بازار سهام؛ قربانی تحلیل‌های سطحی و روایت‌های بی‌ریشه

بازار سهام؛ قربانی تحلیل‌های سطحی و روایت‌های بی‌ریشه

در حالی که گزارش‌های مالی شش‌ماهه نخست ۱۴۰۴ از عملکرد مثبت بسیاری از شرکت‌ها حکایت دارد، فضای عمومی بازار سهام ایران همچنان تحت‌تأثیر روایت‌های مبهم، تحلیل‌های سطحی و قضاوت‌های روانی قرار دارد. این گزارش با نگاهی انتقادی به شکاف میان داده‌های واقعی و برداشت‌های رایج، خواستار بازگشت تحلیل‌محور به بازار و احیای جایگاه کارشناسی در تصمیم‌سازی‌های مالی است.

به گزارش سرمایه فردا، بازار سرمایه ایران در نیمه نخست سال ۱۴۰۴، بر اساس گزارش‌های رسمی شرکت‌های پردازش اطلاعات مالی، عملکرد مثبتی را در بسیاری از صنایع ثبت کرده است. رشد فروش، بهبود نرخ‌ها و افزایش بازدهی، سیگنال‌هایی روشن از ظرفیت‌های بازار در شرایط تورمی و ارزی فعلی ارائه می‌دهند. اما این تصویر امیدوارکننده، در فضای عمومی بازار و به‌ویژه در کانال‌های غیررسمی و گروه‌های تلگرامی فعالان، به‌ندرت دیده می‌شود. آنجا، روایت غالب نه بر پایه داده‌های مالی، بلکه بر اساس نگرانی‌های پراکنده و تحلیل‌های روانی شکل گرفته است.

در چنین فضایی، پرسش‌های جدی درباره کیفیت تحلیل، نقش نهادهای مالی و مسئولیت متولیان بازار مطرح می‌شود. اگر بازار سهام قرار است نمایانگر ارزش ذاتی شرکت‌ها باشد، چرا این ارزش در قیمت‌گذاری‌ها دیده نمی‌شود؟ چرا مدیران و تحلیلگران به‌جای اتکا به ماشین‌حساب و مدل‌های مالی، به شعر و شعار و قضاوت‌های کلی بسنده می‌کنند؟

نبود گزارش‌های کارشناسی دقیق، فقدان مصاحبه‌های علمی و بی‌توجهی به روش‌های اولیه تحلیل مالی، بازار را از مسیر منطقی خود منحرف کرده است. مکانیزم‌هایی مانند «ماشه» مطرح می‌شوند، اما هیچ بررسی مستندی از تأثیر آن‌ها بر عملکرد شرکت‌ها منتشر نمی‌شود. این خلأ اطلاعاتی، نه‌تنها مانع تصمیم‌گیری درست سرمایه‌گذاران است، بلکه زمینه‌ساز سوءمدیریت در قیمت‌گذاری، هدایت نقدینگی و ناکارآمدی ساختارهای بازار شده است.

در رسانه‌های رسمی نیز، به‌جای تحلیل‌های دقیق، شاهد ژست‌های روشنفکری اقتصادی با جملاتی کلیشه‌ای درباره «ناترازی انرژی» و «تحریم» هستیم؛ اظهاراتی که نه‌تنها کمکی به فهم بازار نمی‌کنند، بلکه توهینی به شعور سرمایه‌گذاران و فعالان حرفه‌ای بازار محسوب می‌شوند.

در بازارهای مالی پیشرفته، روزانه ده‌ها هزار گزارش تحلیلی منتشر می‌شود. اما در بازار ایران، تحلیل جای خود را به روایت‌های سطحی داده و ارزش بازار چنان تنزل یافته که حتی سقوط آن نیز برای سیاست‌گذاران اهمیتی ندارد. روزگاری، هر تحول سیاسی یا اقتصادی، نگرانی از واکنش بازار سهام را در پی داشت؛ امروز اما، بازار چنان از معادلات خارج شده که گویی پزشک به‌جای درمان، سرگرم نوشتن گواهی مرگ آن است.

این گزارش، نه درخواست حمایت، بلکه مطالبه بازگشت بازار به جایگاه واقعی خود است. با بسیج توان کارشناسی نهادهای مالی، انتشار گزارش‌های دقیق و تحلیل‌های مستند، می‌توان دوباره روایت بازار را بر پایه داده‌های واقعی و ارزش‌های ذاتی بنا کرد. تنها در این صورت است که بازار سهام می‌تواند نقش خود را در تأمین مالی تولید، هدایت سرمایه و حفظ اعتماد عمومی ایفا کند.

دیدگاهتان را بنویسید