سکوت در پادگان؛ روایت فروپاشی اعتماد زنان در ارتش

سکوت در پادگان؛ روایت فروپاشی اعتماد زنان در ارتش

تصویر منظم و افتخارآمیز ارتش بریتانیا، در برابر روایت‌های صدها زن نظامی که از تعرض جنسی در نخستین مراحل ورود به ارتش سخن می‌گویند، ترک برداشته است. از معاینه‌های پزشکی تا تمرین‌های نظامی، آنچه قرار بود آغاز یک مسیر حرفه‌ای باشد، برای بسیاری به تجربه‌ای از ناامنی، بی‌عدالتی و سکوت اجباری بدل شده است.

به گزارش سرمایه فردا،  ارتش بریتانیا، نهادی که سال‌ها با سه‌گانه‌ی نظم، انضباط و افتخار شناخته می‌شد، اکنون با بحرانی اخلاقی و ساختاری مواجه است. گزارش‌های رسمی و شهادت‌های شخصی از دهه ۱۹۷۰ تا سال‌های اخیر، پرده از تجربه‌ی تلخ زنان نظامی برداشته‌اند؛ تجربه‌ای که نه در میدان جنگ، بلکه در نخستین تماس‌ها با ساختار نظامی رقم خورده است. معاینه‌های پزشکی، تمرین‌های آموزشی و روابط سلسله‌مراتبی، برای بسیاری از زنان به صحنه‌ی تعرض، بی‌پناهی و فروپاشی اعتماد بدل شده‌اند. این گزارش، نگاهی دارد به پرونده‌ی جیسلی بک و صدها زن دیگر که در ارتش، نه با دشمن خارجی، بلکه با ساختاری مواجه شدند که از آن‌ها انتظار سکوت داشت.

دهه‌هاست که ارتش بریتانیا با تصویری منظم، قانون‌مند و افتخارآمیز در حافظه عمومی تثبیت شده است. اما گزارش‌های تازه، تجربه‌ای متفاوت را روایت می‌کنند؛ تجربه‌ای که برای بسیاری از زنان نظامی، از همان نخستین لحظات ورود به ارتش آغاز شده است. معاینه‌های پزشکی اولیه، که قرار بود صرفاً بررسی سلامت جسمی باشد، برای صدها زن به لحظه‌ای از تعرض جنسی بدل شده است. پلیس بریتانیا اکنون در حال بررسی گسترده‌ی این ادعاهاست و وزارت دفاع وعده داده از تحقیقات شفاف حمایت کند.

اما پشت این آمار، سرگذشت‌های انسانی قرار دارد؛ از جمله جیسلی بک، دختر ۱۹ ساله‌ای از کمبریا که با امید به ساختن آینده‌ای مستقل وارد ارتش شد. تنها چند ماه پس از آغاز دوره آموزشی، در تمرینی نظامی در همپشایر، سرجوخه ارشد مایکل وبر به او دست‌درازی کرد. جیسلی تمام شب را در ماشینش گذراند و ماجرا را گزارش داد، اما نه‌تنها حمایتی دریافت نکرد، بلکه پرونده هرگز به پلیس ارجاع نشد. وبر ترفیع گرفت و با یک نامه عذرخواهی، موضوع بسته شد. جیسلی بعدها گفت: «من یک نامه گرفتم، او ارتقا گرفت.»

در ماه‌های بعد، فشارهای جنسی از سوی مدیران دیگر ادامه یافت، اما جیسلی دیگر شکایتی نکرد. در ۱۵ دسامبر ۲۰۲۱، او در اتاق خود در پادگان لارکهیل، به زندگی‌اش پایان داد. قاضی پرونده اعلام کرد که بی‌عملی ارتش در حمایت از جیسلی، نقش مستقیم در مرگ او داشته است.

در ارتش بریتانیا، زنان هنوز اقلیت عددی‌اند و همین اقلیت بودن، همراه با ساختار سلسله‌مراتبی سخت، مانعی بزرگ برای شکایت و اعتراض است. جمّا مورگان، نظامی سابق، می‌گوید: «در ارتش، اگر کمک بخواهی، خیلی زود به چشم یک مشکل دیده می‌شوی.» این سخن، نه فقط یک تجربه شخصی، بلکه بازتابی از یک بحران ساختاری است؛ بحرانی که آزار جنسی را به مسئله‌ای سیستماتیک بدل کرده است.

پس از انتشار پرونده جیسلی، ارتش و وزارت دفاع بیانیه‌هایی صادر کردند و وعده‌ی اصلاحات دادند. اما خانواده‌ها و فعالان اجتماعی می‌پرسند: این اصلاحات کی و چگونه اجرا خواهد شد؟ مادر جیسلی در دادگاه گفت: «ارتش باید خانه باشد، نه جایی که دختران برای زنده ماندن سکوت می‌کنند.»

تا زمانی که زنان نظامی بتوانند بدون ترس از حذف، تهدید یا از دست دادن آینده‌شان، آزارها را گزارش دهند و حمایت واقعی دریافت کنند، اصلاحات صرفاً وعده‌اند، نه تغییر. ارتش بریتانیا، اگر می‌خواهد به ارزش‌های ادعایی‌اش وفادار بماند، باید از نو اعتماد بسازد اعتمادی که در پادگان‌هایش فرو ریخته است.

دیدگاهتان را بنویسید