به گزارش سرمایه فردا، نتانیاهو این وضعیت نابسامان حزب الله را برای حملات زمینی اسرائیل از دست نخواهد داد.
یدالله کریمی پور: حزب الله گرانبهاترین سازمانبرون مرزی تاریخ معاصر ایران، به ویژه در جهان اعراب است. اکنون با از دست دادن رهبرانش و در آستانه نبرد حتمی حیاتی زمینی در شمال مزارع کفرشوبا و نوار مرزی، این نیرومندترین سازمان، به مشتی نیروهای پراکنده و سرگردان تبدیل شده اند. بر پایه منطق جنگ، ارتش اسراییل به زودی زود، حملات زمینی اسرائیل را آغاز خواهد کرد.
نتانیاهو این وضعیت نابسامان حزب الله را برای حملات زمینی اسرائیل از دست نخواهد داد. این نبرد زمینی سرنوشت سازترین برهه در تاریخ ۱۸ ساله خاورمیانه از ۲۰۰۶ بدین سو است. آتشبارها، بالگردها، هویتزرها و …نوار اول تا چهارم دفاعی و حتی عقبه حزب الله تا دره بقاع را به آتش خواهند کشید. تانک های مرکاوا و پشت سرش انواع نفربرها پا به میدان خواهند نهاد.
در این شرایط برای مدافعان حزب الله که از خانه و میهن خود دفاع می کنند، حفظ روحیه و ایستادگی تا دم مرگ و به دست گرفتن ابتکار عمل، سه عنصر اولیه حیاتی برای استقلال لبنان خواهد بود.
حداکثر زمانی ایستادگی میدانی در برابر تهاجم مکانیزه و سخت اسرائیل تنها ۴۰ روزه خواهد بود. در این شرایط حتی چنان چه تلفات مدافعان به مهاجمان، ۴۰ به ۱ هم برسد، باز احتمال توقف ماشین جنگی اسرائیل اصلا کم نیست.
اساسی ترین مسئولیت دفاع نقطه ای و میلیمتری از نقطه به نقطه ناقوره، لیونه، عیتا الشعب، رمیش، مارون الراس، قلعه تبنین، حوشا، کفر کلا، قله هرمون، قلعه الشقیف، مرجعیون، جبل الحکومی، حولا، نبطیه و…است. این سکونتگاه ها باید طی چند روز آتی تبدیل به استالینگراد خاورمیانه و ایران شوند.
نیروی قدس، در جایگاه پر هزینه ترین بخش نیروهای مسلح، دستکم کارایی خود را در دفاع از نوار مرزی لبنان در ابن روزهای آخر نشان دهد. این ساده ترین و در عین حال حیاتی ترین مرحله برای دستیابی به صلح است.
شاید بهتر است پرسش بدین گونه باشد کهآیا جمهوری اسلامی ایران ناچار به ورود به جنگ اسرائیل خواسته می شود؟ در جایگاه معلمی هیچگاه نشده که پاسخ دو پهلو و پر ابهام و ایهام،آن هم به پرسشی حیاتیچونان این سوال بدهم. به گمانم پاسخ اینگونه ها پرسش ها تا جای ممکن می بایست رک و بدون ترس از آبروریزی های(پرستیژ دانشگاهی) بعدی باشد.
نتانیاهو و کابینه اش، در ۴۵ روز آتی بر مسائل زیر متمرکز خواهند بود:
۱- تداوم فشار بر حزب الله و وادار کردن این سازمان به عقب نشینی تا پشت رود لیتانی. نتانیاهو تا جایی که ممکن است حملات زمینی اسرائیل را اجرایی نخواهد کرد، ولی بس بعید است که ناگزیر به ورود سربازانش به لبنان نشود.
۲- وارد کردن جمهوری اسلامی ایران به جنگ، با بهره گیری همه جانبه از هر گونه ترفند و دامی. حتی در صورت تداوم صبوری استراتژیک کنونی تصمیم سازان ایران، احتمال هدفگیری هوایی و پرتابی مستقیم به مراکز حساس کم نخواهد بود.
۳- کشاندن ایالات متحده به جنگ با فرض وارد کردن جمهوری اسلامی ایران.
با این همه و با وجود بکارگیری دهها سناریو مشابه ترور حسن نصرالله و حتی حمله مستقیم هوایی-پرتابی به خاک ایران، چهار مساله بسیار ساده می تواند بر تصمیمات جمهوری اسلامی ایران موثر قرار گیرد.
الف- ناترازی توان هوایی و پدافندی ایران-اسراییل(اشغالگر).
ب- چگونگی سرنوشت برخورد و حملات زمینی اسرائیل (لبنان).
پ- فرایند و روند نبرد غزه؛
ت- دور بودن جغرافیایی ایران از اسرائیل و همسایه نبودن این دو.
اگر من به تنهایی در شرایط کنونی تصمیم گیر بودم. باز هم بر صبوری استراتژیک پای فشرده و تا سرحد ممکن، هیچ واکنش مستقیمی نشان نمی دادم. زیرا نمی خواهم ملت و کشورم وارد بازی از پیش طراحی شده بی بی- پوتین شوند.
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا