تبعات اقدامات بانک مرکزی برای بورس
تبعات اقدامات بانک مرکزی برای بورس

اقدامات بانک مرکزی برای بورس از طرف افزایش نرخ اخزا و افزایش نرخ بهره بانکی برای بورس منفی بوده است. به همین دلیل فعالان بورس نسبت به وعده‌های بانک مرکزی خوشبین نیستند.

به گزارش سرمایه فردا، فعالان بازار سرمایه اقدامات بانک مرکزی برای بورس را مخرب تولید و بورس می‌دانند. یکی از تحلیلگران بازار درباره سخنان رییس کل بانک مرکزی نیز نوشته اونی که میاد حرف میزنه و بازار وعده‌هاش رو باور میکنه پاول مدیر فدرال رزرو هستش نه کسی که بعد از آخرین وعده خبرهای خوبش برای بازار سرمایه در بهمن ماه متوسط نصف دارایی سهامدارها کم شده است.
حرفها و انتقادات مطرح شده کاملا درست و منطقی است. به نظرم دو اتفاق افتاده یکی تغییر دولت و تلاش مدیران برای حفظ جایگاه و دیگر آشکار شدن آثار منفی سیاست‌های قبل است.
بنابر این در این فضای جدید صحبت از افزایش تدریجی نرخ ارز نیما می‌کنند و بسته ۵ + ۴۵ را برای نجات بورس امضا می‌کند.
قرار بود بانک‌ها ۵ هزار میلیارد تومان سهم از بورس بخرند مشروط بر این که محدودیت‌های قانونی خرید سهم توسط بانک‌ها در مقطع فعلی مورد چشم‌پوشی همه ارکان ذی‌ربط قرار گیرد. همچنین تا سقف ۴۵ هزار میلیارد تومان برای کارگزاری‌ها و صندوق تثبیت بازار سرمایه اعتبار با نرخ حداقلی برای حمایت از بورس در نظر گرفته شود. اما چرا این اتفاقات چندان اثرگذار نیست؟
به نظر انتشار اوراق تبعی نیز باید به صورت گسترده و برای خیل عظیمی از سهام در دستور کار قرار گیرد و همچنین بین حقوقی‌ها بزرگ و سبدگردان‌ها نیز توافق ضمنی در جهت حمایت صورت گیرد.

جزئیات اقدامات بانک مرکزی برای بورس

۳ تصمیم برای حمایت از شرکت‌های بورسی گرفته شده که باز قابل توجه است. از جمله اقدامات بانک مرکزی برای بورس این است که تضمین ۳۶۰ همت اوراق تامین مالی توسط بانک‌های عامل برای انتشار اوراق تامین مالی ریالی جهت طرح‌های توسعه و تامین سرمایه در گردش شرکت‌های بورسی اجرا شود. همچنین انتشار ۲ میلیارد یورو اوراق صکوک ارزی برای طرح‌های توسعه شرکت‌های بورسی علی الخصوص در حوزه پتروشیمی و معدن
اقدامات بانک مرکزی برای بورس که وعده داده شده شامل اعطای ۱.۵ میلیارد یورو وام ارزی برای شرکت‌های بورسی که درآمد ارزی و طرح‌های زودبازده داشته باشند تا از این طریق به افزایش صادرات آنها منجر گردد.
فصل تغییر و حرکت تازه در بورس فرار رسیده و فرمان در دست عقلا قرار گرفته است. از منظر بنیادی، قیمت‌ها زیر ارزش ذاتی و در نقاط جذابی است و سیاست سرکوب بازارها با ابزار نرخ بهره نیز به آخر فصل رسیده است و امکان تداوم ندارد. نرخ نیما نیز تازه در حال شتاب گرفتن است.
بسته به نوع نگاه و دامنه قبول ریسک، باید بازار را جور دیگری دید. اما باید دست بازیگران جدید را نیز خوب خواند چون اینها بازیگرانی حرفه‌ای و با تجربه هستند و خوب بلدند که هر از گاهی با پنبه سر ببرند تا این که با تیغ همه را خون بیندازند.