به گزینه‌های جذاب‌تری تبدیل می‌کند.

در پایان، پیام الی توصیه می‌کند که سرمایه‌گذاران با شناخت دقیق شاخص‌های پولی و رفتار نقدینگی، بتوانند مسیر بازارهای دارایی را بهتر تحلیل کنند. در اقتصادی که پول بی‌ارزش می‌شود، دارایی‌های واقعی—از طلا و بیت‌کوین گرفته تا زمین و سهام بنیادی—ارزشمندتر خواهند شد. این شناخت، نه‌تنها ابزار تحلیل، بلکه راهی برای حفظ ارزش دارایی‌ها در برابر تورم مزمن است

دیدگاهتان را بنویسید