بازار سهام در مه سیاست‌گذاری؛ از پیشنهادهای متناقض تا بلاتکلیفی سهام عدالت

بازار سهام در مه سیاست‌گذاری؛ از پیشنهادهای متناقض تا بلاتکلیفی سهام عدالت

در تحلیل تازه‌ای از وضعیت بازار سرمایه، مجموعه‌ای از پیشنهادهای شش‌گانه برای اصلاح ساختار بورس و سهام عدالت ارائه شده که بیشتر از آن‌که راه‌گشا باشند، بر پیچیدگی‌ها افزوده‌اند. از ایده‌های عملیاتی و قابل اجرا تا طرح‌های مبهم و متناقض، این تحلیل تصویری از یک بازار درگیر با سردرگمی سیاست‌گذاری و فقدان نقشه راه روشن ترسیم می‌کند.

به گزارش سرمایه فردا، در روزهای اخیر، تحلیل منتشرشده از سوی گروه دانایان در تاریخ ۲۴ مرداد، نگاهی انتقادی و موشکافانه به وضعیت بازار سهام و سهام عدالت داشته است. این تحلیل، پیشنهادهای فعالان بازار را در قالب شش دسته طبقه‌بندی کرده که هرکدام بازتابی از دغدغه‌ها، تناقض‌ها و گاه سردرگمی‌های سیاست‌گذاری در فضای فعلی بورس هستند.

🔹 دسته اول شامل پیشنهادهایی مشخص و عملیاتی است؛ از شفاف‌سازی معاملات صندوق‌ها و کاهش کارمزد و مالیات، تا الزام شرکت‌ها به انتشار سریع‌تر تصمیمات مجامع در سامانه کدال و اصلاح حجم مبنا در روزهای مثبت بازار. با وجود اجرایی بودن این پیشنهادها، هنوز مشخص نیست چرا چنین اقدامات ساده‌ای به مرحله اجرا نمی‌رسند—آیا پای تعلل یا مقاومت پنهان در میان است؟

🔹 دسته دوم به مقوله «فرهنگ‌سازی» اشاره دارد، اما بدون تعریف دقیق یا برنامه اجرایی. این واژه کلیشه‌ای در غیاب سازوکار مشخص، بیشتر به یک شعار تبدیل شده تا راه‌حل.

🔹 دسته سوم پیشنهاد می‌دهد صندوق‌های درآمد ثابت ملزم شوند بخشی از منابع خود را به خرید سهام اختصاص دهند. این سیاست دستوری، بیشتر شبیه به وصله‌پینه‌ای برای پوشاندن ناکارآمدی‌های ساختاری نظیر نرخ بهره است تا یک اصلاح واقعی.

🔹 دسته چهارم با پیشنهادهایی عجیب‌تر وارد میدان می‌شود؛ از توقف صدور مجوز برای صندوق‌های اهرمی جدید—که عملاً رقابت را محدود می‌کند—تا تعطیلی کامل بازار تا اطلاع ثانوی، که نه‌تنها ریسک را افزایش می‌دهد بلکه اعتماد عمومی را نیز تضعیف می‌کند.

🔹 دسته پنجم و ششم، بیش از هر چیز تناقض‌آمیزند. از یک‌سو پیشنهاد عرضه اولیه سنگین در شرایط پرریسک مطرح می‌شود، و از سوی دیگر خواستار افزایش حجم مبنا و باز شدن دامنه نوسان هستند—دو سیاستی که در کنار هم عملاً کارایی خود را از دست می‌دهند. همچنین، پیشنهادهایی چون حذف قیمت‌گذاری دستوری یا تک‌نرخی کردن ارز، اگرچه در ظاهر جذاب‌اند، اما فاقد پشتوانه اجرایی و درک از تبعات پیچیده آن‌ها هستند.

در این میان، وضعیت سهام عدالت نیز به ابهامات بازار دامن زده است. خبر آزادسازی سهام عدالت در ابتدای هفته امیدهایی ایجاد کرد، اما با روشن شدن جزئیات، مشخص شد که موضوع اصلی به قابل معامله شدن شرکت‌های سرمایه‌گذاری استانی و سهام‌داران روش مستقیم بازمی‌گردد—آن‌هم با تصمیم نهایی مقام ناظر. این تصمیم، در شرایط فعلی بازار، می‌تواند فشار فروش قابل توجهی ایجاد کند و ریسک‌های جدیدی را به همراه داشته باشد.

 

نبود آمار دقیق درباره تعداد سهام‌داران مستقیم

از سوی دیگر، نبود آمار دقیق درباره تعداد سهام‌داران مستقیم و غیرمستقیم، و تفاوت احتمالی بین قیمت تابلو و ارزش واقعی دارایی‌های شرکت‌های استانی (NAV)، بر ضرورت شفاف‌سازی و تحلیل دقیق پیش از هرگونه اقدام تأکید دارد.

در جمع‌بندی، تحلیل دانایان از «شیرازه‌ای که از هم پاشیده» سخن می‌گوید—بازاری که با انبوهی از پیشنهادهای متناقض، مبهم یا غیرعملی مواجه است و در غیاب یک نقشه راه روشن، بیشتر در حال پیچیده‌تر شدن است تا حل شدن. وضعیت سهام عدالت نیز مزید بر علت شده و بر سردرگمی‌ها افزوده است.

در پایان، تحلیل‌گر بر یک نکته کلیدی تأکید دارد: شفافیت در تصمیم‌گیری و پاسخ به این پرسش اساسی که «چه کسی، چه کاری را، برای حل کدام مشکل، با چه سازوکاری و با چه هزینه‌ای» انجام خواهد داد. شاید اجرای یکی از پیشنهادهای دسته اول—مثل کاهش هزینه‌های معاملاتی یا شفاف‌سازی عملکرد صندوق‌ها—بتواند به عنوان یک گام کوچک اما مؤثر، سیگنالی مثبت به بازار بدهد و اعتمادسازی را آغاز کند.

دیدگاهتان را بنویسید