چالش‌های سوریه: از سقوط تا تناقضات تاریخی

چالش‌های سوریه: از سقوط تا تناقضات تاریخی

چرا توضیح درباره‌ی تحولات سوریه اینقدر چالش‌برانگیز است؟ سیاست‌های طولانی‌مدت و حمایتی از حکومت اسد، همراه با تناقضات تاریخی، سوالات بسیاری را بدون پاسخ گذاشته است.

به گزارش سرمایه فردا، سوریه، کشوری که همیشه در کانون توجهات بوده، در سال‌های اخیر تحولات بسیاری را تجربه کرده است. سقوط سریع سوریه در روزهای ابتدایی و نقش حکومت اسد در مقاومت و مقابله با مشکلات داخلی و خارجی، سوالات و ابهامات بسیاری را ایجاد کرده است. این مسائل پیچیده و بلندمدت که ریشه در سیاست‌های چند دهه‌ای دارند، همچنان به عنوان یک موضوع چالش‌برانگیز باقی مانده‌اند. در این مقاله، به بررسی عواملی خواهیم پرداخت که چرا توضیح درباره‌ی تحولات سوریه اینقدر پیچیده و چالش‌برانگیز است.

🔸 از همان ابتدای سقوط سریع سوریه، بهترین سیاست برای مقامات ما، سکوت بود و هنوز هم معتقدم که هر چه بیشتر درباره‌ی سوریه صحبت شود، سوالات بیشتری مطرح می‌شود؛ سوالاتی که ریشه در سیاست‌های طولانی‌مدت روابط با حکومت سوریه دارد.

🔸 این سیاست البته مربوط به یک دهه اخیر نیست و از سال‌های ابتدایی پس از انقلاب آغاز شده است؛ مروری بر خاطرات هاشمی در سال ۱۳۶۰ نشان می‌دهد که از همان سال اهدای نفت به حکومت اسد پدر شروع شد:

«۲۳ اسفند ۱۳۶۰: جلسه‌ای با نخست‌ وزیر، رئیس‌ جمهور و وزیر خارجه داشتیم. درباره‌ی مواد قرار داد با هیأت سوری که آمده‌اند، بحث کردیم. مطرح است که یک میلیون تن نفت خام مجانی به سوریه بدهیم به‌ عنوان شرکت در هزینه‌ی جهاد با اسرائیل و بقیه را تا نه میلیون تن به قیمت عادلانه بفروشیم و از آنها جنس بخریم. قرار داشتن یک کشور انقلابی عرب در کنار ما در جنگ با عراق خیلی مفید است و مانع جا افتادن فکر جنگ عرب با عجم است.»

بشار اسد و بخصوص ناتوانی‌های او در مقاومت

🔸 مشخص است که این کمک‌ها و شکل آنها به مرور بیشتر و متنوع‌تر شد، بخصوص زمانی که به هزینه‌ی جهاد با اسرائیل، مقاومت در برابر مخالفان داخلی سوریه هم اضافه شد و توجیهات جدیدی برای کمک‌های مادی و معنوی به وجود آمد. حالا اما درباره‌ی همه‌ی این مسائل سوالاتی وجود دارد که نمی‌توان به راحتی پاسخ داد.

🔸 اکنون وقتی درباره‌ی رفتار غیرانسانی حزب بعث سوریه، حکومت بشار اسد و بخصوص ناتوانی‌های او در مقاومت چند روزه صحبت می‌شود، و این‌ها به بی‌عملی و سکوت آن حکومت در قبال وضعیت غزه در یک سال اخیر اضافه می‌شود، آن توجیهات نه تنها کمرنگ، بلکه مشکوک و مورد تردید قرار می‌گیرد.

🔸 اما آیا این دوگانگی و تناقض مربوط به سال‌های اخیر است؟ دوباره نگاهی به خاطرات هاشمی می‌تواند راهگشا باشد:

«۲۶ شهریور ۱۳۶۱: در خطبه‌های جمعه به مصوبه‌ی کنفرانس فاس حمله شدید کردم و حمایت‌های حافظ اسد را از ایران نقل کردم که مردم درباره‌ی همکاری ما با سوریه ـ علیرغم حضورش در کنفرانس ـ توجیه شوند.»

🔸 کنفرانس فاس که در آن سال مورد اعتراض شدید ایران قرار گرفت، در راستای حمایت از اسرائیل و رژیم صدام ارزیابی می‌شد و سوالاتی درباره‌ی حضور سوریه در آن توجیه می‌شد. این روند در این سال‌ها به مرور بیشتر و متنوع‌تر شد و حالا اگر بیشتر صحبت شود و توضیحات بیشتری داده شود، فقط به حجم سوالاتی افزوده می‌شود که جوابی به آنها نمی‌توان داد.

🖋 محمدحسین روانبخش

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *