بررسی تاریخی ساختارهای سیاسی در خاورمیانه نشان میدهد که کشورهای پادشاهی مانند عربستان، امارات و قطر با حفظ پیوندهای سنتی و قواعد تاریخی به ثبات اقتصادی و سیاسی رسیدهاند. در مقابل، جمهوریهای سوسیالیستی نظیر سوریه و عراق، با قطع ارتباط از سنتها و تلاش برای مهندسی اجتماعی، دچار بحران و فروپاشی شدهاند. این تفاوتها را میتوان با نظریه فردریش هایک درباره نقش سنتهای تکاملیافته در نظم اجتماعی تحلیل کرد.
به گزارش سرمایه فردا، در بررسی کشورهای خاورمیانه، مشاهده میشود که پادشاهیها و امیرنشینیها به ثبات اقتصادی، جذب سرمایهگذاری و نهادهای باثبات دست یافتهاند. کشورهایی مانند عربستان، امارات، قطر، کویت و عمان، با تمرکز قدرت در ساختارهای سنتی و پادشاهی، توانستهاند ثبات قابلتوجهی ایجاد کنند. در مقابل، در بررسی ساختار سیاسی خاورمیانه کشورهایی با گفتمان جمهوریخواهانه یا سوسیالیستی نظیر سوریه، عراق، لیبی و مصر، دچار بحران سیاسی، فروپاشی اقتصادی و فساد سیستماتیک شدهاند.
فردریش هایک، اندیشمند نامدار اقتصادی، در نقد مهندسی اجتماعی و طراحیهای متمرکز، تأکید میکند که نظم اجتماعی پایدار حاصل یک فرآیند خودجوش و تاریخی است، نه یک ساختار مصنوعی یا از پیش طراحیشده. 🔹 امیرنشینهای خلیج فارس: موفق به حفظ و توسعه نوعی تداوم تاریخی-سنتی شدهاند که هایک از آن بهعنوان «قواعد رفتاری تکاملیافته» یاد میکند. 🔹 جمهوریهای سوسیالیستی: این کشورها با قطع پیوند خود از سنتهای فرهنگی و حقوقی تلاش داشتند جامعهای آرمانی و مدرن خلق کنند، اما این قطع ارتباط منجر به بیثباتی، فساد و حتی جنگ داخلی شد.
روند بررسی خاورمیانه نشان میدهد که تداوم تاریخی در کنار حفظ قواعد سنتی، میتواند به پیشرفت و ثبات سیاسی و اقتصادی منجر شود. در مقابل، مهندسی اجتماعی ایدئولوژیک و قطع پیوند از سنتها بدون در نظر گرفتن شرایط تاریخی، میتواند آسیبهای عمیقی به جوامع وارد کند.
آیا میتوان مدل امیرنشینهای خلیج فارس را در کشورهای دیگری که با مشکلات ساختاری روبرو هستند، اجرایی دانست؟ یا پایداری این مدل منحصراً به شرایط
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا