بازار و دولت در جهان امروز جنگی را آغاز کرده اند که اولی می جنگد چون جنگ با وجود او گره خورده و دیگری می جنگد چون صلح اساس موجودیت او است.

به گزارش سرمایه فردا، حل و فصل اختلافات در آغاز تاریخ با جنگ رفع می شد چون هنوز بشر پا به عصر مدنیت نگذاشته بود اما این جنگ ها گاه با هماوردی تن به تن فیصله می یافت  و گاه با دشمنی فرد با فرد  به جنگ می کشید.

  اساسا دولت ها برآمده از جنگ هستند بطوریکه وقتی دفاع از یک جمعیت به هماهنگی و همراهی  آنها نیاز است نهادی تاسیس می شود که عنوان آن دولت است اما در حقیقت نهاد جنگ است.

  به همین خاطر در تاریخ تمدن مشاهده می کنیم که دولت ها در سرزمین هایی اول بار تاسیس شدند که جنگ در مرکز توجه ساکنین همان قلمرو بوده است اگرچه صورت حل و فصل دعاوی خصوصی در هر قلمرو نهاد کدخدایی و قاضی القضاتی را  بنا کرد اما بزودی نهاد قاضی القضاتی  محل اجتماع  پدرسالارانه و پیر سالاران شد.

اینک شرایط ضرور برای تاسیس دولت فراهم شد البته  در بزنگاه وحدت اقلیمی میان ساکنین هر  قلمرو  اختلافات با کسانی که از قلمروی دیگر  بودند با نظام قضایی قابل رفع و رجوع نبود زیرا چارچوب های  حقوقی بخصوص در قالب عرف گرایی هرگز اجازه نمی داد حل وفصل دعاوی و دشمنی میان دو قوم از طریق نظام قضایی به سرانجام رسد به همین خاطر تدریجا قاضی ها در مقام تاسیس نهاد دولت یا همان نهاد جنگ بر آمدند.

  بنابراین وقتی  قوام یافتن جنگ میان اقوام  در آغاز تاسیس تمدن های مختلف در جهان باستان دولت ها ظهور کردند تا از فرصت های زمین بیش از سایرین بهره ببرند و خود  جنگ آفرین شدند  در حقیقت نهاد دولت و نهاد جنگ   مستقل از یکدیگر نیستند و چه بسا دقیقا یک نهاد با دو نام مختلف باشند.

با این وجود چالشی تاریخی میان نظریه دولت و آزادی پدید آمد و دولت ها با تکیه بر نیاز به جنگ هرچه بیشتر  آزادی را سلب کردند  بگونه ای که یا با زور یا با تطمیع  چراغ  جنگ را به مثابه علت وجود خود  روشن نگه داشتند  اما اگرچه دولت ها می توانستند  هرگونه آزادی را متوقف کنند اما از آزادی کسب و کار و تولید اولا درکی نداشتند و ثانیا برای مالیات ستانی بهتر نیاز بود تا حدودی آزادی اقتصاد رعایت گردد تا جیره و مواجب سربازان و سواره نظام های آنها  تامین باشد.

ولی در جریان آزاد تجارت که البته بسیار محدود و مختصر مورد استفاده قرار می گرفت دولت ها غافل از خطر بازار و دادوستد ، ناگهان چشم گشودند و مشاهده کردند اینک آنهایی که طعم آزادی تجارت را چشیده اند آزادی های بیشتر می خواهند و حاضر نیستند  مالیات های کمر شکن پرداخت کنند از این‌رو دولت ها با رقیبی روبرو شدند که از اعماق عقلانیت جوامع پدید آمده بود  این رقیب  بازار نام داشت
در واقع با تاسیس دولت های مدرن سعی شد تا میان این دو رقیب و حتی دشمن دیرینه نوعی تعامل بوجود آید تا از موهبت هر دو استفاده شود  در حالیکه دولت ها  از نهاد جنگ بهره می بردند ولی بازار از نهاد صلح تغذیه می شد
اما در عصر حاضر باید متوجه بود که تمام زینت هایی که برای پنهان کردن ماهیت جنگی دولت ها ابداع شده هرگز نمی تواند عقلا را فریب بدهد و از ذات جنگ طلب دولت ها  غافل ماند
در نتیجه نهاد دولت بعنوان جنگ طلب و بازار بعنوان  نهاد صلح جو  سرشت جهان کنونی را تعیین می کنند یا به عبارت دیگر دو دشمن دیرینه یعنی بازار و دولت در جهان امروز جنگی را آغاز کرده اند که اولی می جنگد چون جنگ با وجود او گره خورده و دیگری می جنگد چون صلح اساس موجودیت او است.
تمام کسانی که از تعامل بازار و دولت سخن می گویند یادشان  رفته که نهاد موسس  دولت جنگ است ولی نهاد موسس بازار صلح است و  جدال میان ایندو سرشت جهان کنونی است
۲۶ مهر ۱۴۰۲