روایت اقتصاد در سایه نااطمینانی

روایت اقتصاد در سایه نااطمینانی

در شرایطی که بازار سرمایه ایران با ریزش‌های سنگین، ضعف نقدشوندگی و فشارهای سیاستی مواجه است، سرمایه‌گذاران بیش از هر زمان دیگر با چالش انتخاب میان صبر و خروج روبه‌رو شده‌اند. این گزارش تحلیلی، تصویری جامع از وضعیت فعلی بازار ارائه می‌دهد—از نرخ‌های تأمین مالی غیرقابل تحمل تا نقش‌آفرینی محدود دولت، از رفتار صنایع مقاوم تا سناریوهای محتمل در افق سیاسی. در این فضای پرتنش، تنها راهبرد مؤثر، بازگشت به اصول بنیادین سرمایه‌گذاری، مدیریت ریسک و شناسایی فرصت‌های عملیاتی در دل بحران است.

به گزارش سرمایه فردا، در هفته‌ای که گذشت، بانک مرکزی با بهره‌گیری از عملیات ریپو، تأثیر قابل‌توجهی بر بازار پول گذاشت. هم‌زمان، شاهد انتشار اوراق شهرداری برای تأمین مالی شهرهای تهران، تبریز و مشهد بودیم؛ اوراقی با نرخ مؤثر سالانه ۴۵ درصد که به نظر می‌رسد سررسید چهار ساله داشته باشند. این نرخ بالا نشان می‌دهد که هزینه تأمین مالی برای بخش خصوصی احتمالاً از مرز ۵۰ درصد نیز عبور کرده است—سؤالی جدی در این میان مطرح می‌شود: در چنین فضایی، تولیدکننده خصوصی چگونه می‌تواند چنین نرخ‌هایی را تاب بیاورد یا بازدهی متناسبی خلق کند؟

بازار سرمایه نیز در همین فضا دستخوش تحولات سنگینی شده است. بیش از ۶۰ هزار میلیارد تومان حمایت از بازار صورت گرفته، اما خروج سرمایه‌گذاران حقیقی و ورود حقوقی‌ها به وضوح مشهود است. شاخص کل بورس از آغاز جنگ تاکنون بیش از ۱۷.۵ درصد افت داشته و صندوق‌های اهرمی نیز با ریزشی فراتر از ۴۰ درصد مواجه شده‌اند. این وضعیت، نشانی از تداوم سایه سنگین ریسک‌های سیستماتیک بر بازار دارد.

در سطح جهانی، قیمت نفت در محدوده ۶۶ دلار، طلا در حدود ۱۸۴۳ تا ۳۳۵۶ دلار معامله می‌شود. هم‌زمان، نسبت ارزش بازار به ارزش تاریخی در سال‌های ۹۳ و ۹۴ به پایین‌ترین سطح خود رسیده و حتی نسبت به سال‌های ۹۵ تا ۹۷ نیز رکوردی در رکود و ریزش تجربه کرده‌ایم—علیرغم تمام حمایت‌هایی که از بازار سهام صورت گرفته است.

در بازار ارز، فاصله میان نرخ توافقی و نرخ آزاد به حدود ۳۴ درصد رسیده و شاخص‌های مختلف از جمله سکه امامی، دلار نیما و شاخص هم‌وزن نوساناتی را تجربه کرده‌اند. سکه امامی با قیمت ۸۴ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان معامله می‌شود، اما از ابتدای سال تاکنون حدود ۱۰ درصد افت داشته است.

در این شرایط، گفت‌وگویی با آقای شاهرخ شریعتی انجام شد تا نگاهی دقیق‌تر به وضعیت بازار سرمایه و اقتصاد داشته باشیم. ایشان با اشاره به روند نزولی بازار، تأکید کردند که نرخ‌های تأمین مالی بالای ۴۰ تا ۵۰ درصد، عملاً جذابیت سرمایه‌گذاری را از بین برده‌اند. در کنار آن، ریسک سیستماتیک به حدی بالا رفته که دیگر نمی‌توان با نسبت‌های سنتی مانند P/E یا P/S تصمیم‌گیری کرد، حتی اگر شرکت‌ها از منظر بنیادی ارزنده باشند.

از منظر تقویم سیاسی و اقتصادی، سه عامل کلیدی در حال اثرگذاری هستند: آتش‌بس شکننده، فعال شدن مکانیزم ماشه توسط اروپا، و خلق پول گسترده در شبکه بانکی برای تأمین بودجه دولت. این سه‌گانه، فضای سرمایه‌گذاری را در کوتاه‌مدت فاقد توجیه اقتصادی کرده و سرمایه‌گذاران را به انتظار کاهش ریسک و تعادل بیشتر سوق داده است.

 

در ادامه‌ی شریعتی تحلیل گر بورس با اشاره به وضعیت ارزش‌گذاری بازار سرمایه، به نسبت‌های کلیدی مانند P/E و P/S پرداختند. ایشان تأکید کردند که نسبت P/E فوروارد شرکت‌ها به محدوده‌ی ۵ واحد رسیده است؛ عددی که در شرایط عادی می‌تواند جذابیت سرمایه‌گذاری ایجاد کند، اما در مقایسه با نرخ بهره‌ی بدون ریسک، عملاً رقابت‌پذیر نیست. همچنین نسبت P/S نیز به کف تاریخی خود نزدیک شده و حتی به زیر عدد یک رسیده است—نشانه‌ای دیگر از ارزندگی قیمت‌ها. با این حال، نبود تقاضای مؤثر و تداوم ریسک‌های سیستماتیک، مانع از ورود سرمایه‌گذاران به بازار شده است.

در بررسی شاخص‌های صنایع مختلف، تحلیل‌ها حاکی از آن است که شاخص فلزات اساسی به محدوده‌ی میدلاین چنگال اندروز رسیده و احتمال شکست این سطح وجود دارد. در صورت از دست رفتن این حمایت، افت شدیدتری در هفته‌ی آینده محتمل خواهد بود. به‌عنوان نمونه، نماد فولاد با وجود حمایت‌های اخیر، امروز با فشار فروش سنگین مواجه شد و نشانه‌ای از جمع‌آوری صف‌های فروش مشاهده نمی‌شود.

در گروه شیمیایی نیز، همان‌طور که پیش‌تر پیش‌بینی شده بود، تا زمانی که نشانه‌ای از بازگشت روند مشاهده نشود، ورود به این گروه توصیه نمی‌شود. اکنون شاخص این گروه به محدوده‌ی ابر ایچیموکو رسیده و باید دید آیا این سطح حمایتی حفظ خواهد شد یا خیر.

در صنعت خودروسازی، روند نزولی ادامه دارد. پیش‌تر نیز هشدار داده شده بود که تا زمان مشاهده‌ی بازگشت روند، ورود به این گروه منطقی نیست. امروز سطح حمایتی شکسته شد و در صورت عدم مداخله‌ی مؤثر در روز شنبه، احتمال افت ۱۰ درصدی دیگر نیز وجود دارد. وضعیت فعلی به‌گونه‌ای است که نقدشوندگی پایین و صف‌های فروش سنگین، ریسک خرید در این قیمت‌ها را افزایش داده‌اند.

در گروه کانی‌های فلزی، حمایت قبلی از دست رفته و اکنون باید دید آیا در حمایت بعدی—که با خط سبز مشخص شده—تقاضا شکل خواهد گرفت یا خیر. این گروه نیز همچنان ظرفیت اصلاح دارد. در گروه غیر فلزی نیز، روند اصلاحی ادامه یافته و شاخص بلندمدت شکسته شده است؛ پیش‌بینی می‌شود کاهش تا محدوده‌ی ۱۷ درصدی ادامه یابد.

 

صنعت دارویی پیشرو می‌شود ؟

در صنعت دارویی، انتظار می‌رفت در صورت بازگشت بازار، این گروه پیشرو باشد؛ اما این اتفاق رخ نداد و اکنون شاخص این گروه نیز ابر ایچیموکو را از دست داده است. در گروه پالایشی، با وجود نوسانات، شاخص همچنان بالای خط قرمز باقی مانده و پتانسیل رشد حفظ شده است. این گروه یکی از معدود صنایعی است که در برابر ریزش‌های سنگین مقاومت نشان داده و فروشندگان در آن رقابت نمی‌کنند.

در گروه سیمان، تا زمانی که الگوی برگشتی مشاهده نشود، ورود به این گروه توصیه نمی‌شود. پیش‌بینی می‌شود اصلاح این گروه تا حدود ۱۰ تا ۱۲ درصد دیگر ادامه یابد. در شاخص بانکی نیز، وضعیت مشابهی حاکم است؛ سطح فعلی یک حمایت مهم محسوب می‌شود و در صورت شکست آن، اصلاح عمیق‌تری در انتظار خواهد بود. فشار عرضه در روزهای اخیر نشان داده که ضعف تقاضا همچنان پابرجاست.

در گروه غذایی، موج اصلاحی ادامه دارد و باید دید آیا در محدوده‌ی مشخص‌شده با خط سبز، حمایت شکل خواهد گرفت یا خیر. الگوی فعلی نشانه‌هایی از احتمال بازگشت دارد، اما هنوز تأیید نشده است. در صنعت انبوه‌سازی نیز، به دلیل تأثیرپذیری بالا از شرایط جنگی، توصیه شده بود که فعلاً از ورود به این گروه خودداری شود—و این توصیه همچنان معتبر است.

در گروه‌های بیمه و بازنشستگی نیز، فشار ناشی از فضای جنگی و عدم قطعیت‌های سیاسی، مانع از شکل‌گیری روند مثبت شده است. در مجموع، فضای بازار سرمایه همچنان تحت تأثیر ریسک‌های کلان، ناترازی‌های ساختاری و نبود چشم‌انداز روشن برای اصلاحات بنیادین قرار دارد.

در ادامه‌ی بررسی صنایع، تحلیل‌ها نشان می‌دهد که گروه‌های مختلف همچنان در وضعیت شکننده‌ای قرار دارند. در گروه انبوه‌سازی، با توجه به تأثیرپذیری شدید از فضای جنگی و تحولات منطقه‌ای، توصیه شده بود که فعلاً از ورود به این صنعت خودداری شود—و این توصیه همچنان پابرجاست. هیچ نشانه‌ای از بازگشت روند یا شکل‌گیری تقاضای مؤثر در این گروه مشاهده نمی‌شود.

 

بررسی نمادهای گروه صنعت بیمه و بازنشستگی

در صنعت بیمه و بازنشستگی نیز، فشار ناشی از شرایط جنگی و عدم قطعیت‌های سیاسی، مانع از شکل‌گیری روند مثبت شده است. این گروه‌ها همچنان تحت تأثیر فضای محافظه‌کارانه قرار دارند و ورود به آن‌ها در شرایط فعلی فاقد توجیه اقتصادی است.

در مجموع، آنچه از تحلیل صنایع مختلف برمی‌آید، این است که بازار سرمایه در وضعیت رکودی عمیق قرار دارد. شاخص‌های بنیادی مانند P/E و P/S اگرچه از منظر تئوریک جذابیت دارند، اما در عمل، به دلیل شدت ریسک‌های سیستماتیک و نبود چشم‌انداز روشن برای اصلاحات ساختاری، سرمایه‌گذاران را به سمت احتیاط سوق داده‌اند.

از سوی دیگر، ناترازی‌های مزمن در اقتصاد کشور—از بحران آب و انرژی گرفته تا چالش‌های محیط زیستی و بیکاری—به مرحله‌ی بروز و ظهور رسیده‌اند. هشدارهایی که سال‌ها از سوی کارشناسان اقتصادی مطرح شده بود، اکنون به واقعیت تبدیل شده‌اند. در چنین شرایطی، سیاست‌گذاری‌های مقطعی و دستوری دیگر پاسخ‌گو نیستند؛ بلکه نیازمند تحولات بنیادین و تصمیم‌گیری‌های شجاعانه در سطح کلان هستیم.

تغییرات اخیر در ساختار سیاسی، از جمله انتصاب دبیر جدید شورای عالی امنیت ملی، نشان می‌دهد که تمرکز سیاست خارجی کشور همچنان بر محور مقاومت باقی مانده و نشانه‌ای از تغییر رویکرد در سیاست منطقه‌ای مشاهده نمی‌شود. این امر نیز بر فضای اقتصادی و سرمایه‌گذاری داخلی سایه افکنده و مانع از شکل‌گیری اعتماد و پویایی در بازار شده است.

در چنین فضایی، تحلیل‌گران توصیه می‌کنند که سرمایه‌گذاران با احتیاط بیشتری عمل کنند و تا زمان کاهش ریسک‌های کلان و تثبیت شرایط، از ورود شتاب‌زده به بازار خودداری نمایند. هرچند برخی صنایع مانند پالایشی‌ها نشانه‌هایی از پایداری و مقاومت در برابر ریزش‌ها نشان داده‌اند، اما در مجموع، بازار نیازمند بازتعریف سیاست‌های اقتصادی، شفاف‌سازی در تصمیم‌گیری‌ها و ایجاد چشم‌انداز روشن برای خروج از رکود است

در مجموع، تحلیل‌ها نشان می‌دهد که اگرچه بسیاری از سهم‌ها از منظر نسبت‌های بنیادی نظیر P/E در محدوده‌های ارزنده قرار دارند، اما به دلیل نبود محرک‌های قوی در سطح کلان، همچنان تمایلی برای ورود سرمایه‌گذاران به بازار مشاهده نمی‌شود. به‌عبارتی، بازار در وضعیت «ارزندگی بدون تقاضا» قرار دارد—و این وضعیت تا زمان وقوع یک تحول بنیادین یا شوک مثبت ادامه خواهد داشت.

 

بررسی وضعیت گروه فلزات اساسی

در گروه فلزات اساسی، پیش‌بینی قبلی مبنی بر افت تا میدلاین کانال محقق شده و اکنون در نقطه‌ای بحرانی قرار داریم. اگر حمایت فعلی از دست برود، احتمال افت شدیدتر در هفته آینده وجود دارد. فولاد، علیرغم حمایت‌های اخیر، امروز با فشار فروش سنگین مواجه شد و نشانه‌ای از جمع شدن صف‌های فروش دیده نمی‌شود.

در گروه شیمیایی نیز وضعیت مشابهی حاکم است. با وجود رسیدن به محدوده حمایتی ابر ایچیموکو، هنوز نشانه‌ای از برگشت مشاهده نشده و نقدشوندگی پایین، ریسک ورود را افزایش داده است. در گروه خودروسازی، شکست حمایت‌ها ادامه دارد و در صورت عدم مداخله سیاست‌گذار، افت ۱۰ درصدی دیگر محتمل است. وضعیت گروه کانی‌های فلزی و غیر فلزی نیز مطابق با پیش‌بینی‌های قبلی در مسیر اصلاح قرار دارد و حمایت‌های قبلی از دست رفته‌اند.

در گروه دارویی، انتظار می‌رفت در صورت برگشت بازار، این گروه پیشرو باشد؛ اما با از دست رفتن ابر ایچیموکو، این سناریو فعلاً منتفی است. تنها گروهی که پایداری نسبی نشان داده، پالایشی‌ها هستند که همچنان بالای خط قرمز تکنیکال قرار دارند و پتانسیل رشد را حفظ کرده‌اند.

در گروه‌های سیمان، بانک، غذا، رایانه، لاستیک و حمل‌ونقل نیز الگوهای اصلاحی ادامه دارند و ورود به آن‌ها تا زمان مشاهده نشانه‌های برگشت توصیه نمی‌شود. شاخص حمل‌ونقل در آستانه خروج از روند بلندمدت افزایشی قرار دارد و در صورت ادامه فشار فروش، وارد فاز نزولی خواهد شد.

در بازار جهانی، انس طلا همچنان در محدوده مستطیلی نوسان می‌کند و تا زمان شکست این محدوده، نمی‌توان جهت‌گیری مشخصی برای آن متصور بود. نفت نیز با وجود تقاضای پایدار، به دلیل کاهش سرمایه‌گذاری و رقابت انرژی‌های جایگزین، چشم‌انداز بلندمدت مثبتی ندارد. نوسانات آن در چارچوب کانال تکنیکال قابل مدیریت است، اما روند صعودی پایدار بعید به نظر می‌رسد.

در شاخص کل، پس از مشاهده الگوی ستاره شامگاهی در سقف کانال، اکنون در آستانه برخورد با کف کانال قرار داریم. حمایت ۵۰۰ واحدی از دست رفته و در صورت عدم وقوع تحول در روزهای آتی، احتمال حرکت به سمت ۳۰۰ واحد وجود دارد. شاخص هم‌وزن نیز الگوی صعودی خود را از دست داده و اصلاح ۶ تا ۷ درصدی دیگر محتمل است.

در نهایت، شاخص “رو” که پیش‌تر وارد موج انگیزشی شده بود، در کوتاه‌مدت بین ۸۸ تا ۹۵ نوسان خواهد داشت و در صورت فعال شدن محرک‌هایی نظیر مکانیزم ماشا، می‌تواند به سمت اهداف ۱۰۳ و سپس ۱۲۵ حرکت کند.

جمع‌بندی: اکثر صنایع و شاخص‌ها در نقاط حمایتی قرار دارند، اما نبود تقاضای مؤثر، ضعف نقدشوندگی، و تداوم فضای جنگی و عدم قطعیت‌های سیاسی، مانع از شکل‌گیری روند صعودی شده‌اند. بازار در وضعیت انتظار به‌سر می‌برد و هرگونه تغییر جهت، نیازمند محرک‌های قوی در سطح سیاست‌گذاری و اقتصاد کلان است.

در مجموع، آنچه از بررسی شاخص‌ها و صنایع مختلف برمی‌آید، این است که بازار در وضعیت «انتظار محتاطانه» قرار دارد. بسیاری از سهم‌ها در محدوده‌های حمایتی تکنیکال قرار گرفته‌اند، اما نبود تقاضای مؤثر و ضعف نقدشوندگی باعث شده که این نقاط حمایتی فعلاً نقش بازدارنده‌ای در برابر ریزش ایفا نکنند. به‌عبارتی، بازار در حال آزمون کف‌های روانی و تکنیکال خود است، بی‌آنکه نشانه‌ای از برگشت قوی دیده شود.

 

روند اصلاحی همچنان ادامه دارد

در گروه‌های فلزات، شیمیایی، خودروسازی، کانی‌های فلزی و غیر فلزی، روند اصلاحی همچنان ادامه دارد و شکست حمایت‌های پیشین، احتمال افت بیشتر را تقویت کرده است. در گروه دارویی، با وجود انتظارات قبلی مبنی بر پیشرو بودن در صورت برگشت بازار، از دست رفتن ابر ایچیموکو نشان می‌دهد که این سناریو فعلاً محقق نشده است.

تنها گروهی که پایداری نسبی از خود نشان داده، پالایشی‌ها هستند. حفظ موقعیت بالای خط قرمز تکنیکال و عدم رقابت فروشندگان، نشان‌دهنده‌ی نوعی تعادل شکننده در این گروه است که در صورت بهبود فضای کلان، می‌تواند به رشد تبدیل شود.

در گروه‌های سیمان، بانک، غذا، رایانه، لاستیک و حمل‌ونقل نیز الگوهای اصلاحی ادامه دارند. شاخص حمل‌ونقل در آستانه خروج از روند بلندمدت افزایشی قرار دارد و در صورت ادامه فشار فروش، وارد فاز نزولی خواهد شد. در گروه رایانه، حمایت سبز رنگی که پیش‌تر مشخص شده بود، مجدداً مورد آزمون قرار گرفته و در صورت حفظ آن، می‌توان به برگشت نسبی امیدوار بود.

در بازار جهانی، انس طلا همچنان در محدوده مستطیلی نوسان می‌کند و تا زمان شکست این محدوده، نمی‌توان جهت‌گیری مشخصی برای آن متصور بود. نفت نیز با وجود تقاضای پایدار، به دلیل کاهش سرمایه‌گذاری و رقابت انرژی‌های جایگزین، چشم‌انداز بلندمدت مثبتی ندارد. نوسانات آن در چارچوب کانال تکنیکال قابل مدیریت است، اما روند صعودی پایدار بعید به نظر می‌رسد.

شاخص کل پس از مشاهده الگوی ستاره شامگاهی در سقف کانال، اکنون در آستانه برخورد با کف کانال قرار دارد. حمایت ۵۰۰ هزار واحدی از دست رفته و در صورت عدم وقوع تحول در روزهای آتی، احتمال حرکت به سمت محدوده ۳۰۰ هزار واحد وجود دارد. شاخص هم‌وزن نیز الگوی صعودی خود را از دست داده و اصلاح ۶ تا ۷ درصدی دیگر محتمل است.

در شاخص “رو”، که پیش‌تر وارد موج انگیزشی شده بود، نوسانات کوتاه‌مدت بین ۸۸ تا ۹۵ واحد ادامه دارد. در صورت فعال شدن محرک‌هایی نظیر مکانیزم ماشا، می‌توان به حرکت به سمت اهداف ۱۰۳ و سپس ۱۲۵ واحد تا پایان سال امیدوار بود.

در نهایت، بازار در وضعیت شکننده‌ای قرار دارد که هرگونه تغییر جهت، نیازمند محرک‌های قوی در سطح سیاست‌گذاری، اقتصاد کلان و فضای بین‌المللی است. تا آن زمان، حفظ نقدینگی، پایش دقیق نقاط حمایتی و اجتناب از ورود هیجانی، مهم‌ترین توصیه برای فعالان بازار خواهد بود.

 

بسیاری از صنایع در کوتاه‌مدت ظرفیت رشد قابل‌توجهی ندارند

با توجه به چشم‌انداز فعلی، ضعف نقدشوندگی و فضای احساسی حاکم بر بازار، به‌نظر می‌رسد که بسیاری از صنایع در کوتاه‌مدت ظرفیت رشد قابل‌توجهی نداشته باشند. بلکه حتی در صورت تشدید نااطمینانی‌ها، احتمال افت بیشتر نیز وجود دارد. شاخص هم‌وزن در محدوده ۲۳۰ هزار واحدی، بیشتر به سناریوی اصلاح تمایل دارد تا بازگشت. این تحلیل در لحظه‌ای که گفت‌وگو در جریان است، با داده‌های بازار هم‌خوانی دارد.

در این میان، برخی صنایع مانند پالایشی‌ها، غذایی‌ها و دارویی‌ها از منظر تکنیکال پتانسیل حرکت صعودی دارند. فروشندگان در این گروه‌ها عمدتاً صبورند و رفتار هیجانی کمتری از خود نشان می‌دهند. با این حال، پرسشی مطرح شد که آیا در فضای مکانیزم ماشه و نااطمینانی‌های ژئوپلیتیک، صنعتی وجود دارد که مستقل از این تحولات مسیر خود را طی کند؟ پاسخ این است که بله، صنایع مقاومی وجود دارند—مانند گروه غذایی—اما بحران فراگیر اقتصادی باعث شده که حتی این صنایع نیز در معرض فشارهای محیطی قرار گیرند.

 

پیشنهاد سبد دارایی در بورس

در فروردین‌ماه، پیشنهاد سبد دارایی شامل ۳۰٪ سهام، ۴۰٪ طلا و ۳۰٪ صندوق‌های درآمد ثابت ارائه شد. این ترکیب محافظه‌کارانه، با هدف مدیریت ریسک و حفظ سرمایه در شرایط پرتنش طراحی شده بود. اکنون با گذشت زمان، مشخص شده که این رویکرد نه حاصل پیش‌بینی دقیق، بلکه نتیجه‌ی انتخابی محتاطانه بوده که در عمل آسیب کمتری به سرمایه وارد کرده است. این همان اصل بنیادین مدیریت ریسک است: انتخاب سناریویی که بتوان در صورت تحقق آن، تبعاتش را تحمل کرد.

در شرایط فعلی، یافتن شرکت‌هایی با جریان نقدی پایدار، نسبت‌های بنیادی مناسب و بازار هدف مشخص، می‌تواند استراتژی قابل اتکایی باشد. البته باید توجه داشت که بازار ممکن است این شرکت‌ها را نادیده بگیرد و سرمایه‌گذاری در آن‌ها برای مدتی بلوکه شود. اگر سرمایه‌گذار توان تحمل این دوره را داشته باشد، چنین انتخاب‌هایی می‌توانند در بلندمدت بازدهی مطلوبی داشته باشند. در بحران‌ها، افراد ریسک‌پذیر معمولاً موفق‌ترند، زیرا توان عبور از شرایط دشوار را دارند.

در خصوص ترکیب سبد دارایی، پیشنهاد اولیه همچنان معتبر است. با این حال، مدیریت سبد یک فرآیند پویاست و در صورت شناسایی فرصت‌های مناسب، می‌توان بخشی از دارایی‌های غیرسهامی را به سهام تبدیل کرد. این تغییرات باید با دقت و در زمان مناسب انجام شوند.

در سطح سیاست‌گذاری، انتقادات زیادی نسبت به نحوه حمایت از بازار سهام مطرح شده است. سازمان بورس، بانک مرکزی و سایر نهادها در تلاش برای تزریق نقدینگی هستند، اما کاهش نرخ سود بانکی به‌تنهایی نمی‌تواند تضمین‌کننده ورود پول به بازار سهام باشد. در فضای نااطمینان، سرمایه ممکن است به سمت بازارهای موازی مانند ارز، سکه یا حتی خروج از کشور حرکت کند.

واقعیت این است که بازار سرمایه در ایران، به‌جای ایفای نقش یک نهاد خودتنظیم‌گر، به ابزاری برای تأمین مالی دولت تبدیل شده است. سیاست‌گذاری‌های دولتی، قیمت‌گذاری دستوری، دامنه نوسان و حجم مبنا، همگی باعث شده‌اند که بازار از کارکرد طبیعی خود فاصله بگیرد. انتظار حمایت دولتی در چنین شرایطی نه‌تنها واقع‌بینانه نیست، بلکه می‌تواند منجر به تحریف بیشتر سازوکار بازار شود.

 

روند دولتی شدن بورس

از سال ۱۳۸۴ به بعد، روند دولتی شدن بورس به‌تدریج تقویت شد و کارکردهای اصلی بازار سرمایه تضعیف شدند. اکنون، همان‌طور که در بازار مسکن به بن‌بست رسیده‌ایم، در بورس نیز با نوعی انسداد ساختاری مواجه هستیم. خروج از این وضعیت نیازمند اصلاحات عمیق و بازتعریف نقش بازار سرمایه در اقتصاد ملی است.

با این حال، هنوز می‌توان به شرکت‌هایی با عملکرد عملیاتی مناسب، جریان نقدی پایدار و توان پرداخت سود نقدی امیدوار بود. این شرکت‌ها در صنایع مختلف از جمله بانک، غذا، فولاد، فلزات اساسی و پتروشیمی حضور دارند. اگرچه نمی‌توانند با نرخ‌های تأمین مالی ۴۵٪ رقابت کنند، اما در صورت بهبود شرایط، قطعاً جزو پیشروهای بازار خواهند بود.

در پایان، با توجه به تحلیل‌های پیشین و شرایط فعلی، به‌نظر می‌رسد که تا اواخر شهریور، فضای بازار تا حدی روشن‌تر شود. مکانیزم ماشه، تحولات منطقه‌ای و پایان مناسبت‌های مذهبی ممکن است محرک‌هایی برای تغییر روند باشند. بازار سهام در حال حاضر تمامی این نااطمینانی‌ها را در قیمت‌ها لحاظ کرده و در حال «پرایس‌گذاری ریسک» است.

همان‌طور که در گفت‌وگو با آقای شریعتی مطرح شد، در این بازار می‌توان نقش یک شکارچی را ایفا کرد—اما تنها در صورتی که لباس ریسک‌پذیری بر تن داشته باشیم. ریزش قیمت‌ها، کمبود انرژی، و نااطمینانی‌های فراتر از اقتصاد، همگی عواملی هستند که باید در تصمیم‌گیری‌ها لحاظ شوند. و مهم‌تر از همه، بسیاری از این ریسک‌ها قابل اندازه‌گیری نیستند.

در پایان این گفت‌وگو، آنچه به‌وضوح نمایان است، وضعیت شکننده‌ای‌ست که بازار سرمایه در آن گرفتار شده—و نه فقط به‌واسطه‌ی عوامل اقتصادی، بلکه به‌دلیل مجموعه‌ای از نااطمینانی‌های فرابازاری که سنجش‌پذیر نیستند. از تنش‌های سیاسی و منطقه‌ای گرفته تا بحران‌های ساختاری در حوزه انرژی و سیاست‌گذاری، همگی در حال اثرگذاری بر رفتار سرمایه‌گذاران‌اند، بی‌آنکه ابزار دقیقی برای اندازه‌گیری یا پیش‌بینی آن‌ها در دسترس باشد.

 

ضعف نقدشوندگی در بورس

در چنین شرایطی، ورود به بازار سهام بیش از آنکه مبتنی بر تحلیل‌های عددی باشد، نیازمند پذیرش سطحی از ریسک‌پذیری‌ست که فراتر از عرف معمول است. همان‌طور که آقای شریعتی اشاره کردند، سرمایه‌گذار در این فضا باید همچون یک شکارچی عمل کند—با چشمانی باز، صبر استراتژیک، و آمادگی برای مواجهه با نوسانات شدید. این نوع ورود، نه از جنس هیجان، بلکه از جنس تحلیل و تحمل است.

ریزش قیمت‌ها، ضعف نقدشوندگی، و نبود چشم‌انداز روشن برای اصلاحات ساختاری، همگی باعث شده‌اند که بازار در وضعیت «انتظار فعال» قرار گیرد. سرمایه‌گذاران حرفه‌ای، به‌جای خروج کامل، در حال رصد دقیق تحولات‌اند تا در لحظه‌ی مناسب، با چیدمان مجدد سبد دارایی، از فرصت‌های پنهان بهره‌برداری کنند.

در این میان، آنچه بیش از هر چیز اهمیت دارد، حفظ سرمایه، مدیریت ریسک، و پرهیز از تصمیم‌گیری‌های هیجانی‌ست. بازار ممکن است در هفته‌های آینده با تحولات سیاسی یا اقتصادی مواجه شود—از جمله روشن‌تر شدن وضعیت مکانیزم ماشه، پایان مناسبت‌های مذهبی، یا تغییرات در فضای بین‌المللی. اما تا آن زمان، توصیه‌ی اصلی همان است که در ابتدای سال مطرح شد: ترکیب متوازن دارایی‌ها، تمرکز بر شرکت‌های با جریان نقدی پایدار، و اجتناب از ورود سنگین به سهم‌های پرریسک.

در نهایت، این گفت‌وگو نه‌تنها تصویری دقیق از وضعیت فعلی بازار ارائه داد، بلکه نشان داد که در فضای پرتنش امروز، تحلیل‌گران و سرمایه‌گذاران باید بیش از هر زمان دیگر، به اصول بنیادین سرمایه‌گذاری پایبند باشند: صبر، دقت، و آمادگی برای عبور از بحران

دیدگاهتان را بنویسید