به گزارش سرمایه فردا، مهاجرت، پدیدهای پیچیده و چندوجهی است که در طول تاریخ همواره بر ساختار اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جوامع تأثیر گذاشته است. در سالهای اخیر، ایران به دلیل موقعیت جغرافیایی و مرزهای طولانی با افغانستان، با موج فزایندهای از مهاجرت اتباع این کشور مواجه بوده است. این پدیده، بهویژه پس از تحولات سیاسی در افغانستان و تشدید بحرانهای اقتصادی و امنیتی، ابعاد تازهای به خود گرفته و به یک مسئله مهم در حوزه سیاستگذاریهای داخلی ایران تبدیل شده است. این پرونده از اقتصادنگار به تحلیل جایگاه و نقش مهاجران افغانستانی در بازار کار ایران میپردازد. با بررسی آمارهای موجود، مشخص میشود که این جمعیت کاری عمدتاً در بخشهایی خاص از اقتصاد ایران مستقر شدهاند و به عنوان نیروی کار در مشاغلی فعالیت میکنند که از جذابیت کمتری برای نیروی کار بومی برخوردارند. در این گزارش، ضمن تشریح این وضعیت، دلایل ریشهای مهاجرت گسترده، چالشها و فرصتهای ناشی از حضور این نیروی کار برای ایران، و در نهایت، توصیههایی مشخص برای سیاستگذاران ارائه میشود.
افزایش جمعیت و تمرکز در بازار کار
در سالهای پس از ۱۴۰۰، جمعیت مهاجر افغانستانی در ایران با افزایش چشمگیری روبرو شده است. بخش قابل توجهی از این مهاجران به دلیل وضعیت اقتصادی ناگوار و ناامنی در کشور خود، به ایران پناه آوردهاند و به سرعت در بازار کار جذب شدهاند. دادهها نشان میدهد که عمده شاغلین افغانستانی در ایران، در چهار بخش اصلی ساختمان، کشاورزی، خدمات و برخی مشاغل فنی و تولیدی مستقر شدهاند.
بخش ساختمان، که همواره با کمبود نیروی کار ساده و فصلی مواجه بوده، یکی از مهمترین مقاصد این مهاجران است. از کارهای بنایی و کارگری ساده گرفته تا استادکاری در برخی حوزهها، حضور این نیروها حیاتی تلقی میشود. در بخش کشاورزی نیز، بهویژه در استانهای مرزی و مناطق دارای اراضی زراعی وسیع، مهاجران افغانستانی سهم قابل توجهی در عملیات کشت، برداشت و بستهبندی محصولات دارند. بخش خدمات شامل مشاغلی چون کار در رستورانها، کارگاههای کوچک، نظافت و نگهداری ساختمانها است که به دلیل دستمزد پایین و سختی کار، معمولاً مورد توجه کمتری از سوی نیروی کار ایرانی قرار میگیرد. همچنین، در کارگاههای صنعتی کوچک و متوسط، این مهاجران در مشاغلی مانند جوشکاری، برشکاری و کارگری خط تولید مشغول به کار هستند.
نکته مهم این است که این مهاجران عمدتاً جذب مشاغل کمهزینه، سخت و کممتقاضی در میان نیروی کار ایرانی شدهاند. این نیروها حلقههای مفقوده در بسیاری از فعالیتهای اقتصادی ایران را پر کردهاند؛ به گونهای که در بسیاری از موارد، نبود این نیروها به توقف در حلقههای تولید یا افزایش چشمگیر هزینههای عملیاتی منجر خواهد شد.
دلایل مهاجرت گسترده از افغانستان
مهاجرت گسترده از افغانستان به ایران ریشه در مشکلات ساختاری و بحرانهای عمیق در خود این کشور دارد. این دلایل را میتوان به صورت زیر دستهبندی کرد:
- نبود کار و اشتغال: اقتصاد افغانستان پس از چندین دهه جنگ و بیثباتی، توانایی ایجاد فرصتهای شغلی کافی برای جمعیت جوان و فعال خود را ندارد. نرخ بیکاری بسیار بالا، جوانان را به جستجوی کار در خارج از مرزها سوق میدهد.
- کشور به شدت وارداتپذیر: ساختار اقتصادی افغانستان بهشدت به واردات وابسته است و تولید داخلی بسیار ضعیف است. این وابستگی، فرصتهای شغلی در صنایع داخلی را از بین برده و اقتصاد را شکننده کرده است. این وابستگی را میتوان در کسری شدید و مزمن و هرساله تراز تجاری(تفاضل واردات از صادرات) افغانستان دید.
- ناامنی: بیثباتی سیاسی و امنیتی، بهویژه پس از روی کار آمدن طالبان، یکی از اصلیترین عوامل فرار مردم از این کشور است. تهدیدات امنیتی و فقدان یک دولت باثبات، زندگی را برای شهروندان دشوار و غیرقابل تحمل کرده است.
- فقدان امنیت شغلی: در کنار نبود کار، مشاغل موجود نیز فاقد هرگونه امنیت شغلی هستند. ضعف شدید نظام بیمه، حقوق ثابت و قراردادهای رسمی، کار را برای مردم افغانستان بیثبات و ناپایدار کرده است.
- درآمد سرانه بسیار پایین و تولید ناخالص داخلی (GDP) کم: درآمد سرانه در افغانستان در زمره پایینترینها در جهان است. تولید ناخالص داخلی بسیار بسیار پایین نشاندهنده ناکارآمدی کلی اقتصاد است و سرمایهگذاری داخلی و خارجی را عملاً غیرممکن میسازد.
- نبود سرمایهگذاری: نبود امنیت، فساد گسترده و فقدان زیرساختهای مناسب، باعث شده تا سرمایهگذاری داخلی و خارجی در افغانستان وجود نداشته باشد. این وضعیت، چشمانداز هرگونه رشد اقتصادی و توسعه را از بین برده است.
چالشها و پیامدها برای ایران
حضور گسترده مهاجران افغانستانی در ایران، با وجود پر کردن برخی شکافهای بازار کار، چالشهای متعددی را برای جامعه و اقتصاد ایران ایجاد کرده است:
- کاهش سطح دستمزدها: یکی از مهمترین پیامدهای این پدیده، فشار بر دستمزد نیروی کار ایرانی است. مهاجران افغانستانی اغلب با دستمزدهای پایینتر از نیروی کار بومی حاضر به کار هستند، که این امر بهتدریج باعث کاهش سطح دستمزدها در مشاغل کارگری، بهویژه در بخشهای ساختمانی و صنعتی میشود. این وضعیت، انگیزه نیروی کار ایرانی برای فعالیت در این مشاغل را کاهش میدهد و عملاً آنها را از بازار کار دور میکند.
- افزایش بیکاری پنهان: در برخی مناطق و مشاغل، به دلیل حضور فراوان نیروی کار مهاجر، نیروی کار ایرانی با بیکاری پنهان یا واقعی مواجه میشود. این امر بهویژه در بخشهایی مانند صنعت که نیروی کار افغانستانی در مشاغل کارگری مشغول هستند، مشهود است.
- تغییرات جمعیتی: تمرکز جمعیت مهاجر در برخی استانها و مناطق خاص میتواند ترکیب جمعیتی ایران را دستخوش تغییرات کند. این مسئله در درازمدت میتواند پیامدهای اجتماعی و فرهنگی قابل توجهی به دنبال داشته باشد.
- مشکلات امنیتی: ورود غیرقانونی و بدون نظارت مهاجران میتواند مشکلات امنیتی برای کشور ایجاد کند. فقدان هویت رسمی و ثبتنشده، کنترل و نظارت بر این جمعیت را دشوار کرده و احتمال سوءاستفاده از این وضعیت را افزایش میدهد.
- فشار بر زیرساختها: افزایش جمعیت، بهخصوص در شهرهای بزرگ، فشار زیادی بر زیرساختهای شهری مانند آب، برق، حمل و نقل، مدارس و خدمات بهداشتی وارد میکند و هزینههای عمومی را افزایش میدهد.
فرصتها و نقش کلیدی در تکمیل شکافهای بازار کار
حضور مهاجران افغانستانی در بازار کار ایران، علاوه بر چالشها، فرصتهایی را نیز ایجاد کرده است که نمیتوان از آنها چشمپوشی کرد:
- پاسخ به بحران کمبود نیروی کار: در سطوح عملیاتی و مشاغل کارگری، ایران با بحران کمبود نیروی کار روبرو است. بسیاری از مشاغل سخت و طاقتفرسا، مانند کار در کورههای آجرپزی، کارهای فصلی کشاورزی و پروژههای سنگین ساخت و ساز، مورد اقبال نیروی کار ایرانی نیستند. حضور نیروی کار افغانستانی این بحران را تا حد زیادی پاسخ داده و از توقف فعالیتهای اقتصادی در این بخشها جلوگیری میکند.
- تداوم پروژههای عمرانی: بدون نیروی کار مهاجر، بسیاری از پروژههای ساخت و ساز و عمرانی، بهویژه در شهرهای بزرگ، با چالش جدی روبرو میشوند و ممکن است متوقف یا با تأخیر زیادی تکمیل شوند. این نیروها عملاً موتور محرک این بخش از اقتصاد هستند.
توصیههایی برای دولت و سیاستگذاران
برای مدیریت بهینه پدیده مهاجرت و بهرهبرداری از فرصتها با کاهش چالشها، راهکارهای زیر به سیاستگذاران توصیه میشود:
- رسمیسازی و شناسهدار کردن: حضور نیروهای افغانستانی باید رسمی و شناسهدار شود. با صدور کارت هویت و مجوز کار، دولت میتواند نظارت دقیقی بر این جمعیت داشته باشد و از حقوق آنها و همچنین حقوق نیروی کار ایرانی حمایت کند.
- مسدود کردن ورود غیرقانونی: با کنترل جدی مرزها و افزایش تدابیر امنیتی، باید جلوی ورود غیرقانونی مهاجران گرفته شود تا جمعیت وارد شده تحت مدیریت و برنامهریزی قرار گیرد.
- توزیع مبتنی بر آمایش سرزمینی: نیروهای کار افغانستانی باید بر اساس نیازهای هر منطقه و استان و با توجه به «آمایش سرزمینی» در بخشهای مختلف اقتصادی توزیع شوند. این کار از تجمع بیش از حد آنها در یک منطقه جلوگیری میکند.
- پرهیز از تمرکز در یک منطقه: سیاستگذاران باید از تمرکز نیروی کار افغانستانی در یک منطقه، شهر یا استان خاص جلوگیری کنند. این توزیع متوازن از پیامدهای اجتماعی و جمعیتی نامطلوب پیشگیری خواهد کرد.
- برنامهریزی برای حقوق و دستمزد: با ایجاد سازوکارهای قانونی، باید حداقل دستمزد برای نیروی کار مهاجر تعریف شود تا از فشار بر دستمزد نیروی کار ایرانی و ایجاد رقابت نابرابر جلوگیری گردد.