جدال معامله گران در بورس جریان دارد؛ نبردی برای یافتن تعادل در زمان خرید و فروش، درست در نقطهای که تحلیل جای احساس را میگیرد و ریسک، گامها را کندتر میسازد.
به گزارش سرمایه فردا،در روزهای اخیر، رشد آرام بازار توجه همین فعالان منتظر را جلب کرده و همگی بر ارزندگی سهمها اذعان دارند؛ اما در عین حال، با تردید جدی مواجهاند که آیا جنگ تمام شده؟ و آیا زمان ورود مجدد به بازار فرا رسیده است؟ این تردید، خود موجب ایجاد حباب قیمتی در برخی سهام اهرمی و نادیده گرفتن سهمهای بنیادی شده است.
در شرایط فعلی، بسیاری از فعالان بازار که سرمایه خود را خارج کردهاند، با چشماندازی محتاطانه در انتظار تحولات سیاسی تازهاند و در مواجهه با ریسکهای موجود تمایلی به بازگشت ندارند. خروج سنگین نقدینگی بالغ بر ۵۰ هزار میلیارد تومان از بازار نیز گواه این رویکرد است. در مقابل، گروهی خوشبین نیز با اتکا به عوامل و اتفاقاتی مثبت، روند رو به رشد بازار را محتمل میدانند؛ هرچند اعتقاد دارند در حال حاضر نقش حمایتگر بازارساز و صندوقهای تثبیت و توسعه، به طور ملموسی کاهش یافته است. البته در هفته اخیر خلوتی بازار ناشی از برگزاری مجامع، فضای باثباتتری در معاملات سهام شکل داد، اما همچنان سایه ریسک سیاسی و پیامدهای آن بر بازار سنگینی میکند.
علیرضا سادات کارشناس بازار سرمایه با بیان اینکه چهار عامل اثرگذار بر وضعیت کنونی بازار قابل بررسی است گفت: نخست، رویداد مجامع شرکتهاست که منجر به توقف نمادها در تابلو معاملات میشود. این امر طی روزهای آتی شدت میگیرد و با تعویق برخی از مجامع، فرصت بازگشایی مجدد برخی نمادها فراهم میشود.
وی افزود: دوم، شکلگیری روند انتشار اخبار مثبت مرتبط با بازار سرمایه، شامل نرخ خوراک و انرژی صنایع، گزارشهای مثبت پالایشیها و زمزمههایی از مساعدت سیاستگذاران با هدف بهبود حال صنایع بورسی است. طبق اطلاعات رسمی، سازمان بورس پیشنهاداتی را جهت حمایت از بازار به هیئت دولت ارائه کرده که نتایج اولیه آن در صنعت خودرویی و پتروشیمی نمود یافته و انتظار میرود اثرات آن به سایر گروهها نیز تسری یابد.
سادات تاکید کرد: سوم، انتشار گزارشهای میاندورهای شرکتهاست که با توجه به ارزشگذاری فعلی سهام، میتواند محرک شکلگیری کفهای قیمتی و تحریک تقاضا باشد. در صورت استمرار فضای آرام در بازار، گزارشهای سهماهه شرکتها زمینهساز بهبود نسبی قیمتها خواهد شد.
وی ادامه داد: چهارم، تجهیز و بهکارگیری مجدد صندوقهای تثبیت و توسعه برای حمایت از کفهای بازار است. هرچند طی دو روز اخیر فعالیت این صندوقها کاهش یافته و تأثیر آن به وضوح در واکنش بازار دیده شد، اما تجربه عملکرد موفق پنجروزه آنها نشان داد این ابزار در هدایت فضای معاملاتی بازار میتواند نقش مهمی ایفا کند.
واکنش بازار به تکرار ریسکهای بالا
در بستر همین تحولات، بخش قابل توجهی از فعالان کوتاهمدت بازار یا داراییهای خود را نقد کردهاند یا اعتبارهای معاملاتیشان را تسویه کردهاند و اکنون در موقعیتی منتظر نشستهاند. گزارشهایی نیز از انتقال بیش از ۴۵ همت نقدینگی به صندوقهای طلا و با درآمد ثابت منتشر شده است که از آن میان، نقش صندوقهای درآمد ثابت بسیار پررنگتر ارزیابی میشود و این انتقال، نخستین واکنش منطقی به ریسک جنگ تلقی میشود.
سهند جلال سهندی کارشناس بازار سرمایه درباره وضعیت کنونی بازار گفت: در پی وقوع جنگ دوازدهروزه که شرایطی بیسابقه را در سالهای اخیر رقم زد، پیشبینی روند بازارها با پیچیدگیهایی جدی مواجه شد. فضای گستردهی نااطمینانی، احتمال دخالت دولت در بازار، و واکنشهای تدافعی بازیگران اقتصادی همگی موجب شدند تا برخی شاخصهای کلیدی نتوانند به شکل طبیعی به واقعیتهای جدید پاسخ دهند. با این حال، آنچه در صورت تکرار یا تشدید تنشها میتواند بازار را با خطر جدیتری مواجه کند، نه افت قیمتها، بلکه کاهش نقدشوندگی در محیطی با دامنه نوسان محدود است؛ موضوعی که مدیریت سرمایه را دشوارتر میسازد.
وی افزود: در چنین شرایطی، صنایع سیمان و دارو همچنان نشان دادهاند که از پویایی نسبی برخوردارند. صنعت سیمان با اتکا بر تقاضای واقعی در بازار داخلی موفق به حفظ روند مثبت خود شده و صنعت دارو نیز، با توجه به رسیدن به کفهای قیمتی و امید به احیای رشد، چشمانداز مطلوبی پیشرو دارد. ارزیابی بازار از منظر ارزشگذاری حاکی از آن است که اتخاذ رویکردی ترکیبی در سرمایهگذاری میتواند استراتژی مناسبی برای عبور از این دوران پرمخاطره باشد.
این کارشناس تاکید کرد: در همین راستا، ترکیب پیشنهادی برای سرمایهگذاری به شرح زیر است: ۵۰ درصد طلا برای حفظ ارزش، ۳۰ درصد سهام با تکیه بر صنایع مقاوم و پویای بازار، و ۲۰ درصد ابزارهای درآمد ثابت برای ایجاد تعادل و پوشش ریسک.
براساس این گزارش بدیهی است نسخهای واحد برای تصمیمگیری وجود ندارد و هر سرمایهگذار باید با توجه به پروفایل ریسکپذیری خود عمل کند. اگر کسی ریسک وقوع جنگ را قریبالوقوع ارزیابی میکند، نگهداری سهم برای او منطقی نیست و نباید در خرید عجله کرد. فضای بازار همچنان پر از احتمالات است؛ بنابراین، در صورت تصمیم برای ورود به بازار باید نسبت ۵۰–۵۰ را در نظر داشت؛ یعنی حداکثر نیمی از سرمایه وارد فضای سهم شود، آن هم با تحلیل و بررسی دقیق، و نیم دیگر در حالت محافظهکار باقی بماند تا در صورت شکلگیری فضای مثبت جدید، تصمیمات بعدی اتخاذ شود.
از طرف دیگر در فصل مجامع که احتمالاً تا نیمه مرداد ادامه خواهد یافت، گزارشهای سهماهه و ماهانه نیز منتشر میشود که میتواند روشنکننده وضعیت بنیادی بسیاری از شرکتها باشد. پس از اصلاح منطقی قیمتها و با چشماندازی شفافتر، میتوان با رویکردی متعادل و منطقی به انتخاب سهم پرداخت. تجربه چند هفته اخیر نشان داده که در صورت وقوع اتفاقات مثبت، سهمهای بنیادی به سرعت در مسیر جریان پول قرار گرفته و مسیر رشد خود را از سر میگیرند. به طور کلی بازار، با تمام پیچیدگیها و مخاطراتش، همانند صحنهای از فیلمهای اکشن است؛ عبور از آن نیازمند استراتژی، صبر، تحلیل دقیق و قدمزدن محتاطانه بر لبه تصمیمگیری است.
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا