جنبش‌های دموکراسی‌خواه در کشورهای مختلف
جنبش‌های دموکراسی‌خواه در کشورهای مختلف

جنبش‌های دموکراسی‌خواه در کشورهای مختلف نشان میدهد که با ایجاد نهادهای مردمی توانسته است حکومت های اقتدارگرا را پس بزند. در این مطلب به جزئیات آن پرداخته شده است.

به گزارش سرمایه فردا، محمدعلی کدیور، استادیار جامعه‌شناسی در کتاب اخیرش سیاست مردمی و نیل به دموکراسی پایدار ، داده‌های ۱۱۲ گذار دموکراتیک در ۸۰ کشور جهان در خلال‌ سال‌های ۱۹۵۰ تا ۲۰۱۰ را بررسی کرده است.

حرکت‌های اعتراضی می‌توانند در دوره‌ای کوتاه به سطح بالایی از بسیج اعتراضی برسند. اما کدیور نشان می‌دهد که دست آخر معیارهای تعیین‌کننده‌ی موفقیت جنبش سازماندهی موثر و ائتلاف گسترده است و این دو در خلال حرکت‌های اعتراضی طولانی‌مدت شکل می‌گیرند. کدیور نتیجه می‌گیرد که گذارهایی که ریشه در حرکت‌های اعتراضی طولانی‌مدت داشته باشند، از آنجا که امکان سازماندهی و ائتلاف در آنها بیشتر است، از ظرفیت بسیار بالاتری برای پیروزی برخوردارند.

سازماندهی یعنی شکل‌گیری سازمان‌های رسمی و غیررسمی در بین معترضان. سازماندهی بستری برای فراهم‌سازی منابع مادی و غیرمادی برای معترضان مهیا می‌کند. جنبش‌های دموکراسی‌خواه با سازماندهی و ائتلاف‌سازی قادرند در دوران حساس و نامطمئنِ گذار، رهبران اقتدارگرا را به عقب برانند، از تلاش‌های نخبگان نظام سابق برای محدود‌کردن نهادهای دموکراتیک ممانعت کنند. هم‌زمان به شکل‌گیری احزاب و تشکل‌های مدنی جدید یا تقویت احزاب و تشکل‌های موجود یاری رسانند. این امر خصوصاً در دوران سرکوب، به بازیابی معترضان و حفظ انگیزه در میان آنها کمک می‌کند.

سازمان‌ها همچنین ساختاری در جهت طراحی استراتژیک و تاکتیکی برای جنبش فراهم می‌کنند. سازمان‌ها به پرورش ظرفیت‌های رهبری درون جنبش نیز کمک می‌کنند و روایت‌هایی درباره‌ی گذشته‌ی جنبش، نارضایتی‌ها، و اهداف جنبش به دست می‌دهند که برای حفظ جهت و سوگیری جنبش‌ها ضروری‌اند. در میان سازمان‌های مختلف یک جنبش دموکراسی‌خواه، اتحادیه‌های کارگری و گروه‌های صنفی نقش و سابقه‌ای برجسته در جنبش‌های دموکراسی‌خواهی دارند.

نهادینگی سیاسی یکی از معیارهای موفقیت یک جنبش دموکراسی‌خواه است. نهادینگی سیاسی یعنی در یک جنبش اجتماعی و سازمان‌های دربرگیرنده‌ی آن میزان اختیارات و مسوولیت‌های نهادهای مختلف سیاسی مشخص باشد و کنشگران سیاسی در زمینه‌ی قواعد نظام سیاسی اجماع داشته باشند. چنین رویه‌هایی تضمین می‌کنند که تصمیم‌گیری‌ها از طریق رایزنی جمعی صورت گیرد و رهبران برای اجرای تصمیمات پاسخگو باشند.

در مقابل آن، وضعیتی است که کنشگران سیاسی بر سر اختیارات و حدود‌ و‌ ثغور مقامات حکومت به منازعه می‌پردازند. چنین منازعاتی می‌تواند منجر به اختلاف و برهم‌زدن بازی دموکراتیک از راه‌های غیردموکراتیک شود.

وجود سازوکارهای دموکراتیک در درون سازمان‌های یک جنبش‌ ضد‌استبدادی، یکی از ضرورت‌های پیروزی آن جنبش است. چنین رویه‌هایی تضمین می‌کنند که تصمیم‌گیری‌های سازمان‌ها از طریق رایزنی جمعی صورت گیرد و رهبران نیز برای اجرای تصمیمات در برابر اعضاء پاسخگو باشند. جنبش‌هایی که نتوانند در سطح سازمان‌های خود رویه‌های دموکراتیک را پیش ببرند در آینده برای ایجاد دموکراسی در سطح کلان نیز دچار مشکل می‌شوند.

همچنانکه سازماندهی بر حرکات اعتراضی اثرگذار است، بسیج اعتراضی نیز بر نحوه‌ی سازمان‌یابی تأثیر دارد. سرکوب‌شدن و شکست‌های مقطعی می‌تواند معترضان را به ضرورت سازماندهی آگاه کند و موجب تقویت سازمان‌های رسمی و غیررسمی در جنبش گردد. حرکات اعتراضی همچنین قادرند عمق و گستره‌ی نارضایتی‌ها را به شهروندان بی‌طرف نشان دهند و آنها را به پیوستن به جنبش اعتراضی ترغیب کنند.

جنبش‌های دموکراسی‌خواهی که ریشه در حرکت‌های اعتراضی طولانی‌مدت داشته‌اند عملاً در طول مبارزات رهبرانی را تربیت کرده‌اند که می‌توانند در نظام جدید در جایگاه‌های تصمیم‌گیری و نهادسازی قرار گیرند. در نهایت، بسیج اعتراضی و سازمان‌های قوی جامعه‌ی مدنی، این پیام را نیز به نیروهای نظامی می‌فرستد که کودتا هزینه‌ی بالایی برای آنان خواهد داشت. بنابراین در مذاکرات فرایند گذار به دموکراسی، این جنبش‌های ساختارمند توانی بیش‌تر در چانه‌زنی، امتیازدهی، و امتیازگیری دارند و آنجا که نیاز باشد، رهبران می‌توانند امتیازاتی به طرف مقابل بدهند بدون اینکه دچار ریزش درونی و تشتت در جنبش شوند.