نقش ثروتمندان در اقتصاد
نقش ثروتمندان در اقتصاد

نقش ثروتمندان در اقتصاد هم مفید است و هم مضر. از یک سو میتواند جریان پول را به اقتصاد مولد بکشاند. از طرف دیگر منجر به تورم شوند.

به گزارش سرمایه فردا، برای جذب سرمایه خارجی کشورهای مانند دبی،بریتانیا، سوئیس و موناکو و سنگاپور رقابت می کنند. این روند تأثیرات گسترده‌ای بر اقتصاد و جوامع دارد. کشورهای مختلف با ارائه مزایا و تسهیلاتی مانند کاهش مالیات و ارائه شهروندی، سعی در جذب سرمایه‌های بزرگ و افراد ثروتمند دارند. برخی کشورها مانند بریتانیا، فرانسه و نروژ قوانین مالیاتی سختگیرانه‌تری را برای ثروتمندان خارجی اعمال کردند. سوئیس با ارائه سیستم مالیاتی مطلوب برای ثروتمندان، به یکی از مقاصد محبوب برای این افراد تبدیل شده است.
جذب ثروتمندان شامل افزایش درآمد دولت‌ها، ایجاد فرصت‌های شغلی و توسعه اقتصادی است. با این حال، این روند می‌تواند مشکلاتی نظیر افزایش قیمت مسکن و فشار بر خدمات عمومی را به همراه داشته باشد. مهاجرت ثروتمندان نه تنها بر اقتصاد، بلکه بر توزیع ثروت در جهان و حتی روابط بین‌المللی تأثیرگذار است. تحریم‌های اعمال شده بر روسیه باعث مهاجرت بسیاری از ثروتمندان این کشور به مناطق دیگر شد.

ثروتمندان از بانک ها چگونه سود می‌برند؟

اجرای سیاست‌های ارزی، پولی، اعتباری و نظارت بر کار بانک‌ها و حفظ منافع ملی می‌تواند به جریان پولی که از طریق ثروتمند وارد شبکه مالی می‌شود موثر باشد.‌ گاهی برخی از بانک‌ها به ثروتمندان سودهای کلانی می‌دهند که این مسأله منجر به ناترازی بانک‌ها می‌شود. از طرف دیگر جریانی پولی که ثروتمندان در شبکه بانکی وارد می‌کنند گاهی در بانک‌ها فریز میشود که اثر نقدینگی آنها بر اقتصاد را می‌کاهد. ولی گاهی همین ثروتمندان از شبکه بانکی برای نوسانگیری از همین پول در بازارهای مختلف استفاده می‌کنند.
بنابراین بانک مرکزی ایران به‌عنوان رسمی‌ترین نهاد ناظر بر خدمات مالی و بانکداری ایرانی، بر اساس ظرفیت‌های نهادی که سرمایه‌گذاران را باید مورد ارزیابی قرار دهد. درواقع بانک مرکزی یکی از مهم‌ترین نهادهای رفتار‌ساز است که از طریق سازوکارهای اقتصادی که بین خانوارها و بنگاه‌ها ایجاد می‌کند، به رفتار ثروتمندان قاعده و انگیزه می‌دهد و هم در بخش دولتی و بخش عمومی از طریق نظامات پولی قاعده‌‌سازی و رفتارسازی میکند.
بانک مرکزی است که در بخش بین‌الملل خود عملیات تجاری و ارزی بانک‌ها را هماهنگ می‌کند و مراقب است که کشور دچار تعهد غیر‌قابل پرداخت نشود.
با وجود معطل ماندن طرح اصلاح قانون بانکداری، قانون بانک مرکزی اواخر سال گذشته تصویب شد و اکنون این نهاد ساختار تازه‌ای دارد. اما آنچه از بانک مرکزی انتظار می‌رود، تغییر اساسی در زمین سیاست‌گذاری پولی است.

تورم چه کسانی را ثروتمندتر می کند؟

ثبات در اقتصاد کلان، در بلندمدت می‌‌‌تواند به تورم، کاهش سرمایه‌گذاری، رکود، افزایش بیکاری و حتی در مواردی به فروپاشی اجتماعی کمک کند. تورم‌‌‌های بالا، دارایی‌‌‌های سرمایه‌‌‌ای به‌تدریج ارزش خود را از دست می‌دهند و ثروتمندان را دچار زیان‌‌‌های غیر‌قابل جبران کند.
نبود ‌ثبات در اقتصاد کلان پیش‌بینی‌‌‌پذیری و در پی آن سرمایه‌گذاری را کاهش می‌دهد. پس وظیفه سیاستگذار اقتصادی، ایجاد ثبات در اقتصاد کلان و مبارزه با عدم‌قطعیت‌‌‌هاست تا به دنبال آن، سرمایه‌گذاری و رونق اقتصادی شکل گیرد.
در شروع سیاست تثبیت نرخ ارز، برخی کارشناسان معتقد بودند این سیاست باعث افزایش پیش‌بینی‌پذیری اقتصادی و افزایش ثبات در سرمایه‌گذاری ثروتمندان می‌شود.
تثبیت نرخ ارز در قیمت‌های پایین‌‌‌تر از نرخ بازار، باعث تثبیت قیمت کالاها و مهار تورم می‌شود. تحریم در کشور ما صرفاً یک محدودیت ثابت نبوده، بلکه ما دائم با شوک‌های تحریمی مواجه هستیم. این موضوع روی سرمایه ثروتمندان نیز تاثیر می‌گذارد و به واسطه تورم ثروتمندتر می‌شوند.
در حال حاضر در جنگ اقتصادی هستیم. یعنی اگرچه هزینه مبادله در اقتصاد ما بالا رفته، اما دیگر در همین سطح بماند و حملات تحریمی دیگری به اقتصاد تحمیل نشود.

روشهای تامین مالی در اقتصاد

استفاده از سرمایه ثروتمندان از «مدل‌های جهانی تامین مالی» است. البته برخی مواقع برعکس است. به قول معروف آنها از «در پشتی» بانک تسهیلات ارزان دریافت می‌کنند. این وام‌ها را «امتیاز اقتصادی» است چون وام با بهای خیلی کمتر از «رقم واقعی» به دست‌شان است.
نوآوری برای تامین مالی حرفه‌ای ترکیب رشد اقتصادی در جهان را تغییر داده است. در حالی که اقتصادهای توسعه‌یافته‌ای مانند ایالات متحده با چالش‌های اقتصادی ناشی از بدهی‌های سنگین دست و پنجه نرم می‌کنند، کشورهای نوظهور با بدهی کمتر و پتانسیل رشد بیشتر، در حال سبقت گرفتن هستند. رشد اقتصادی سریع‌تر در کشورهای نوظهور نسبت به اقتصادهای توسعه‌یافته به یک روند مهم تبدیل شده است.

رشد اقتصادی در کشورهای نوظهور عمدتاً به دلیل وضعیت مالی بهتر، سرمایه‌گذاری‌های خارجی، و تقاضای بالای کالاهای ضروری مانند فلزات برای فناوری‌های سبز و هوش مصنوعی است. آینده اقتصادی کشورهای نوظهور نسبت به گذشته به چین وابستگی کمتری پیدا کرده و این کشورها با اتکا به منابع و سیاست‌های داخلی خود، به رشد ادامه خواهند داد.