اصول زیبایی‌شناختی در معماری
اصول زیبایی‌شناختی در معماری

اصول زیبایی‌شناختی در طول تاریخ در ایجاد سازهای شهری نقش داشته‌اند حتی در ساخت دژهای جنگی معماری متناسب با حس جنگجویی بوده، اما در معماری معاصر ایران چه خبر است!

به گزارش سرمایه فردا، غلامرضا علیزاده: معماری، مردمی‌ترین هنر این سرزمین کهن است. مردمی که هزاران سال در اقلیم‌های گوناگون این دیار، هنر را به شگرف‌ترین گونه ممکن با تمدن و فرهنگ آمیخته‌اند و اصول زیبایی‌شناختی را رعایت کردند.
در اصول زیبایی‌شناختی معماری ما با دو مفهوم مهم مواجه‌ایم، فرم و طرح؛
۱. فرم؛ که مفهومی غیر مادی و بی‌کران (unmeasurable) است، که می‌تواند جنبه ایده‌آلی افلاتونی یابد.
۲. طرح؛ که مفهومی مادی و کرانمند(measurable) است. 
بر این اساس، معمار و مهندس یک پروژه، ابتدا فرم را دریافت می‌کند و سپس طرح را خلق می‌کند، به دیگر معنا؛ فرم تحدید کننده طرح مایه است. طرح ساختاری کالبدی‌ست که فرم در آن تجلی می‌یابد.
با گسترش و رشد شهرها و جوامع پیرامون، ضرورت توسعه راهها، پل ها و جاده‌های مواصلاتی و نیز امکانات و فضاهای فرهنگی و ورزشی، بیش از گذشته احساس شد. همین ضرورت مسئولان اجرایی شهرها را به تکاپو واداشت.

رسالت طراح و معمار برای رعایت اصول زیبایی‌شناختی

پدیدار شدن مدرسه، مثال خوبی‌ست، نخستین بار مدرسه در زیر یک درخت با مردی آغاز شد، که نمی‌دانست معلم است و فهم خود را از هستی برای جمع کوچکی شرح میداد که نمی‌دانستند شاگردند. بسان عشق ؛ آنچنان که #لکان می گوید؛ عشق یعنی؛ «دادن چیزی که کسی ندارد و می‌خواهد به اویی بدهد که نمی‌خواهدش!»
آنچه که معمار یک سازه شهری را از یک طراح صرف متمایز می‌سازد، درک او از فرم و روح سازه است. اینکه در زمان شهردار اسبق بابل[شهر خاستگاه نگارنده] دو پل با جانمایی بسیار بد بموازات ضلع شمالی پل #محمدحسن‌خان‌_قاجار ساخته شده و از آن بدتر اینکه، اصول زیبایی‌شناسی سازه‌های ابتناء یافته در آن رعایت نشده و آسیب جدی به منظر شمالی و البته مهمترین منظر آن وارد کرده است.
چهار قرن پیش الله‌وردی‌خان و محمدحسن خان و قوام‌الدین شیرازی به فهم دو نکته مهم نائل آمده بودند؛
۱. ضرورت ایجاد یک سازه برای رفع حوائج و نیازهای مدنی.
۲. به کار بستن اصول زیبایی‌شناسی و آستتیک در ابتنای یک سازه فیزیکی.
در شگفتم، دو پلی که به بموازات پل تاریخی محمدحسن خان ساخته شده دارای هیچ وجه هنری و زیبایی ساختِ ابنیه نیست که در کنار پل تعبیه شده در چهار قرن پیش، تا گردشگری را به تحسین وادارد.

مقدمه سازه‌ای زیبا چیست؟

در نیویورک میس‌فاندرروهه برج زیبای سیگرام را در دهه ۱۹۵۰ طراحی کرد. بازنمایی بانویی برنزی به‌غایت زیباست. تو گویی در طبقه پانزدهم، شکم بندی تن‌آرا دارد؛ نه مهار‌بندهایی برای باد. به عبارت دیگر، ضرورت حفظ بنا در مقابل باد مقدمه تعبیه سازه‌ای زیبا در طبقه ۱۵ شده است که هر دو غرض حاصل آید. درست مانند طبیعت که تفاوت میان خزه و نی را جلوه.گر سازد.  در شهرهای ایران نیز می‌توان به چنین ترکیب (ضرورت و زیبایی) در بادگیرهای شهر #یزد  دست یافت. نکته بعدی درک مجریان از موسیقی ست، آنچنان‌که دکتر حسام‌الدینسراج عنوان موضوع رساله دکترایش را به ارتباط میان موسیقی و معماری اختصاص داده است. از این رو #لویی_کان یکی از معماران برتر آمریکایی، معتقد است که موسیقی بیش از مجسمه‌سازی و نقاشی به معماری مرتبط است. به زعم او؛ «هر معماری باید موسیقی بیاموزد.»

نقش نهادها در شکل‌گیری یک شهر

بطور عموم، شهر متشکل از نهادهاست. اگر به چگونگی شکل‌گیری یک شهر دقت کنیم، باید در چگونگی سازماندهی نهادهای آن تامل کنیم. نهاد در بطن و نهانش باید قلمرویی از فضاهای مناسب برای یادگیری باشد، نه صرفا برنامه‌ای که باید ها و نباید هایی را دیکته می‌کند. شهرسازی و اداره شهر، اداره کردن کدخدا منشی یک روستا نیست، مسئولان نهادهای شهری دائما باید در حال مطالعه و بازآفرینیِ خود باشند. این همان شبی‌ست که از هزار ماه گرانقدرتر است. شهر مجموعه‌ای از نهادهاست. نهاد مدرسه، نهاد بانک، نهاد تیاتر، نهاد حرکت …
نکته آخر اینکه، طراح باید بداند معماری گذر‌راهی در نواحی حاشیه‌ای، آنجا که وارد شهر می‌شود باید به گونه‌ای باشد که اصول زیبایی‌شناختی نشانه احترام داشته باشد. از این جهت باید ساخت مایه‌ی مرغوب‌تری بیابد. شهر فاقد روحیه تفرج در  شب و خاموش ماندن مغنیان و هنرمندان و روحیه منفعت جویانه‌ی صرف، چقدر رقّت‌انگیز است و بهانه‌ای برای نماندن در آن!