لید
ماجرای قتل مرد ثروتمند زعفرانیه، اسماعیل ۸۶ ساله، با انگیزهای عجیب و درگیری بر سر اجاره یک آپارتمان لوکس، پای مردی میانسال را به زندان کشاند؛ پروندهای که با اعترافات متناقض، تصاویر دوربینهای مداربسته و دفاعیات پرابهام در دادگاه، همچنان در انتظار رأی نهایی قضات است.
به گزارش سرمایه فردا، ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳، رهگذران خیابان زعفرانیه با صحنهای هولناک روبهرو شدند؛ مردی ۸۶ ساله با سر و وضع خونین در حالی که تلوتلو میخورد، چند قدمی بیشتر نتوانست راه برود و ناگهان نقش زمین شد. همسایههای او، که اسماعیل نام داشت، بلافاصله او را شناختند و با عجله به بیمارستان منتقل کردند. تلاش پزشکان برای نجات جان اسماعیل آغاز شد، اما او پس از ۹ روز بیهوشی، سرانجام جان باخت.
با مرگ اسماعیل، تحقیقات جنایی برای کشف راز این قتل آغاز شد. نخستین بازجوییها از همان دو همسایهای صورت گرفت که او را به بیمارستان رسانده بودند. آنها گفتند حال اسماعیل به شدت وخیم بود و توان تکلم نداشت؛ بنابراین نتوانست نام مهاجم را فاش کند. مأموران در ادامه به دستور بازپرس جنایی دوربینهای مداربسته اطراف محل را بررسی کردند. تصاویر نشان میداد اسماعیل از یک پراید مشکی پیاده شده، چند قدمی با حال وخیم راه رفته و سپس بر زمین افتاده است. راننده پراید بلافاصله پس از پیاده کردن او، با سرعت از محل دور شده بود. در ادامه بررسیها، در تصاویر دیگر دیده شد راننده پراید شیئی نوکتیز شبیه چاقو در دست دارد.
راننده پراید، مردی ۵۵ ساله به نام فرامرز، به عنوان مظنون اصلی بازداشت شد. او در بازجوییهای اولیه هرگونه دخالت در قتل را انکار کرد و گفت: «اسماعیل مرد ثروتمندی بود، صاحب کارخانه و چندین آپارتمان در زعفرانیه. من قصد اجاره یکی از آپارتمانهای ۴۵۰ متری او را داشتم، اما هر روز قیمت را تغییر میداد. روز حادثه برای مذاکره با او قرار گذاشتم، اما وقتی دیدم باز هم امروز و فردا میکند، گفتم پشیمان شدهام و دیگر خانهاش را نمیخواهم. او از ماشینم پیاده شد و من نمیدانم چه اتفاقی برایش افتاد.»
اما در برابر شواهد و مستندات، فرامرز سرانجام به قتل اعتراف کرد و گفت: «آن روز بر سر معامله آپارتمان با اسماعیل جر و بحث کردیم. عصبانی شدم و با چاقو دو ضربه به او زدم و سپس گریختم.» با این اعتراف، پرونده به شعبه سیزدهم دادگاه کیفری یک استان تهران ارجاع شد.
در جلسه دادگاه، پسر اسماعیل خواستار قصاص قاتل پدرش شد. فرامرز پای میز محاکمه رفت اما بار دیگر اتهام را انکار کرد و گفت: «من بیگناهم. تحت فشار مجبور شدم به دروغ اعتراف کنم.» قاضی خطاب به او گفت: «این آپارتمان ۴۵۰ متری در زعفرانیه با دو میلیارد ودیعه و ماهیانه ۴۵۰ میلیون تومان اجاره آگهی شده بود، در حالی که تو در تهرانپارس ساکن یک آپارتمان ۸۵ متری به نام همسرت بودی. چگونه میخواستی چنین اجارهای را بپردازی؟»
فرامرز پاسخ داد: «من ساعتساز هستم و روزانه حدود ۱۸ میلیون درآمد داشتم. آپارتمان تهرانپارس را برای همسرم خریده بودم و خودم بیشتر نزد پدر و مادرم زندگی میکردم. چون دخترم در آستانه ازدواج بود، تصمیم گرفتم برای مراسم جشنها خانهای بزرگ اجاره کنم.»
قاضی سپس به تصاویر دوربینها اشاره کرد: «در فیلم چیزی شبیه چاقو در دستت دیده شده. چه توضیحی داری؟» فرامرز گفت: «آن چاقو نبود، آتل دستم بود. چند روز قبل با موتور تصادف کرده بودم و دستم آسیب دیده بود.»
قاضی پرسید: «بعد از جدا شدن از مقتول، چند ساعت ماشینت در همان محدوده بود. چرا؟» فرامرز توضیح داد: «سوئیچ ماشینم را گم کرده بودم. چون همسر و فرزندم خانه نبودند، چند ساعت همان حوالی ماندم تا آنها برسند. بعد سوئیچ یدک را برداشتم و ماشین را بردم.»
پس از شنیدن دفاعیات متهم، قضات دادگاه برای صدور رأی وارد شور شدند؛ پروندهای که با انگیزهای عجیب بر سر اجاره بهای میلیاردی ملک زعفرانیه آغاز شد و اکنون سرنوشت فرامرز، مرد میانسالی که در آستانه جشن ازدواج دخترش گرفتار زندان شده، در انتظار حکم نهایی است.
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا