مراقب تله های نوسانگیرها باشید

مراقب تله های نوسانگیرها باشید

بازار سرمایه بیش از هر زمان دیگری تحت تأثیر سیاست‌های بازارساز و رفتار نوسان‌گیرهاست؛ شاخص‌ها در محدوده‌ای محدود بالا و پایین می‌شوند و تنها بازدهی کوتاه‌مدت جواب می دهد.

به گزارش سرمایه فردا،  بازارهای مالی در سال‌های اخیر به دلیل شرایط سیاسی و اقتصادی پرنوسان، مسیر پرچالشی را طی کرده‌اند. بورس نیز از این قاعده مستثنا نبوده و رشد پایدار آن به شدت به ثبات سیاست‌های اقتصاد کلان وابسته است. روند افزایشی نرخ بهره نقدینگی را در موقعیتی دوگانه قرار داده؛ سرمایه‌ها تنها برای دوره‌های کوتاه وارد بازار می‌شوند و به محض کسب بازدهی، خروج می‌کنند. در کنار این موضوع، سیاست سرکوب نرخ ارز، قیمت‌گذاری دستوری و رشد هزینه‌ها بر اساس دلار آزاد، پتانسیل رشد پایدار شرکت‌ها را محدود کرده است.

شاخص کل اگرچه توانست در برخی روزها رشدهای مقطعی را ثبت کند، اما این رشدها بیشتر در محدوده‌های تکنیکالی و به واسطه ورود و خروج سریع نقدینگی رخ داد و خبری از جریان پایدار سرمایه نبود. از یک سو، افزایش نرخ بهره و جذابیت اوراق دولتی همچنان بخشی از نقدینگی را از بازار سهام دور می‌کند و از سوی دیگر، سیاست‌های ارزی و قیمت‌گذاری دستوری فشار مضاعفی بر شرکت‌ها وارد کرده است. همین عوامل باعث شده که بازار در یک محدوده نوسانی گرفتار شود؛ محدوده‌ای که تنها برای معامله‌گران کوتاه‌مدت و نوسان‌گیرها جذابیت دارد.

در این فضا، سرمایه‌گذاران بلندمدت کمتر تمایل به ورود دارند، زیرا چشم‌انداز بنیادی شرکت‌ها با توجه به رشد هزینه‌ها و محدودیت‌های سیاستی روشن نیست. در مقابل، معامله‌گران کوتاه‌مدت با استراتژی‌هایی همچون سیو سود و جابه‌جایی سریع میان صنایع مختلف، تلاش می‌کنند از همین نوسانات محدود بازدهی کسب کنند. گزارش‌های شش‌ماهه نیز نشان دادند که برخی صنایع کوچک‌تر مانند دارویی و غذایی توانسته‌اند سودآوری خود را حفظ کنند، اما صنایع بزرگ‌تر همچنان با فشار هزینه‌های انرژی و مواد اولیه مواجه‌اند.

در شرایط فعلی دیگر خبری از اجماع رشدی چند سال قبل نیست. هر سرمایه‌گذار باید بر اساس ریسک‌پروفایل خود تصمیم بگیرد و عمل کند. تجربه نشان داده کسانی که در کف بازار جسارت خرید داشتند، اکنون در موقعیتی هستند که باید به فکر سیو سود باشند. پرسش اصلی این است؛ چگونه می‌توان سود کسب‌شده را حفظ کرد؟

 

ترجیح سرمایه‌گذاران چیست؟

برخی سرمایه‌گذاران ترجیح می‌دهند سود خود را به سمت طلا یا ابزارهای مشتقه مانند آپشن منتقل کنند. اما برخی سود بالاتر را در معاملات ریسکی تر می دانند. یکی از راهکارهای عملی و کم‌ریسک، استفاده از صندوق‌های تضمین اصل سرمایه است. این صندوق‌ها نه تنها اصل پول را حفظ می‌کنند، بلکه امکان بهره‌مندی از فضای رشدی بازار را نیز فراهم می‌سازند. تجربه چند سال گذشته نشان داده که بازدهی این صندوق‌ها مطلوب بوده و می‌تواند برای کسانی که قصد ماندن در بازار سهام دارند، گزینه‌ای مطمئن باشد. همچنین صندوق‌های بازنشستگی با ترکیب مناسبی از طلا و درآمد ثابت، برای سرمایه‌گذاران بلندمدت انتخابی قابل توجه هستند، اما آیا ورود سرمایه به این صندوق ها به نوسانات بیشتر بورس منجر نمی شود؟ چراکه بسیاری از همین صندوق ها نیز بر پای نوسان گیری کسب سود می کنند.

در نهایت باید پذیرفت که مدیریت سرمایه تنها به تنوع سهام و صنایع محدود نمی‌شود؛ بلکه تنوع در مدیران پرتفوی و ابزارهای سرمایه‌گذاری نیز اهمیت دارد. پیشنهاد جدی آن است که بخشی از سرمایه یعنی حدود ۲۰ تا ۳۰ درصد به صندوق‌های حرفه‌ای سپرده شود تا ریسک کلی کاهش یابد و مابقی در بازار طلا و سهام توزیع شود تا بر مبنای شرایط ارزی و اقتصادی کشور بازدهی کسب کنند. در بازاری که تحت سلطه نوسان‌گیرها و سیاست‌های بازارساز حرکت می‌کند، تنها با چنین استراتژی‌هایی می‌توان سود کسب‌شده را حفظ کرد و از دام نوسانات فرسایشی در امان ماند.

نکته مهم معاملات هفته گذشته، ورود و خروج سریع پول حقیقی بود؛ به‌گونه‌ای که در برخی روزها شاهد ورود نقدینگی به گروه‌های فلزی و پتروشیمی بودیم و در روزهای بعد همان پول به سمت صندوق‌های درآمد ثابت یا بازار طلا حرکت کرد. این رفتار نشان می‌دهد که سرمایه‌گذاران به دنبال فرصت‌های کوتاه‌مدت هستند و اعتماد به روندهای بلندمدت هنوز شکل نگرفته است.

در جمع‌بندی می توان گفت در هفته های گذشته تنها کسانی توانستند سود کسب کنند که با استراتژی‌های مدیریت ریسک و سیو سود وارد بازار شدند. تا زمانی که ثبات سیاست‌های کلان و چشم‌انداز روشن‌تری برای شرکت‌ها ایجاد نشود، بازار همچنان در همین دام نوسانات فرسایشی باقی خواهد ماند و سرمایه‌گذاران باید با نگاه کوتاه‌مدت و ابزارهای پوشش ریسک، مسیر خود را انتخاب کنند.

دیدگاهتان را بنویسید