سنت گرایی در ایران از کجا شروع شد

سنت گرایی در ایران از کجا شروع شد

سنت گرایی در ایران از دوران مشروطه به اوج خود رسید‌. در آن زمان دنیا در حال حرکت به سمت تغییر بود، اما در ایران شرایط متفاوت بود.

به گزارش سرمایه فردا، سنت گرایی در ایران ریشه در دوران مشروطه دارد. درست در زمانی که نظام نوین در حال شکل‌گیری بود. شیخ فضل الله نوری مخالف سفت و سخت شکل گیری مدارس نوین در ایران بود و همه کار کرد تا این مدارس شکل نگیرند تا جایی که در یک سخنرانی کوبنده گفت: “آقایان، شما را به حقیقت اسلام قسم می‌دهم. آیا این مدارس جدیده خلاف شرع نیست؟ و آیا ورود به این مدارس مصادف با اضمحلال دین اسلام نیست؟ آیا درس زبان خارجه و تحصیل شیمی و فیزیک عقیده‌های شاگردان را سخیف و ضعیف نمی‌کند؟”

البته که سنت گرایی و مقابله با علم در ایران سابقه‌ای زیادی دارد. سنت گرایان ترمز مسیر توسعه و پیشرفت بودند مثلا در دورانی، سنت گرایان ایران از حمام‌های جدید که دوش داشت پرهیز می‌کردند و معتقد بودند که دوش مطهر نیست و غسل با آن باطل است. از رادیو، تلویزیون، بلندگو و حتی ویدیو هم دوری می‌کردند و آن‌را مظهر شکل گیری فساد می‌دانستند.

سنت گرایان حتی اصلاح صورت دختران تا قبل از مراسم عقد را نماد فاحشگی می‌دانسنتد، دختر و پسر را حتی پس از عقد هم تا شب عروسی دور نگه می‌داشتند و حاملگی دختر در دوران عقد را فاجعه بزرگی محسوب می‌کردند. از بردن نام زنان و دختران در مجامع عمومی پرهیز می‌کردند و  گذاشتن عکس زنان روی اعلامیه فوت را مظهر بی حیایی می‌دانستند.

سنت گرایی در ایران مقابل زنان

سنت گرایان کار کردن زنان در خارج از خانه را معادل از هم پاشیدن بنیان خانواده می‌دانستند. معتقد بودند وظایف زنان صرفا محدود به کارهای خانه ورسیدگی از شوهر و همسر است. آن‌ها با رای دادن و انتخاب شدن زنان مخالفت می‌کردند. رانندگی زنان را جایز نمی‌دانستند و دختران خود را به مدرسه نمی‌فرستادند تا مبادا اختیار زنان از دستشان خارج شود.

امروز مدارس نوینی که شیخ فضل الله نوری با آن مخالفت جدی داشت راه افتاده و دختران و پسران آموزش می‌بینند و بد نیست بدانید نزدیکان شیخ در هنگام خاکسپاری بر روی قبر او ادرار کردند!

امروز همه آن خط قرمزهای گذشته، پیش پا افتاده و روتین شده و حتی متعصب‌ترین سنت گرایان هم این موارد را عادی می‌دانند و نکته جالب این جاست که امروز فرزندان و نوادگان همان منع و ملامت کنندگان دیروز به این ممنوعیت‌ها می‌خندند.

بسیاری از اموری که امروز هم خط قرمز است(مثل واکسن، فضای مجازی، حجاب، موسیقی زنان، ورود زنان به ورزشگاه و…) چند صباحی دیگر پیش پا افتاده و عادی قلم داد خواهد شد و آیندگان به آن می‌خندند.

نکته مهم اینجاست که برای شکستن این تابوها افراد زیادی جانشنان را از دست داده‌اند، زندانی شده‌اند، کسب و کارشان پلمب شد و در دوران خودشان از خانواده و دوستان و جامعه طرد شدند و آبرویشان را در معرض خطر قرار دادند.

تقابل سنت گرایی در ایران با تابوشکنی

صاف کردن جاده‌های سنگلاخ همیشه پر هزینه است. پیش از ما کسانی هزینه آن را داده‌اند و امروز هم عده‌ای در حال هزینه دادن هستند تا آیندگان آسوده‌تر زندگی کنند و این افراد مقدس‌ترین تاریخ هستند که عموما در بین کتاب‌های تاریخ هم رد و نشانی از آن‌ها پیدا نمی‌کنیم!

تابوها شکسته می‌شود، سنت گرایان هم بالاخره مجبور می‌شوند از مواضع خود عقب نشینی کنند، ولی نکته اینجاست که هزینه این تابو شکنی روی دوش افرادی می‌افتد که برای رشد و توسعه بیشتر و رسیدن به راه باریک آزادی، جان و مال و آبرویشان را وسط گذاشته‌اند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *