زمانی که ناکارایی افزایش مییابد، نرخ تورم و نرخ ارز نیز به تبع آن بالا میرود. در واقع ناکارایی منجر می شود تا سهمهای پروژهای در کنار بنیادی ها قرار بگیرند.
به گزارش سرمایه فردا، در رابطه با بازار بورس با دلار توافقی، دیدن شاخص ۳ تا ۳.۵ میلیون چیزی عجیب نیست و بازار به این محدوده میرسد. با این حال، باید دقت داشته باشید که هر نمادی را نخرید. نمادهایی که پیبای بالایی دارند و چشمانداز خوبی از سودآوری ندارند، در نهایت پیبایهای مناسبی نخواهند ساخت و چشمانداز بلندمدتشان خوب نیست. در ضمن، سهمهای پروژهای که حدود ۶۰-۷۰ درصد بازار را شامل میشوند نیز وضعیت خوبی ندارند و صرفاً به خاطر پروژههایشان رشد میکنند.
بهتر است سهمهایی با وضعیت بنیادین مشخص و سودآوری قابل پیشبینی خریداری شوند. سهمهایی مانند فولاد مبارکه که سودآوریش مشخص است و پیبای محور بالا و پایین نمیشوند، ترجیح داده میشوند. نمادهای بنیادین بازار را که در وبینار شناسایی کردم قبلاً نیز بیان کردهام و هنوز نظرم بر روی همانهاست. در حوزه شرکتهای کوچکتر نیز باید دقت کنید و به سمت هر نمادی نروید.
در رابطه با شرکتهای فولادی باید گفت، احتمال آسیبپذیری شرکتهای بزرگتر از قطع برق کمتر است، زیرا برخی از آنها دارای نیروگاههای مستقل هستند. این نیروگاهها میتوانند گازی یا خورشیدی باشند و از قطع برق جلوگیری کنند. بنابراین، شرکتهای فولادی بزرگتر نسبت به شرکتهای کوچکتر وضعیت بهتری دارند و سودآوری بهتری خواهند داشت.
صنایع خاص مانند دارو و غذا نیز به خاطر سودآوری با کیفیت و قابلیت افزایش نرخها در صورت مواجهه با فشارها، توصیه میشوند. برای مثال، شرکتهای دارویی حتی در شرایط سخت اقتصادی میتوانند به کار خود ادامه دهند و در صورت کم شدن دارو در کشور، حساسیتهای خود را کاهش میدهند. به همین دلیل، در نهایت اثر تورم در صورتهای مالی آنها دیده میشود.
در خصوص وضعیت دلار، بعد از ارائه لایحه بودجه، گفته شد که کف دلار ۶۰ تومان خواهد بود. سپس اعلام شد که کف دلار ۶۲ تومان است و تا پایان سال بالای ۷۰ تومان خواهد بود. پس از افزایش به بالای ۷۰ تومان، دولت کنترل این نرخ را دشوار یافت و ترجیح داد با روند آرامی نرخ دلار را افزایش دهد تا به جای افزایش روزانه و مستمر، با شوکهای مقطعی کنترل شود. در این بین فضا فراهم شد تا سهمهای پروژهای رشد بیشتری کنند.
روند آرام افزایش دلار باعث میشود مردم به فکر خرید مداوم دلار نیفتند. ناکارایی در اقتصاد یکی از عوامل اصلی افزایش نرخ تورم و در نتیجه نرخ ارز است. ناکارایی اقتصادی به دلیل مدیریت ناکارا و مسائل مرتبط با انرژی میتواند به افزایش نرخ تورم کمک کند. این عوامل در مجموع فضا را برای نوسان گیرها فراهم می کند تا سهمهای پروژهای را بالا ببرند.
توصیه میشود که به جای تمرکز بر نوسانهای کوچک بازار و سودهای کوتاهمدت، بر داراییهای با کیفیت مانند طلا، سهام سودآور و ملک تمرکز کنید. برای نوسانگیری از ابزارهای اختیار معامله میتوان بهرهبرده و تنها با بخش کوچکی از داراییها وارد این نوع معاملات شد. توجه به داراییهای امن و با کیفیت در شرایط اقتصادی فعلی ضروری است.
تورم نتیجه ناکارایی اقتصادی است. برای مثال، شرکتهایی مثل ایرانخودرو به دلیل مدیریت ناکارا، خودروهای گرانتری نسبت به جهان تولید میکنند. این گرانی به جامعه تورم وارد میکند و از طریق شرکتها و مجموعههای ناکارا تحمیل میشود. وقتی شرکتها با ناکارایی بیشتری مواجه میشوند، نرخ ارز نیز افزایش مییابد.
علاوه بر ناکارایی شرکتها، مشکلات مرتبط با قطع گاز و برق نیز به ناکارایی میافزاید. زمانی که ناکارایی افزایش مییابد، نرخ تورم و نرخ ارز نیز به تبع آن بالا میرود. در واقع ناکارایی منجر می شود تا سهمهای پروژهای در کنار بنیادی ها قرار بگیرند.
به دلیل ناکاراییهای موجود، بهتر است به داراییهای با کیفیت مانند طلا و سهام سودآور توجه کنید. در چنین شرایط اقتصادی بهتر است به حفظ داراییهای امن و با کیفیت تمرکز داشته باشید و دنبال نوسانهای کوچک نباشید. تورم و نوسانات اقتصادی در داراییهای با کیفیت کمتر تأثیر خواهند داشت و به شما کمک میکنند که از تورم و نوسانات بازار آسیب کمتری ببینید.
داراییهای امن و با کیفیت میتوانند شامل طلا، سهام خوب و ملک باشند. توجه و تمرکز به داراییهای با کیفیت به جای نوسانهای کوچک بازار میتواند کمک کند تا تورم کمتر شما را تحت تأثیر قرار دهد.
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا