انتقام خونین

انتقام خونین

سه روایت، سه مرگ، یک پرسش بی‌پاسخ: چرا خشونت در سایه بی‌توجهی نهادینه می‌شود؟

در فاصله‌ای کوتاه، سه پرونده جنایی در تهران و کرج، بار دیگر زنگ خطر را درباره گستره خشونت شهری، ضعف نظارت و فروپاشی روابط انسانی به صدا درآوردند. از قتل مهران در شب چهارشنبه‌سوری به‌دست دو جوان با انگیزه انتقام ناموسی، تا مرگ سعید در درگیری مقابل تعویض روغنی، و قتل صرافی در میدان موج در جریان معامله‌ای مالی، هر سه روایت نشان می‌دهند که خشونت نه در خلأ، بلکه در بسترهایی از بی‌پناهی، بی‌اعتمادی و فقدان مداخله مؤثر شکل می‌گیرد.

در هر پرونده، عاملان قتل از روابط شخصی، فشار روانی یا اختلافات مالی به‌عنوان محرک استفاده کرده‌اند، اما آنچه نگران‌کننده‌تر است، تکرار الگوهای مشابه در نبود سازوکارهای پیشگیرانه، حمایت اجتماعی و نظارت قضایی مؤثر است. این سه روایت، نه صرفاً داستان‌هایی از جنایت، بلکه آینه‌ای از شکاف‌های اجتماعی و نهادی‌اند که اگر دیده نشوند، قربانیان بعدی تنها مسئله زمان خواهند بود.

جریان تیراندازی افراد ناشناس

چهارشنبه‌سوری برای بسیاری شب شادی است، اما برای خانواده مهران، به شب سوگ بدل شد. مهران، قربانی رابطه‌ای که از عشق آغاز شد و با تهدید و اخاذی به خشونت کشیده شد. اعترافات متهمان نشان داد که انگیزه قتل، نه مالی بلکه حفظ آبرو و انتقام‌جویی خانوادگی بوده است. دادگاه حالا باید درباره سرنوشت دو متهم تصمیم بگیرد اما پرسش باقی‌ست: آیا قانون می‌تواند مرز میان غیرت و جنایت را روشن کند؟

شب چهارشنبه سوری سال ۱۴۰۳ مرد جوانی به نام مهران در جریان تیراندازی افراد ناشناس در منطقه پایگاه نعمت آباد به طرز هولناکی مقابل خانه اش به قتل رسید.

بلافاصله رسیدگی به موضوع در دستور کار تیم جنایی قرار گرفت و اقدامات لازم برای شناسایی عاملان جنایت آغاز شد.در حالی که جسد با دستور بازپرس جنایی به سردخانه پزشکی قانونی منتقل شد،تحقیقات جنایی برای روشن شدن راز ماجرا کلید خورد.

اولین تحقیقات

در گام نخست از تحقیقات جنایی مشخص شد که مهران از مدتی قبل با دختری به نام آرزو در ارتباط بوده است که رابطه آنها در این اواخر با تنش همراه شده بود.تا جایی که برادر آرزو چند بار با مقتول درگیری لفظی پیدا کرده بود.

در جریان تحقیقات به جز این مورد دشمنی و خصومت دیگری محرز نشد به این ترتیب برادر آرزو تحت تحقیقات قرار گرفت و به ارتکاب جنایت با همدستی دوستش به نام امین اعتراف کرد.

با اطلاعاتی که برادر آرزو به نام امید؛ ماموران جنایی داد، امین نیز شناسایی و دستگیر شد و به تیراندازی مرگبار اعتراف کرد.به این ترتیب با صدور کیفرخواست برای متهمان پرونده، رسیدگی به اتهامات آنها در شعبه هفتم دادگاه کیفری یک استان تهران ادامه پیدا کرد.

در دادگاه

در ابتدای جلسه رسیدگی اولیای دم مهران تقاضای قصاص قاتل را کردند.سپس امین پای میز محاکمه رفت و در دفاع از خود گفت:«مدتی قبل از جنایت بود که امید را دیدم.او بسیار به هم ریخته و کلافه بود.ما با هم همشهری بودیم و انید از کودکی دوست نزدیک من بود.نمی توانستم او را در این حالت ببینم و بی تفاوت باشم.برای همین با اصرار از او خواستم علت ناراحتی اش را بگوید.بالاخره لب باز کرد و گفت موضوع به خواهرش مربوط است.می گفت آرزو از مدتی قبل با پسری در ارتباط بوده و حالا آن پسر از سادگی و علاقه آرزو سواستفاده کرده است.او از آرزو تعدادی عکس های شخصی به دست آورده بود و از طریق آن اقدام به اخاذی از او می کرد.امید می گفت که آن پسر با تهدید انتشار عکس ها می خواهد ما را از ترس آبرویمان مجبور به باج دادن کند.»

متهم ادامه داد:«امید می گفت از هر راهی وارد شده برای اینکه این پسر را وادار کند که از این موضوع دست بردارد اما او هم چنان آرزو و خانواده اش را اذیت می کند.بالاخره با هم فکر کردیم که راهی جز این نداریم که او را از سر خواهر امید برداریم جون ناموس امید هم مثل ناموس خودم بود من تصمیم گرفتم که کمکش کنم.برای همین اسلحه تهیه کرده و سر راه آن پسر رفتیم.اما ابتدا من به او تیراندازی کردم و اتهامم را قبول دارم.»

قضات دادگاه بعد از شنیدن دفاعیات متهم و وکیل او برای صدور رای وارد شور شدند.

 

رسیدگی به یک درگیری خونین

سه سال پیش، در جنوب تهران، مردی به نام سعید در مقابل تعویض روغنی جان باخت. اما پشت این حادثه، داستانی پیچیده از طلاق، مزاحمت، و تلاش زنی برای ساختن زندگی مستقل نهفته بود. قاتل، صاحب مغازه‌ای بود که از مزاحمت‌های روزانه خسته شده بود و در لحظه‌ای از خشم، ضربه‌ای زد که مرگ‌آور شد. حالا با مرگ متهم در زندان، خانواده مقتول تقاضای دیه از بیت‌المال کرده‌اند اما آیا این پایان ماجراست یا آغاز پرسش‌هایی تازه درباره مسئولیت اجتماعی و حمایت از زنان آسیب‌دیده؟

سه سال قبل رسیدگی به یک درگیری خونین در مقابل یک تعویض روغنی در حالی در دستور کار تیم جنایی قرار گرفت که تحقیقات ابتدایی حکایت از این داشت که صاحب تعویض روغنی عامل قتل است.

رسیدگی به این موضوع با اعلام از سوی کادر درمان یکی از بیمارستان های جنوب تهران در دستور کار ماموران پلیس قرار گرفت.مرد جوانی به نام سعید با حال وخیم به بیمارستان منتقل شده بود و در حالی که به دلیل اصابت جسم به سخت به سرش حال وخیمی داشت تحت معالجه و درمان قرار گرفت اما شدت اصابت ضربه به حدی بود که جان باخت.

به این ترتیب در اولین قدم از تحقیقات با دستور بازپرس جنایی صاحب تعئیض روغنی شناسایی و دستگیر شد.

اعتراف به قتل

متهم در همان برخورد ابتدایی با ماموران پلیس به قتل اعتراف کرد و گفت:«مدتی بود که مقتول هر روز مقابل مغازه من می آمد و دادو بیداد راه می انداخت.طبقه بالای مغازه من خانه ای مسکونی است که آن را به همسر سابق سعید اجاره داده بودم.او به بهانه ملاقات با همسر سابقش برای کسب و کار من مشکل ایجاد می کرد.روز حادثه بالاخره اینقدر عصبانی ام کرد که با او درگیری لفظی پیدا کردم.بعد برای اینکه دسب بردارد و از آنجا برود میله بلندی را که با آن کرکره مغازه ام را پایین می آوردم برداشتم و با آن ضربه ای به سر سعید زدم اما فکرش را هم نمی کردم که این ضربه باعث مرگ او شود.من سعید را نمی شناختم و از او کینه ای نداشتم که به خاطر آن از عمد تصمیم به کشتنش بگیرم.»

در ادامه تحقیقات جنایی همسر سعید نیز احضار شد و در توضیح ماجرا گفت:«دو ماه بود که از سعید جدا شده بودم.او مرد بداخلاقی بود و در تمام سال هایی که با او زندگی می کردم به من خرچی نمی داد  تنگنا و مضیقه زندگی می کردم.برای همین تصمیم به جدایی از او گرفتم و  با اینکه بعد از طلاق هم وضعیت مالی وحشتناکی داشتم اما به هیچ وجه حاضر به بازگشت به آن زندگی نبودم.»

همسر مقتول ادامه داد:«خانه ای که در طبقه بالای تعویض روغنی بود اجاره کردم و با صاحبخانه که صاحب مغازه تعویض روغنی هم بود حرف زدم تا برای پرداخت اجاره کمی به من مهلت دهد که کار پیدا کنم.می خواستم زندگی خودم را بسازم اما همسر سابقم دست از سرم برنمی داشت.او آدرس محل جدید زندگی ام را پیدا کرده بود و برایم مزاحمت ایجاد می کرد.هر روز مقابل خانه می آمد و داد و بیداد از من می خواست پایین بیایم.روز حادثه متوجه درگیری او و صاحب مغازه شدم اما فکر نمی کردم کار به اینجا بکشد.»

مرگ متهم به قتل

در حالی که رسیدگی به پرونده در مرحله تحقیقات تکمیل شد پرونده با شکایت اولیای دم با صدور کیفرخواست برای متهم به شعبه سیزدهم دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد. در جلسه محاکمه اولیای دم تقاضای قصاص متهم را کردند و او بار دیگر در دفاع از خود عنوان کرد که قصد قتل سعید را نداشته است.با این حال بنا بر ادله موجود و به تقاضای اولیای دم قضات دادگاه بعد از مشورت متهم را به قصاص محکوم کردند.اما دو هفته بعد از اینکه رای صادر شده به متهم ابلاغ شد او که به دیابت مبتلا بود به علت بالا رفتن قند خون در زندان ایست قلبی کردد و جان باخت.

با مرگ متهم اولیای دم بار دیگر با حضور در شعبه سیزدهم دادگاهکیفری یک استان تهران تقاضای دریافت دیه از بیت المال را کردند.نظر هیئت قضایی بعد از مشورت به این خانواده اعلام خواهد شد.

 

دستگیری عاملان قتل مرد صراف در میدان موج

قتل صراف در میدان موج، نه یک درگیری لحظه‌ای بلکه نتیجه یک نقشه از پیش طراحی‌شده بود. دو مرد جوان که با مقتول مراودات مالی داشتند، در روز معامله دلار و تتر، او را به قتل رساندند و با خودرویی از محل گریختند. پلیس با ردیابی دوربین‌ها و اقدامات اطلاعاتی، هر دو متهم را در کرج بازداشت کرد. این پرونده، بار دیگر نشان داد که در فضای مبهم معاملات ارزی، مرز میان اعتماد و خیانت چقدر باریک است. رئیس پلیس آگاهی پایتخت از  دستگیری عاملان قتل مرد صراف در میدان موج، خبر داد.سردار علی ولیپور گودرزی؛ رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ، اظهار کرد: ساعت ۱۱:۵۰ صبح روز ۸ مهر ماه، شهروندان  با تماس با مرکز فوریت‌های پلیسی  خبر از یک درگیری منجر به قتل در خیابان اقاقیا نزدیک میدان موج دادند. با اعلام این خبر تیمی زبده از کارآگاهان اداره دهم بلافاصله در محل حادثه حاضر شدند.

وی افزود: بر اساس بررسی‌های اولیه و بازبینی دوربین‌های مداربسته، مقتول ۳۵ ساله به نام “سعید” هدف گلوله قرار گرفته و جان باخته است. تصاویر دوربین‌ها نشان می‌دهد که وی حدود ساعت ۱۰:۲۰ وارد محل شده و پس از آن، فردی دیگر نیز وارد صحنه شده، مدتی در خودرو  مقتول نشسته و پس از درگیری با مقتول با شلیک ۲ گلوله  به سمت ضلع شمالی محل حادثه متواری شده است.

این مقام ارشد انتظامی عنوان کرد: در صحنه جرم مقدار زیادی ارز یورو روی زمین ریخته شده بود. بررسی‌ها نشان می‌دهد مقتول صاحب یک واحد صرافی در منطقه سعادت‌آباد تهران بوده است.

سردار گودرزی گفت:  در نخستین مرحله از تحقیقات، کارآگاهان با بازبینی دوربین‌های مداربسته اطراف محل جنایت متوجه شدند که عامل قتل، پس از ارتکاب جرم از خودروی مقتول پیاده شده و سوار بر خودروی دیگری می‌شود که از قبل در محل منتظر او بوده است. همین سرنخ موجب شد تا مسیر تحقیقات وارد مرحله‌ای تازه شود.

رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ ادامه داد:  کارآگاهان با انجام اقدامات فنی و اطلاعاتی، پلاک خودروی دوم را شناسایی و صاحب آن را ردیابی کردند. در ادامه مشخص شد دو مرد مظنون از مشتریان قدیمی صراف مقتول بوده‌اند و همین ارتباط، مسیر رسیدن به آن‌ها را هموار کرد.

وی افزود: در بررسی‌های بعدی و با اقدامات اطلاعاتی و پلیسی، مخفیگاه دو مرد جوان در کرج شناسایی شد. تحقیقات نشان می‌داد آن‌ها رابطه نزدیکی با یکدیگر دارند و پس از قتل، به این شهر گریخته‌اند. با به‌دست‌آمدن این اطلاعات، تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی با هماهنگی مقام قضایی، در دو عملیات همزمان و ضربتی، هر دو متهم را تحت مراقبت‌های نامحسوس بازداشت کردند.

رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ خاطرنشان کرد: عامل اصلی جنایت در بازجویی‌ها گفت که مدتی با مقتول مراودات مالی داشته است. روز حادثه قرار بود مقتول برای او دلار بیاورد و در مقابل، تتر دریافت کند، اما پیش از آن، او و همدستش نقشه قتل را طراحی کرده بودند. به گفته متهم، هنگام تحویل چمدان دلار، میان آن‌ها مشاجره‌ای در می‌گیرد و او در لحظه‌ای از عصبانیت با سلاحی که همراه داشت، دو گلوله به مقتول شلیک می‌کند. سپس با خودرویی که همدستش در آن منتظر بوده، از محل می‌گریزند.

دیدگاهتان را بنویسید