سیسی به عنوان رهبری خودکامه مصر که با انتقادات حقوق بشر روبروست، ایران را نصیحت کرده که به اسرائیل چیکار دارد. درحالی که خود متهم است.
به گزارش سرمایه فردا، چند وقت پیش در جریان دیدار روسای جمهور ایران و مصر، ژنرال سیسی به همتای ایرانی خود گفته است؛ تصویر نادرستی از کشور شما در چهل سال گذشته در منطقه و جهان بوجود آمده، در اصلاح آن بکوشید. شکی نیست که سیسی به عنوان رهبری خودکامه که با انتقادات حقوق بشر گستردەای روبروست، در جایگاهی نیست که ایران را نصیحت کند.
صد البته مقصود وی نه سیاست داخلی ایران بلکه جهت گیری ضد غربی سیاست خارجی آن و رویکرد ضد اسرائیلی مفرط آن است. یحتمل سیسی در گوشی به همتای ایرانیش گفته؛ چکار به صدور انقلاب و مبارزه با اسرائیل و بازتعریف و تعدیل نظام جهانی دارید، بچسپید به داخل و از حکومت کردن لذت ببرید.
غربیها دربارەی اسرائیل و انرژی و جنگ اوکراین حساس و سازش ناپذیرند، اما در مورد دمکراسی و حقوق بشر راه می آیند و مسائل را نادیدە می گیرند. احتمالا وی برای اثبات درستی این سخن، مصر و عربستان و امارات را مثال زده است.
درک تاریخی سیسی در این زمینه ریشه در تجربەی مصر به عنوان کشوری سابقا انقلابی دارد. قاهره در زمان ناصر و در فاصلەی سالهای ۱۹۵۲ تا ۱۹۷۲ کانون انقلاب به شمار می رفت. مصر تحت رهبری جمال عبدالناصر نه تنها رهبر جهان عرب، بلکه محوریترین کشور جهان مسلمان و سرنمون کشورهای آسیایی و آفریقایی بود.
سرزمین نیل، ستاد پشتیبانی از انقلابیون الجزایر و میزبان چهگوارا بود، ستون اصلی جنبش عدم تعهد و رهبر جهان سوم و یک پایش هم در جنگ داخلی یمن قرار داشت و از مبارزه با اسرائیل هم غافل نبود. چرخش اصلی مصر اما در سال ۱۹۷۲ با اخراج کارشناسان روسی توسط سادات رخ داد. رخدادی که یک شبه مصر را از کشوری شرقی به متحد بلوک غرب تحت رهبری آمریکا بدل کرد. جنگ یک سال بعد آن با اسرائیل هم تغییری در این جهت گیری پدید نیاورد.
از آن تاریخ مصر در مدار غرب باقی مانده و رژیم حاکم بر آن از مواهب حمایت غرب بهره برده است. مضاف بر آن شبه جزیرە سینا را که در عهد انقلابیگری از دست داده بود، در زمانەی محافظهکاری دوباره به دست آورد. انقلاب فوریەی ۲۰۱۱ که به سقوط راس نظام و نه خود نظام انجامید، میان پردەای گذرا بود که با آمدن سیسی در کودتای خونین سه سال بعد به روال سابق خود بازگشت.
ادراک شهودی و منطق سیاسی سیسی احتمالا ریشه در حافظەی تاریخی مصریان در قرن نوزده هم دارد. ۱۵۰ سال پبش از آنکه دولت های عرب عراق و لیبی توسط یک ائتلاف غربی تحقیر و خلع سلاح شوند، مصر به عنوان پیشگام مدرنیته در جهان اسلام، تجربەای تلخ در این زمینه از سر گذراند.
قصه این بود که محمد علی نخستین خدیو و نایبالسلطنەی امپراتوری عثمانی در مصر با الهام از آموزەهای انقلاب فرانسه دست به اصلاحات بزرگی زد و رژیمی متمرکز و مقتدر پدید آورد.
مصر محمد علی در آستانەی قسمی انقلاب صنعتی بود و اگر وسوسەهای کشورگشایی به سراغش نمی آمد. احتمالا اسکندریه و قاهره به زودی منچستر و لندن شرق می شدند. کشور نیمه مستقل اما علم استقلال برداشت و در آرزوی تشکیل یک امپراتوری عربی بر ویرانههای عثمانی در سال ۱۸۳۷ به شام یورش برد.
بریتانیا که نگران فروپاشی عثمانی و از دست رفتن موازنه با روسیه بود، پنج قدرت مطرح اروپایی آن زمان را با خود همراه کرد و به نجات خلیفه پرداخت. محمد علی نه تنها سرکوب شد، بلکه ناچار گردید ارتش ۲۵۰۰۰۰ نفریاش را به ۱۸۰۰۰ نفر کاهش دهد و از مخارج نطامی بکاهد و کارخانه های اسلحه سازی را برچیند.
این، احتمالا نخستین مورد خلع سلاح یک کشور در عهد مدرن و در آغاز دوران استعمار بود که از قضا در همین خاورمیانه رخ داد. سیسی نیک آگاه است که جهان امروز با دویست سال قبل تفاوت چندانی ندارد. آمریکا جای امپراتوری بریتانیا را گرفته و زمانی طولانی برای رسیدن به تعادلی جدید و عبور از نظم غربی حاکم در پیش است.
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا