در حالیکه غزه زیر آوار جنگ نفس میکشد، شکافهای دیپلماتیک در غرب یکییکی سر باز میکنند. از مادرید تا بروکسل، از اختلاف بر سر ارسال سلاح تا بنبست در اتحادیه اروپا، جنگ غزه دیگر فقط یک بحران انسانی نیست—به آزمونی برای سیاستمداران، پیمانها و ادعاهای اخلاقی بدل شده است.
به گزارش سرمایه فردا،در دل غزه، جایی که آسمان از دود و خاکستر پوشیده شده و زمین از خون کودکان گرم است، صدای انفجارها تنها در مرزهای فلسطین نمیپیچد. پژواک این جنگ، از کوچههای ویرانشده غزه تا سالنهای دیپلماتیک مادرید، بروکسل و واشنگتن امتداد یافته است. آنچه روزی یک درگیری منطقهای تصور میشد، حالا به آزمونی برای وجدان جهانی بدل شده—آزمونی که در آن برخی کشورها پرچم اسرائیل را بر فراز ساختمانهای دولتی برافراشتند، برخی دیگر با بیانیههای محتاطانه خواستار آتشبس شدند، و معدودی نیز با تحریم تسلیحاتی، مسیر متفاوتی را برگزیدند. جنگ غزه، نهتنها خانهها را ویران کرده، بلکه ستونهای اتحاد غرب را نیز ترک انداخته است. این روایت، از شکافهای تازهای میگوید که در سایه این جنگ شکل گرفتهاند؛ شکافهایی میان دولتها، میان مردم و حاکمان، و میان ادعاهای حقوق بشری و واقعیتهای سیاسی.
جنگ، مرزها را درنوردید و لرزهای به ستونهای دیپلماسی غرب انداخت. در میان این لرزشها، اسپانیا یکی از نخستین کشورهایی بود که تصمیم گرفت از سکوت خارج شود. دولت پدرو سانچز، با صدایی بلند، اعلام کرد که پایگاههای نظامی روتا و مورون دیگر گذرگاه ارسال سلاح به اسرائیل نخواهند بود. روزنامه ال پائیس، با استناد به کمیته مشترک اسپانیایی-آمریکایی، گزارش داد که اسپانیا عبور هواپیماها و کشتیهای حامل تجهیزات نظامی آمریکا به مقصد تلآویو را ممنوع کرده است. این پایگاهها، هرچند در خاک اسپانیا، سالها تحت استفاده واشنگتن بودند؛ اما حالا، فرماندهی اسپانیایی آنها، مجوز عبور را لغو کرده است.
با این حال، آمریکا بیپاسخ نماند. سخنگوی وزارت خارجه ایالات متحده، تصمیم اسپانیا را «عمیقاً نگرانکننده» خواند و از فشارهای مادرید بر نتانیاهو ابراز ناخرسندی کرد. اما شکاف میان دو کشور، تنها به جنگ غزه محدود نمیشود. از تعرفههای تجاری دوران ترامپ گرفته تا اختلافات بر سر بودجه ناتو، روابط مادرید و واشنگتن در سالهای اخیر سردتر شدهاند. اسپانیا، برخلاف خواسته ترامپ، از اختصاص ۵٪ تولید ناخالص داخلی به امور نظامی سرباز زد و اولویت را به مسائل اجتماعی داخلی داد. همزمان، تحریم کالاهای تولیدشده در شهرکهای اسرائیلی و افزایش کمک به آژانس UNRWA، نشان داد که اسپانیا مسیر متفاوتی را در برابر جنگ غزه انتخاب کرده است.
اما این شکاف، تنها میان دو کشور نبود. اتحادیه اروپا نیز در برابر جنایات غزه، دچار بنبست شد. در نشست کپنهاگ، وزرای خارجه ۲۷ کشور گرد هم آمدند تا درباره واکنش به جنگ غزه تصمیم بگیرند، اما اختلافات عمیق مانع از اجماع شد. اسپانیا و ایرلند خواستار تحریمهای اقتصادی و تسلیحاتی بودند، در حالی که آلمان و مجارستان با هرگونه فشار بر اسرائیل مخالفت کردند. حتی پیشنهاد محدودسازی دسترسی اسرائیل به برنامههای تحقیقاتی اتحادیه اروپا نیز نتوانست حمایت کافی کسب کند.
از ۷ اکتبر ۲۰۲۳، اروپا به سه اردوگاه تقسیم شد. در یک سو، کشورهایی مانند جمهوری چک، اتریش و مجارستان، پرچم اسرائیل را برافراشتند و از جنگ حمایت کردند. در سوی دیگر، دولتهایی چون اسپانیا، ایرلند و بلژیک، خواستار آتشبس شدند و از نقض قوانین بشردوستانه انتقاد کردند. اردوگاه سوم، کشورهایی بودند که حمایت خود را پنهان نگه داشتند—رومانی، اسلونی، لهستان. اما هیچیک از این اردوگاهها، بهراستی «طرفدار فلسطین» نبودند. حتی یولاندا دیاز، معاون نخستوزیر اسپانیا، که آپارتاید اسرائیل را محکوم کرد، صدایی تنها در میان سکوت دولتها بود.
در این میان، افکار عمومی اروپا صدای دیگری داشت. نظرسنجیها نشان دادند که اکثریت مردم هلند و آلمان، خواستار اقدام عملی علیه اسرائیل و توقف جنگ بودند. اما دولتها، برخلاف خواست شهروندانشان، همچنان در بنبست تصمیمگیری گرفتارند. جنگ غزه، نهتنها وجدان جهانی را به چالش کشیده، بلکه ادعاهای اخلاقی و حقوق بشری اروپا را نیز زیر سوال برده است. و این پرسش باقی میماند: آیا سکوت دولتها، روزی با خروش مردم شکسته خواهد شد؟
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا