انتقام ایران از اسرائیل
انتقام ایران از اسرائیل

انتقام ایران از اسرائیل بعد از نقض حریم ایران توسط نتانیاهو جدی است، اما ابعاد حمله ایران و گروههای مقاومت مشخص نیست.

به گزارش سرمایه فردا، هنوز چگونگی پاسخ تهران به اقدام تروریستی رژیم صهیونیستی مشخص نیست، اما آن‌طور که دو عضو کمیسیون امنیت ملی گفتند، این انتقام ایران از اسرائیل بسیار سنگین‌تر از وعده صادق خواهد بود.

اسماعیل کوثری، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس:

اینها در اصل عواملی را اجیر و میهمان ما را در کشورمان ترور کردند. بنابراین ما باید انتقام‌مان را بگیریم.

حتی سازمان ملل، این حق را برای ما قائل است که باید خیلی محکم و مصمم و با شدت بیشتری بر رژیم اشغالگر قدس ضربه وارد کنیم.

این دفعه عملیات به مراتب شدیدتر از وعده صادق خواهد بود.

جزئیات ترور را ان‌شاءالله در اطلاعیه بعدی اعلام خواهند کرد.

بهنام سعیدی، عضو هیات رئیسه کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی:

این دفعه پاسخ جمهوری اسلامی ایران، پاسخی قاطع‌تر و شدیدتر‌ خواهد بود. مجازاتی که در انتظار اسرائیل است، مجازات کمی نخواهد بود.

ایران اسلامی حمایت از محور مقاومت و جبهه مقاومت را قوی‌تر و مستحکم‌تر از گذشته ادامه خواهد داد.

ناصر ایمانی، فعال سیاسی اصولگرا:

این عملکرد نشان می‌دهد که رژیم اسرائیل حاضر به تعامل و آتش‌بس نیست و به دنبال جنگ تمام‌عیار است.

وقتی در خاک ایران تروری انجام می‌شود، علنا نقض حاکمیت و تمامیت ارضی ایران است.

این اقدام در پی این بود که پای ایران را به جنگی که یک طرف آن قدرت‌های بزرگ هستند، بکشند.

ایران باید حرکتی انجام دهد که به نوعی بازدارنده باشد.

نحوه پاسخ‌ اما باید به گونه‌ای باشد که رژیم صهیونیستی آسیب ببیند، اما پای کشورهای دیگر به میدان منازعه باز نشود.

باید منتظر درگیری مجدد و جدی بین ایران و رژیم صهیونیستی باشیم. چراکه ایران چاره‌ای جز پاسخ‌گویی ندارد.

انتقام ایران از اسرائیل چگونه خواهد بود؟

با گذشت ۹ ماه از شروع جنگ اسرائیل و حماس در نوار غزه، اثرات آن امروز به خوبی در خاورمیانه از شام تا دریای سرخ، از صحرای سینا تا خلیج فارس خود را نمایان ساخته است.

با تشدید تنش‌ها میان ایران و اسرائیل که در ساعات پیش‌رو می‌تواند سایه ابهام و تردید را بر فراز منطقه بگستراند و فارغ از گمانه‌زنی‌هایی که در خصوص چگونگی پاسخ ایران میان رسانه‌ها و تحلیلگران در جریان است، آنچه گذشته و می‌گذرد، همه اثرات جنگ غزه و فقدان چشم انداز روشن درباره پایان آن است.

برای دولت بایدن که زمان و اعتبار خود را صرف میانجی‌گری های بی اثر میان اسرائیل و حماس برای آزادی گروگان‌ها در غزه کرده، ترورهای پشت سر هم می‌تواند نشانه‌ای از بیهودگی تلاش‌های دیپلماتیک او حداقل در شرایط کنونی باشد. 

علاوه بر این، ایالات متحده ممکن است خود را درگیر منازعه مستقیم با ایران بیابد، چیزی که هر دو کشور در طول ماه‌‌‌ها تنش بر سر جنگ غزه تلاش کرده‌‌‌اند از آن اجتناب کنند.

در ۴۸ ساعت گذشته ابراز نگرانی درباره تشدید تنش‌ها و لزوم دست‌یابی به توافق آتش‌بس در غزه و جلوگیری از احتمال وقوع جنگ منطقه‌ای که پیامدهای وخیمی به‌دنبال خواهد داشت، به محور تماس‌ها و رایزنی‌های کشورهای مختلف تبدیل شده است.

واقعیت این است که بازیگران منطقه‌ای و بین‌المللی باید به این درک پویا و نتیجه نهایی برسند که هرگونه تشدید تنش متاثر از جنگ غزه بوده و در خلا شکل نگرفته است. بنابراین باید اقدامات موثر و تلاش‌های فراگیرتری را برای پایان دادن به این جنگ در دستورکار قرار دهند.

از زاویه پاسخ ایران نیز باید تاکید کرد که هرگونه پاسخ جمهوری اسلامی به اسرائیل در ساعات آینده با هر سطح و دامنه که باشد، نه برای تشدید تنش یا به تعبیرهای عوامانه گسترش جنگ، بلکه معطوف به برقراری موازنه و پایان دادن به جنگ غزه از سوی اسرائیل است.

نتیجه سیاست خارجی ایران و آمریکا

شاید برای نخستین بار در طول دو دهه گذشته است که موضوع سیاست خارجی تا این حد خود را بر رقابت‌های انتخابات ریاست جمهوری و نظر رای دهندگان در آمریکا تحمیل می‌کند.

اقتصاد موضوعی بسیار مهم برای رأی دهندگان محسوب می شود که ناکامی در زمینه آن باعث کنار رفتن شماری از رؤسای جمهوری از قدرت در این کشور شده و چهره های جدیدی را به کاخ سفید آورده است.

شرایط عمومی اقتصادی در ایالات متحده آمریکا به طور مستقیم بر معیشت افراد، از جمله امنیت شغلی، دستمزد، هزینه های زندگی و نرخ بیکاری شهروندان تأثیر می گذارد. رأی دهندگان آمریکایی نگران رفاه مالی و فرصت های اقتصادی خود و خانواده هایشان هستند.

در واقع یک اقتصاد قوی می‌تواند به ثبات اجتماعی منجر شود، در حالی که رکود اقتصادی می تواند به بی‌ثباتی اجتماعی منجر شود. رأی دهندگان به سیاست های اقتصادی که ثبات و رشد را تقویت کنند، اولویت می دهند تا از ایجاد یک جامعه شکوفا و منسجم اطمینان حاصل کنند.

اما ثبات و رشد اقتصادی این بار در شرایطی است که سطح و دامنه ریسک‌های ژئوپلیتیک افزایش بی سابقه‌ای یافته و اثرات خود را بر بسیاری از اقتصادها بروز داده است.

رفت و برگشت حملات میان ایران و اسرائیل در ۵ ماه گذشته، غلبه فضای ابهام و تردید بر سر منطقه و تداوم جنگ در غزه باعث شده تا سیاست خارجی که همواره موضوعی فرعی در رقابت های انتخابات ریاست جمهوری آمریکا بوده، این بار دوشادوش اقتصاد به دغدغه رای دهندگان تبدیل شود.

در این شرایط استمرار جنگ غزه و ماجراجویی‌های اسرائیل به رهبری نتانیاهو می‌تواند ورق را برای دموکرات‌ها برگرداند و ترامپ را مجددا راهی کاخ سفید کند، اگر در چند ماه آینده بایدن و هریس نتوانند ترمز اسرائیل را بکشند.

آمریکا به دنبال موازنه منطقه خاورمیانه است

دکتر ابراهیم متقی: پیروزی احتمالی ترامپ در این انتخابات، چهره متفاوتی از وی را در محیط منطقه‌ای و سیاست بین‌الملل منعکس می‌سازد.

ترامپ در این دوره از رقابت‌ها، ادبیات و نشانه‌هایی را به‌کار گرفته که مبتنی بر موازنه‌گرایی منطقه‌ای و بین المللی است.

هرگونه موازنه‌گرایی می‌تواند سطح جدیدی از کنش ارتباطی در روابط متقابل کشورهای منطقه‌ای و بین‌المللی را به‌وجود آورد.

ترامپ با هسته‌ای شدن ایران به مفهوم نظامی و آنکه سلاح هسته‌ای را تولید کند، مخالف است؛ اما در مورد ایرانی که از قابلیت‌های اولیه برای تامین نیازهای صنعتی و فنی در حوزه هسته‌ای برخوردار است، چاره‌ای جز پذیرش نخواهد داشت.

به عبارت دیگر ادبیات و قالب‌های مفهومی ترامپ به‌گونه‌ای نیست که تهدیدات امنیتی شدید و جدیدی را برای ایران مطرح کند.

در نگرش ترامپ۲۰۲۴، هرگونه توازن در امنیت و قدرت منطقه‌ای مازاد امنیتی بیشتری را برای آمریکا به‌وجود می‌آورد.

ترامپ به ضرورت‌های موازنه جدید منطقه‌ای بر اساس نقش‌یابی ایران توجه داشته و از انگیزه لازم برای اقدامات تهاجمی جدید در برابر ایران، برخوردار نخواهد بود.

او نه‌تنها با تداوم جنگ اوکراین مخالفت است، بلکه هرگونه جنگ و چالشی در محیط منطقه‌ای ایران را برای منافع، امنیت، اعتبار و اقتدار آمریکا چالش‌ساز می‌داند.

اگر تاکنون آمریکا تلاش داشت تا موازنه یک مرکزی را در خلیج‌فارس و جنوب غرب آسیا پیگیری کند، شکل جدیدی از موازنه در حال ظهور است که به موجب آن روسیه و چین قادر خواهند بود تا زمینه حل و فصل چالش‌های امنیتی منطقه‌ای را در دستور کار قرار دهند و از این طریق به رویکرد و سیاست‌های موازنه‌ساز آمریکا کمک کنند.

آمریکای دوران ترامپ از ژانویه۲۰۲۵ به هیچ وجه پرمخاطره‌تر از آمریکای کامالا هریس نخواهد بود.

ترامپ تلاش خواهد داشت تا سطح جدیدی از موازنه با قدرت‌های بزرگ را در دستور کار قرار دهد.

طبیعی است که در این شرایط بازیگران منطقه‌ای همانند ایران نیز از سازوکارهای کنش تعاملی بهره گرفته‌اند و ضریب امنیت و احساس کنش همکاری‌جویانه آنان بیشتر و موثرتر خواهد بود.

انتقام ایران از اسرائیل بعد از نقض حریم ایران توسط نتانیاهو جدی است، اما ابعاد حمله ایران و گروههای مقاومت مشخص نیست./دنیای اقتصاد