بازار سرمایه آماده جهش؟

بازار سرمایه آماده جهش؟

در حالی که بازار سرمایه پس از پنج سال رکود، نشانه‌هایی از بازگشت را نشان می‌دهد، تحلیلگران هشدار می‌دهند که تداوم ریسک‌های سیاسی و ژئوپلیتیکی می‌تواند این روند را تهدید کند. هم‌زمان، طلا با عبور از مرز ۴۰۰۰ دلار و هم‌جهتی با دلار داخلی، به‌عنوان پناهگاه امن سرمایه‌گذاران مطرح شده است. در این میان، انتخاب میان سکه و شمش، و ترکیب منطقی دارایی‌ها تا پایان پاییز، به‌عنوان راهبردی کلیدی برای مدیریت ریسک و بهره‌برداری از فرصت‌های بازار توصیه می‌شود.

به گزارش سرمایه فردا،روند صعودی بازار سرمایه همچنان ادامه دارد، اما تحلیلگران هشدار می‌دهند که این رشد در صورت تداوم ریسک‌های سیاسی و ژئوپلیتیکی، ممکن است با نوسانات جدی مواجه شود. ورود پول‌های تازه، به‌ویژه در روزهای مثبت بازار، نشان‌دهنده حضور سرمایه‌گذاران جدید است—اما ترس از جنگ و بی‌ثباتی سیاسی، همچنان سایه‌ای سنگین بر بازار انداخته است.

شاخص کل در ماه‌های اخیر توانسته سقف‌های تاریخی خود را بشکند و از روند نزولی چند ساله خارج شود. اما تجربه جنگ اخیر نشان داد که حتی در فاز صعودی، بازار سرمایه به‌شدت آسیب‌پذیر است. در صورت بازگشت آرامش سیاسی، بورس می‌تواند دوباره به‌عنوان جذاب‌ترین بازار موازی مطرح شود.

دو محرک هم‌جهت و رفتار متفاوت سکه

در بازار جهانی، طلا از مرز ۴۰۰۰ دلار عبور کرده و بعد از رسیدن به ۴۵۰۰ دلار حالا در محدوده ۴۱۰۰ دلار نوسان می کند   روندی که ناشی از تقاضای پناهگاه امن در مواجهه با تعطیلی دولت آمریکا، انتظارات کاهش نرخ بهره، و سخنرانی‌های آتی فدرال رزرو است. در ایران، قیمت طلا تحت تأثیر دو عامل اصلی حرکت می‌کند: نرخ دلار و قیمت جهانی اونس. به‌طور تقریبی، هرکدام ۵۰ درصد وزن دارند.

در شرایط فعلی، هر دو محرک دلار و اونس در مسیر صعودی هستند. این هم‌جهتی، موجب شده طلا در بازار داخلی با شدت بیشتری رشد کند. اما رفتار سکه، به‌عنوان یک دارایی مستقل، گاهی متفاوت از شمش طلاست. سکه دارای حباب قیمتی است که در برخی دوره‌ها به ۱۰ تا ۱۲ میلیون تومان می‌رسد. در گذشته، حتی حباب منفی نیز وجود داشته و سکه زیر ارزش طلای ذاتی خود معامله می‌شده است.

صندوق‌های مبتنی بر سکه، در دوره‌های نوسانی بازار، بیشتر تحت فشار قرار می‌گیرند؛ چرا که نگرانی از ترکیدن حباب سکه، موجب خروج سرمایه‌گذاران می‌شود. در مقابل، صندوق‌های شمش‌محور، به دلیل نداشتن حباب، رفتار منطقی‌تری دارند و نوسانات آن‌ها بیشتر با قیمت جهانی هم‌راستا است.

تفاوت سکه و شمش؛ یک کلاس دارایی مستقل

اگرچه سکه و شمش هر دو از طلا مشتق می‌شوند، اما سکه در عمل به‌عنوان یک کلاس دارایی مستقل رفتار می‌کند. در برخی روزها، رشد سکه دو برابر رشد طلاست. این تفاوت، ناشی از عوامل روانی، نقدشوندگی، و رفتار بازار در مواجهه با ریسک‌های داخلی است.

برای سرمایه‌گذاران، انتخاب میان سکه و شمش باید با درک دقیق از ساختار بازار، حباب قیمتی، و نوع صندوق‌ها انجام شود. در شرایط فعلی، با توجه به هم‌جهتی دلار و اونس، طلا همچنان در مسیر صعودی قرار دارد اما رفتار سکه ممکن است با نوسانات بیشتری همراه باشد.

تمرکز بر طلا به‌عنوان یکی از ارکان اصلی سبد سرمایه‌گذاری حفظ شد. تحلیلگر با تأکید بر اینکه «داشتن طلا همیشه آرامش‌بخش است»، توصیه می‌کند که طلا باید بخشی ثابت از پورتفوی هر سرمایه‌گذار باشد—نه به‌عنوان دارایی غالب، بلکه به‌عنوان سپر تورمی و پناهگاه امن در برابر بحران‌های جهانی.

طلا؛ دارایی ضروری اما نه مطلق

با توجه به رشد چشمگیر طلا در دو سال اخیر از گرمی ۲.۵ میلیون تومان به بیش از ۱۱ میلیون تومان، و جهش اونس جهانی از به نزدیکی ۴۱۰۰ دلار تحلیلگر هشدار می‌دهد که انتظار رشد دوبرابری از این نقطه، چندان واقع‌بینانه نیست. مگر آنکه بحران‌هایی در سطح جنگ‌های جهانی رخ دهد، که احتمال آن در کوتاه‌مدت پایین است.

بنابراین، سهم منطقی طلا در سبد سرمایه‌گذاری بین ۲۵ تا ۳۰ درصد پیشنهاد می‌شود. این میزان، هم از سرمایه در برابر تورم محافظت می‌کند، و هم در صورت اصلاح قیمت‌ها، قدرت خرید سرمایه‌گذار را حفظ خواهد کرد.

 صندوق‌های طلا؛ شمش‌محور یا سکه‌محور؟

در انتخاب میان صندوق‌های طلا، تحلیلگر توصیه می‌کند که صندوق‌های شمش‌محور به‌دلیل نداشتن حباب قیمتی، رفتار منطقی‌تری دارند. سکه، اگرچه با طلا هم‌راستا است، اما به‌عنوان یک کلاس دارایی مستقل، گاهی نوسانات شدیدتری دارد. در شرایط هیجانی بازار، صندوق‌های سکه‌محور بیشتر تحت فشار قرار می‌گیرند.

در عین حال، تفاوت بازدهی میان صندوق‌ها معمولاً در حد یکی دو درصد است و نیازی به پیچیدگی زیاد در انتخاب نیست. بررسی ترکیب دارایی‌های صندوق، میزان سرمایه‌گذاری در اوراق، ابزارهای مشتقه، و درآمد ثابت، می‌تواند به تصمیم‌گیری دقیق‌تر کمک کند.

 ترکیب پیشنهادی دارایی‌ها تا پایان پاییز

با نگاه محافظه‌کارانه، تحلیلگر ترکیب زیر را برای سبد سرمایه‌گذاری تا پایان پاییز پیشنهاد می‌دهد:

  • طلا: ۲۵–۳۰٪
  • درآمد ثابت: ۲۰–۲۵٪
  • سهام: ۴۵–۵۰٪

تنها ریسک جدی برای بازار سهام، وقوع جنگ طولانی‌مدت است. در غیر این صورت، با توجه به پنج سال روند نزولی، بازار سرمایه در موقعیتی قرار دارد که می‌تواند بازگشت قدرتمندی داشته باشد.

 نگاه واقع‌گرایانه به ریسک‌ها

تحلیلگر تأکید می‌کند که نباید تصمیم‌گیری‌ها را بر اساس سناریوهای دور از ذهن مانند «نصف شدن بورس» یا «دلار ۲۰۰ هزار تومانی در ۶ ماه» بنا کرد. در فضای مالی، مهم‌ترین اصل، شناخت مبانی و رفتار منطقی نسبت به ریسک‌هاست. بازارها معمولاً پس از دوره‌های طولانی رکود، به نقطه بازگشت نزدیک می‌شوند—و اکنون، بسیاری از نشانه‌ها حاکی از همین وضعیت هستند.

در نهایت، سرمایه‌گذاری موفق در شرایط فعلی نیازمند ترکیبی از واقع‌گرایی، تنوع دارایی، و پرهیز از هیجان‌زدگی است. طلا، سهام و درآمد ثابت، هرکدام نقش خاصی در پورتفوی دارند و تنها با مدیریت دقیق و تحلیل مستمر می‌توان از فرصت‌های بازار بهره‌برداری کرد.

تحلیلگر با نگاهی واقع‌گرایانه به روند صعودی اخیر بازار سرمایه، تأکید می‌کند که این رشد لزوماً ناشی از فعال شدن «مکانیزم ماشه» نبوده، بلکه بیشتر تحت تأثیر عوامل بنیادی مانند افزایش نرخ دلار مبادلاتی و کاهش تنش‌های ژئوپلیتیکی شکل گرفته است.

 رشد بازار؛ نه از جنس هیجان، بلکه از جنس فرصت

به باور تحلیلگر، بازار سرمایه پس از سال‌ها رکود، اکنون در موقعیتی قرار دارد که حتی نبودِ یک اتفاق منفی (مانند جنگ) می‌تواند به‌تنهایی یک سیگنال مثبت تلقی شود. وقتی ریسک‌ها بالقوه باقی می‌مانند اما فعلیت نمی‌یابند، بازار فرصت تنفس پیدا می‌کند. به‌عبارتی، «نبود جنگ» به‌خودی‌خود تبدیل به یک عامل محرک برای رشد شده است.

او می‌گوید: «وقتی ریسک واقعی است اما هنوز اتفاق نیفتاده، هر روزی که می‌گذرد و اتفاقی نمی‌افتد، بازار آن را به‌عنوان یک امتیاز می‌بیند.»

تصمیم‌سازی در فضای پرابهام؛ ترکیب دارایی‌ها چگونه باشد؟

در پاسخ به این پرسش که در چنین فضایی چه ترکیب دارایی‌ای منطقی است، تحلیلگر با نگاهی تطبیقی می‌گوید: اگر بخواهم با ذهنیت محافظه‌کارانه تصمیم بگیرم، شاید ۴۰٪ طلا، ۴۰٪ سهام و ۲۰٪ درآمد ثابت منطقی باشد. اما در عمل، خود او وزن بیشتری به سهام می‌دهد، چرا که معتقد است بازار سرمایه در حال حاضر از منظر «لگد خوردگی» جذاب‌ترین گزینه برای بازگشت سرمایه‌گذاران است.

یکی از نکات جالب تحلیل، اشاره به این است که سرمایه‌گذارانی که در بازارهای دیگر سود کرده‌اند، اکنون به‌دنبال بازاری هستند که بیشترین اصلاح را تجربه کرده باشد و بورس دقیقاً همان بازار است. به‌تعبیر تحلیلگر، «بورس الان فاکتور لگد خوردگی را دارد» و همین موضوع می‌تواند آن را به مقصد بعدی سرمایه‌های سرگردان تبدیل کند.

او همچنین یادآور می‌شود که این خوش‌بینی به بورس، صرفاً ناشی از سوگیری حرفه‌ای نیست، بلکه بر پایه داده‌ها و رفتار بازار در یک سال گذشته است. با وجود اینکه شاخص تنها ۲۰ درصد رشد کرده، اما نشانه‌هایی از بازگشت تدریجی اعتماد در حال شکل‌گیری است.

در نهایت، تحلیلگر تأکید می‌کند که بازار سرمایه در حال عبور از یک فاز روانی مهم است. نه‌تنها عوامل بنیادی مانند نرخ ارز و رکود پنج‌ساله، بلکه حتی «نبود اتفاق منفی» نیز می‌تواند به‌عنوان کاتالیزور عمل کند. در چنین شرایطی، ترکیب متعادل دارایی‌ها، پرهیز از هیجان‌زدگی، و نگاه میان‌مدت به بازار، کلید موفقیت سرمایه‌گذاران خواهد بود.

دیدگاهتان را بنویسید